عطاالله خرم در مقام آهنگساز با بسیاری از ترانهسرایان دوران خود همکاری داشت و خوانندگان مشهوری کارهای او را اجرا کردهاند. در آن سالها اما ترانههایی که او بر سرودههای پرویز وکیلی و صدای ویگن ساخت از محبوبترین و در سالهای بعد مشهورترین آثار او به حساب میآیند.
برچسب: ویگن
از کلاغهای «عطاالله خُرم» تا کبوترهای «پرویز وکیلی»
و اما آگاهی از داستانِ پیدایش یا ماجرایی که باعث سرایش و شکل گرفتن ترانهای شده است هم جذابیت و لطف خودش را دارد.
ادامه خواندن از کلاغهای «عطاالله خُرم» تا کبوترهای «پرویز وکیلی»
ویگن: دل دیوانه (مجموعه ترانهها)
ترانه «دل دیوانه» را جز «ویگن» خوانندگان دیگری هم نیز بازخوانی کردهاند. مجموعهای فراهم از این ترانه را در اجراهای متفاوت و با صدای خوانندگان مختلف بشنوید. شما هم اگر نمونههای دیگری جز آنچه در این جعبۀ موسیقی خواهید شنید سراغ دارید، «راوی حکایت باقی» را خبر کنید، یا بفرستید تا به این مجموعه اضافه شود.
آسمان آبی پرتوفینو
ترانهی I found my love in Portofino [من عشقم را در پورتوفینو یافتم] گرچه عنوانی انگلیسی دارد، ولی ترانهسرایش «لئو کیوسو» ایتالیایی است. یکی از چهل ترانهای که او به اتفاق دوست آهنگسازش «فردیناندو بوسکالیونه» ساخت و بعد از «ویتتوریو پالترینیهری» بسیاری از خوانندگان دیگر آن را بازخوانی کردند. از «دالیدا» که زمانی ملکه زیبایی کشور مصر بود و ملیتی فرانسوی داشت، تا گلشیفته فراهانی از ایران خودمان
تاریخچهی ترانه «بردی از یادم» (دلکش ـ ویگن)
اما این هم راست است که ترانههای ماندگاری هم هست که داستان چگونگی ساخته شدن آن را که میخوانیم گرچه باور کردنی نیست، ولی حقیقت دارد. ترانهٔ همیشه ماندگار «بُردی از یادم» با صدای «دلکش» یکی از آن معدود ترانههاست. حکایت آن روز سهشنبه از زمستان آنسال و قضایای کلهپاچه و خواب بعدازظهر و چای بعد از آن را به روایت «پرویز خطیبی» [ترانهسرا] بخوانید.
پس از این من و خاموشی (نگاهنگ)
به بهانه سالگشت خاموشی صدای خاطرهانگیز «ویگن» تا فراموشمان نشود.
«از یاد رفته»
پس از این من و خاموشی
که خوشم به فراموشی
نه ترانهٔ غم خوانم
نه نوای نشاط آور
نه به گریه سپارم دل
نه به خندهٔ جانپرور
نه باورم شود از کس، حدیث مهربانی
نه جویم از وفا دیگر در این جهان نشانی
خو کنم دیگر با خموشیها
تا رود از یاد افسانهٔ من
کز برم رفت آن جانانهٔ من
* * *
شکوفه میرقصد از باد بهاری (نگاهنگ)
شکوفه میرقصد از باد بهاری
شکوفه میرقصد از باد بهاری
شده سر تا سرِ دشت سبز و گُلناری
شکوفههای بیقرار، روزِ آفتابی
به صبا بوسه دهند با لبِ سُرخابی
ای شکوفه خندهی تو جلوهها دارد
آن روی زیبا نظری سوی ما دارد
دلداده بُلبُل دارد سخنها
آراید از ساز و سخن بزم چمنها
پروانه در بزم طرب آمده تنها
بادِ بهاری با بیقراری
شکوفه پَرپَر کُند و لاله پریشان
به هر طرف دستِ صبا گشته گُل افشان
شکوفه میرقصد از باد بهاری
شده سر تا سرِ دشت سبز و گُلناری
عطر جانپرور گُل میبرد هوشم
نغمهی مُرغِ چمن کرده خاموشم
ای شکوفه خندهی تو جلوهها دارد
آن روی زیبا نظری سوی ما دارد
* * *
با «ويگن» در آستانۀ حُسینیه!
چهارم آبانماه امسال مصادف بود با سالگرد درگذشت «ویگن». یادم آمد عصر آنروز را در آن سالهای دور، که به آنی در محلۀ ارمنینشین خیابان «نادر شاه»، صدا به صدا پیچید که: «ویگن آمده عکاسی، عکس بندازه».
ویگن: آسمان آبی
آسمان آبی
کلام: پرویز وکیلی / خواننده: ویگن
بر آهنگ ترانه: I found my love in Portofino
بعد از او دیگر نمیخواهم
آفتاب و آسمان را
بعد از او دیگر نمیخواهم
چلچراغ کهکشان را
من دیگر بی او نمیجویم
در چمنها لالهها را
دیدهام دیگر نمیجوید
چهرههای آشنا را
بعد از او هرگز نمیآید
خنده بر روی لبانم
میگریزم از بر یاران
تا مگر تنها بمانم
دیگر ای آسمان آبی
خستهام زین جستجوها
یاد من کن هر کجا دیدی
آن عروس آرزو را
● در باره اصل این ترانه، ترجمهی شعر آن و چند نمونهی بازخوانیشده.
* * *
نمونهٔ فارسیشدهٔ ترانههای مشهور
* * *
ویگن: تنهای تنها (سوگند)
تنهای تنها (سوگند)
شعر: ایرج جنتیعطایی
آهنگ: بابک افشار
خواننده: ویگن
بر تو و آن خاطرِ آسوده سوگند
بر تو ای چشم گنهآلوده سوگند
بر آن لبخندِ جادویی، بر آن سیمای روشن
کز چشمانِ تو افتاده آتش بر هستیِ من
عمری هر شب در رهگذارت
ماندم چشمانتظارت
شاید یک شب بیایی
دردا تنهای تنها
بگذشته بیتو شبها
در حسرت و جدایی
عاشقی گُمکرده ره، بی آشیانم
مانده بر جا آتشی از کاروانم
زین پس محزون و خاموشم
عشقت خاکسترم کرد
در دستِ بادِ پاییزی
نشکفته، پَرپَرم کرد
عمری هر شب در رهگذارت
ماندم چشمانتظارت
شاید یک شب بیایی
دردا تنهای تنها
بگذشته بیتو شبها
در حسرت و جدایی
زین پس محزون و خاموشم
عشقت خاکسترم کرد
در دستِ بادِ پاییزی
نشکفته، پَرپَرم کرد
* * *