پروین: باور ندارم

پروین باور ندارم

باور ندارم
شعر:‌ کریم فکور
آهنگ: جواد لشگری
خواننده: پروین

ای آشنا بیگانه‌ات می‌ببینم و باور ندارم
دردی‌کش میخانه‌ات می‌بینم و باور ندارم
اشک مرا می‌بینی و عشق مرا باور نداری
غافل از افسانه‌ات باور ندارم
روز و شب در سوز و گذارم
ای گل نازم بی‌تو چه سازم
گریزم از عالم و آدم
یا بکُش از غم یا بنوازم
سوی تو باشد دستِ‌ نیازم
دستِ من و دامانِ‌ تو
آخر چه شد پیمانِ تو

* * *

مرضیه:‌ گلنار

مرضیه گلنار

گلنار
شعر: کریم فکور
آهنگ: مجید وفادار
خواننده: مرضیه

گلنار! گلنار!
کُجایی که از غمت ناله می‌کُند عاشقِ وفادار
گلنار! گلنار!
کُجایی که بی تو شد دل اسیرِ غم، دیده‌ام گُهربار
گلنار! گلنار!
دمی اولین شب آشنایی و عشق ما به یاد آر
گلنار! گلنار!
در آن شب تو بودی و عیش و عشرت و آرزوی بسیار

چه دیدی از من، حبیبم گلنار
که دادی آخر فریبم گلنار
نیابی ایکاش نصیب از گردون
که شد ناکامی نصیبم، گلنار

بود مرا در دل شبِ تار، آرزوی دیدار
تا به کی پریشان، تا به کی گرفتار!؟
یا مده مرا وعده‌ی وفا، راز خود نگه دار
یا به روی من خنده‌ها بزن، قلب من بدست آر

چه دیدی از من، حبیبم گلنار
که دادی آخر فریبم گلنار
نیابی ایکاش نصیب از گردون
که شد ناکامی نصیبم، گلنار

لبِ خود بگشا به سخن گلنار
دل زارم را، مشکن گلنار
نشدی عاشق، ز کجا دانی
چه کشد هر شب دلِ من گلنار

* * *
«گلنار»‌ بازخوانی ترانه‌ها

* * *

منوچهر سخایی:‌ آخرین نامه

منوچهر سخایی آخرین نامه

آخرین نامه
شعر: کریم فکور
آهنگ:‌ سورن
خواننده: منوچهر سخایی

به تو یک شب نامه نوشتم که غم مرا چاره کُنی
ننوشتم نامه که آن را تو بخوانی و پاره کُنی
به تو یک شب نامه نوشتم که گویم رازِ نهان
چو نیامد از تو جوابی، شدم از غمِ دل به فغان
چشم من به ره بُوَد شب، همه شب
چرا کسی نیارد از تو خبری
اشکِ من به دیده‌ام حلقه زند
به هر کجا که یابم از تو اثری
آخرین ترانه‌ام را بشنو! بشنو این نوای هجران
آخرین نشانه‌ام آتش زن، نامه‌ام را بسوزان

* * *

رامش: سیه مو

رامش سیه مو

سیه مو
شعر: کریم فکور
آهنگ: عطاالله خرم
خواننده: رامش

مست عشقم یارب از این فتنه دورم کُن
یا ببر او را ز یادم، یا صبورم کُن
غنچه‌ی این عشق سوزان، شده در قلبم شکوفان
کرده غوعا در دلِ من چشم جادویش
کرده غوغا در دل من آن سیه مویش
آتشی در سینه دارم، مستِ عشقم، بیقرارم
بیقرارم، بی‌شکیبم، سوزم از تب، کو طبیبم؟
دلنوازم کو؟ چاره‌سازم کو؟
زین عشقِ پنهان که می‌دهد نشان ز شورم
دل برنگیرم اگرچه بشکند غرورم
باوفا کُن ای خدا او را
آن سیه‌دل، آن سیه مو را

* * *

عباس مهرپویا: خداحافظ

عباس مهرپویا رودخانه بدون بازگشت

خداحافظ (رودخانه بدون بازگشت)
شعر: کریم فکور
آهنگ: عباس مهرپویا
ارکستر: اروین موره (Erwin Muret)
خواننده: عباس مهرپویا

● ترانه‌شناسی عباس مهرپویا
● حکایت ترانه‌ی «مرگ قو» به روایت عباس مهرپویا
● حکایت ترانه‌ی «بستر ننگین رقیب» به روایت شهیار قنبری

*‌ * *

داریوش رفیعی: هما

داریوش رفیعی هما

هما
شعر: کریم فکور
آهنگ: مجید وفادار
خواننده: داریوش رفیعی

شب است و من شوق وصل تو را دارم
چه غافلم کز تو چشم وفا دارم
تو از کجا دانی کاندر دل پر شرر
نیمه‌شب تا سحر ناله ها دارم
یک نفس به دادم برس که غیر از تو کس ندارم همای من
یک نظر به رویم نگر شبی تا سحر فکن سایه‌ام به سر
تا مگر از دو چشمم گهر در صدف بارم

چه وعده‌ها که دادی اما وفا نکردی
گفتی کُنم محبت، آخر چرا نکردی
آنچه که شرط یاری است با آشنا نکردی
برو، برو که هرگز با ما صفا نکردی

مرا مکُش ای ماه با چشم و ابرویت
که خود شدم از غم افتاده‌ی کویت
رهایی از دام زلف تو مشکل بُوَد
رهزن دل بُوَد حلقه‌ی مویت

* * *
مجموعه‌‌ای از نام دختران در ترانه‌های ایرانی

* * *

پروین: گریزان

پروین گریزان

گریزان
شعر: کریم فکور
آهنگ: همایون خرم
خواننده: پروین

از دام تو جَستم منِ دیوانه، رفتم، شدم افسانه، رفتم
تا با من شیدا شدی بیگانه رفتم ، شبی مستانه رفتم
با این دلِ درد آشنا، رفتم من از شهر شما
ریزم سرشک غم چرا بر دامن؟
رفتم من ای پیمان‌شکن ، بگذشتم از عشق کُهن
دیگر مگو از من سخن، وز شرر من

گفتی گهی یادت کُنم ، با نامه‌ای شادت کُنم
از محنت آزادت کُنم در هجران
رفتم که از یادم روی، آوازی از من نشنوی
گاهی چو من همدم شوی با غمِ جهان

(به‌خدا پس از این دلِ خود ندهم به کسی
نبُوَد به دلم هوسی)
نخواهم که دگر پا به سر کوی تو بگذارم
سپارم دلِ خود دستِ غم و دستِ تو نسپارم
نیارم من بی‌نام و نشان نام تو را به زبان
در آن دم که شوی از غم من خسته‌دل و نالان
که رسید از ستم تو به لبم جان

* * *

داریوش رفیعی:‌ الهی

داریوش رفیعی الهی

الهی
شعر: کریم فکور
آهنگ: محلی
تنظیم آهنگ و ارکستر: مجید وفادار
خواننده:‌ داریوش رفیعی

در پای تو سر فکنم
الهی سر فکنم، الهی سر فکنم
بر روی تو بوسه زنم، الهی بوسه زنم
الهی بوسه زنم، الهی بوسه زنم
لحظه لحظه با لبانت جانا دلی تازه کنم
الهی تازه کُنم، الهی تازه کُنم.
از فروغ دیده‌گانت جانا دلی تازه کنم
الهی تازه کنم، الهی تازه کُنم.
بر سر نازی چرا؟ چه شد آنهمه مهر و وفا؟
با من افسرده‌جان اینهمه دل‌آزاری چرا؟
آرزو دارم که بر دامن تو سر بنهم
الهی سر بنهم، الهی سر بنهم،
لحظه لحظه بوسه گیرم یا بر لبت بوسه دهم
الهی بوسه دهم، الهی بوسه دهم
جرعه جرعه باده نوشد این دو لب پُر گُنهم
الهی پُر گنهم، الهی پُر گنهم

* * *

یاسمین: سکوت شب

یاسمین سکوت شب

سکوت شب
شعر: کریم فکور
آهنگ: بزرگ لشگری
خواننده: یاسمین

در سکوت شب مست و بیقرار
مست و بیقرار در کنار یار
در کنار یار مهربان رفته از دلم غم جهان
مَه بود عیان در آسمان
گو باز دارد لب به لب جام
من زان لبها در طلب جام
خواهم وصل او به دل و جان
می‌سوزم در این هوس خام
ز من بشنو ای گل تمنای دل،
بُوَد بعد از این زندگی بی‌تو بر من حرام
من مست و سراپا در شوق و تمنا
مهر تو جویم در دامن صحرا
در دامن صحرا در نور مهتاب
یاران همه سرگرم از باده‌ی ناب
من هم ز شوق تو بیدار و بی‌تاب
از دیده‌ی عاشق دوری کُند خواب
بر کام جان شیرین بود زین عشق رویا
ندارم غم دنیا

* * *

error: Content is protected !!