الهه: میگسار

الهه میگسار

میگسار
آهنگ و ارکستر: مجید وفادار
خواننده: الهه

بده ساقی جام می کز دل بزدایم غم را
نخورم زین پس هرگز اندوه بیش و کم را
به‌ بر من یار آمد، یاری وفادار آمد
نکنم سودا هرگز با مهر او عالم را
به کف تا باده خورم ز غم دل بی‌خبرم
چه خوشست آن روز و شبی که بود یارم به برم
رنجی از دوران نبرم
محو دیدار وی فارغم از رنج و تعب
با آن یار دلجو بزمی دارم بزم طرب
بده هردم جام دگر پی هم تا شام دگر
که مرا هرگز نبود به از این ایام دگر
هر دم پر کن جام دگر

سپری شد دوره هجرانش نبود غم در دل من
پس از آن محرومی و ناکامی
شده وصلش حاصل من
عشقش در سر من، مهرم در سر او
از شوق او جام می را از کف ننهم
تاری از موی او بر دنیایی ندهم؟
با دیدار وی ندارم آرزوی کسی
با رخسار وی نباشدم به دل هوسی

* * *

الهه: ساغر جوانی

الهه ساغر جوانی

ساغر جوانی
شعر: کریم فکور
آهنگ: جواد لشگری
خواننده: الهه

(گرچه پُر شد از باده‌ی طرب جام زندگانی
شد نصیب من بی‌نصیبی از ساغر جوانی)
با من کس نشد یکدم همزبان
دل چون مرغ شب بی او نغمه‌خوان
ای که ما عاشقان را مست و دیوانه خوانی
تا که عاشق نباشی حال عاشق چه‌ دانی
هر کس دارد دل به دام گیسوی یار
با این غم‌ها کی خورد غم روزگار
من هم شادم سرخوش از این سوز و ساز
مستی خواهم زین جهان بی‌اعتبار
ای گل لب به لب ساغر به می می‌برم
شاید جلوه کُند نقش تو در ساغرم
من نغمه‌ای پُر شور و مستانه خواهم
دیوانه‌ام، سرمستم، پیمانه خواهم
دل به مهر تو بستم در برم تا بمانی
یا به چشمت نشانم یا به خاکم نشانی
ای که با چشم میگونت مرا سوی مستی کِشانی
چون فرشته به بالینم بخوان نغمه‌ی آسمانی
کی سزا بود از تو دلبری تا شود دلی همچون من پریشان
نازنین من عاشقی چو من دلشکسته را بیش از این مرنجان!
(گرچه پُر شد از باده‌ی طرب جام زندگانی
شد نصیب من بی‌نصیبی از ساغر جوانی)

* * *

الهه: جلوه بهار

الهه جلوه بهار

جلوه بهار
شعر: کریم فکور
آهنگ: جواد لشگری
خواننده: الهه

می‌وزد ز هر سو نسیم بهار
عشق تازه خواهد دلِ بیقرار
ساقیا دو رنگی نیاید به کار
خیز و باصفا شو،‌ گل و می بیار
زین هوای خوش جان یابم
کرده بوی گل بی‌تابم
شادم از رخ یار
فتنه از نگاهش ریزد
بوسه‌ها به کامم ریزد
دل من در هوای او
چه خوشم از وفای او
به رهش جان فشانم
خوشم از روز وصل یار
خوشم از جلوه‌ی بهار
ز شعف نغمه‌‌خوانم
نام آن گل شده وِردِ زبانم
نبوَد دل از ساغر و می
مستم کُند نرگس وی
من بر او گرفتار
او به من وفادار

*‌ * *

الهه: دل دیوانه (شاخه گل ۲۷۷)

الهه دل دیوانه

دل دیوانه (شاخه گل ۲۷۷)
شعر: پرویز وکیلی
آهنگ: ویگن
تنظیم آهنگ: جواد معروفی
خواننده: الهه

پس از این زاری مکُن، هوس یاری مکُن
تو ای ناکام، دل دیوانه!
با غم دیرینه‌ام، به مزار سینه‌ام
بخواب آرام. دل دیوانه!
. . .
با تو رفتم، بی‌تو باز آمدم
از سر کوی او، دل دیوانه
پنهان کردم، در خاکستر غم
آن‌همه آرزو. دل دیوانه!

چه بگویم با من ای‌دل، چها کردی!؟
تو مرا با عشق او آشنا کردی
پس از این زاری مکُن، هوس یاری مکُن
تو ای ناکام، دل دیوانه!
با غم دیرینه‌ام، به مزار سینه‌ام
بخواب آرام. دل دیوانه!

پس از این زاری مکُن
هوسِ یاری مکُن
تو ای ناکام دلِ دیوانه
با غمِ دیرینه‌ام
به مزارِ سینه‌ام
بخواب آرام دلِ دیوانه

با تو رفتم بی تو باز آمدم
از سر کویِ او دل دیوانه
پنهان کردم در خاکسترِ غم
آن‌همه آرزو، دل دیوانه

چه بگویم با من ای دل چها کردی
تو مرا با عشق او آشنا کردی
پس از این زاری مکُن
هوسِ یاری مکُن
تو ای ناکام دلِ دیوانه
با غم دیرینه‌ام به مزار سینه‌ام
بخواب آرام دلِ دیوانه

* * *

error: Content is protected !!