دلکش: یواش یواش

دلکش یواش یواش

یواش یواش
شعر: اصغر واقدی
آهنگ: ناصر زرآبادی
خواننده: دلکش

پرسون پرسون، یواش یواش اومدم در خونتون
ترسون ترسون لرزون لرزون اومدم در خونتون
یک شاخه گل در دستم سر راهت بنشستم
از پنجره من‌و دیدی مثلِ گلها خندیدی
آه به خدا، آن نگهت از خاطرم نرود

گفتم به‌خدا قهر گناهه
دل منتظره، چشم به راهه
ای من به فدات ناز مکُن تو
با چشم سیات ناز مکُن تو
این دو روزه دنیا مثل خواب و رویا، گذرونه
با هم آشتی کنیم که بهار دوباره گل فشانه

* * *

دلکش:‌ نمی‌ترسی

دلکش نمی ترسی

 

نمی‌ترسی!
شعر: پرویز خطیبی
ارکستر: ناصر زرآبادی
خواننده: دلکش

نمی‌ترسی! نمی‌ترسی!
تو از دل شکستن نمی‌ترسی!
ز سوز دلِ من نمی‌ترسی!
چه خواهی ز جانم، دلِ ناتوانم
چو اشکم هر دم ریزد ز مژگان، نمی‌ترسی!
ز هجران، نمی‌ترسی!
نشاندی به خاکم که خواهی هلاکم
دلم را ای جان نمی‌جویی
نمی‌ترسی، مگر از دوران نمی‌ترسی؟
(به پیش چشم تو ای گل اگر چه خارم من
ولی هنوز به مهرت امیدوارم من)
در آغوشم چه شبها تو بودی، دل از کف ربودی
نکردم ای گل خطایی، چرا از من جدایی؟
کجا هستی؟ کجایی؟
چرا دور از عاشق نشستی؟
بگو در آغوش که هستی؟
تو که از آهِ عاشق نمی‌ترسی! نمی‌ترسی!

* * *

پروین: می‌رود و نمی‌رود

پروین می روم و نمی رود

می‌رود [می‌روم] و نمی‌رود (حدیث آشنایی)
شعر: کریم فکور
آهنگ: ناصر زرآبادی
خواننده: پروین

می‌روم و نمی‌رود از سر من هوای تو
داده فلک سزای من، تا چه بُوّد سزای تو
می‌روم و نمی‌رود نام تو از زبانِ من
بِه که نپُرسی از کسی نام من و نشان من
دگر به لب نیارم حدیث آشنایی
شکسته در گلویم نوای بی‌نوایی

فتاده هستی من به کام نامرادی
ز چهره‌ام تو گویی پریده رنگ شادی
کنون که می‌فریبد مرا سرابِ هستی
روم عنان دل را دهم به عشق و مستی

می‌روم و نمی‌رود از سر من هوای تو
داده فلک سزای من، تا چه بُوّد سزای تو
مگو، مگو بهر خدا حکایت از عشق و وفا
بین که شد از عشق و وفا زیر و زبر هستی من
راز دلِ زار مرا کرده عیان مستی من

* * *

error: Content is protected !!