شهیار قنبری: ۱۳ «به دلاوران سیاهکل» (صدای شاعر)

شهیار قنبری سیزده

۰۰:۰۰

    سروده و صدای: شیهاز قنبری
    موسیقی: موریس ژار
    از: مجموعهٔ یک دهان آواز سرخ

    رسولان پرسیدند: «ایمان ما را زیاد کن!»
    خداوند پاسخ داد: «اگر شما به اندازه‌ی دانه‌ی خردلی ایمان می‌داشتید،
    می‌توانستید به این درخت توت بگویید از ریشه در بیا و در دریا کاشته شو!
    پس آن‌گاه، درخت چنان می‌کرد که می‌خواستید.» [کتاب مقدس]

    و درختانِ تناور ما رفتند و رفتند تا جنگل شدند.
    و از این‌روست که از پسِ غیبت‌شان، جنگل، همیشه تن‌سرخ است.

    سیزده
    (به دلاوران سیاهکل)

    سیزده هفته‌ی پیش
    سیزده موشِ سیاه
    سیزده کفشِ تمامی سوراخ
    در علف‌ها دیدند
    و چه بی‌شرمانه
    همه را بلعیدند.

    فصل سنگینی بود
    از خود این بی‌برکت می‌پرسید:
    ـ کسی از راه می‌آید آیا؟

    آخرین مرد جوان هم آمد
    اولین مردِ جوان با او گفت:
    سیزده بار بگو
    بیداری
    تا بگویم
    ـ آری ـ
    کولبارت بردار
    روی گلبرگِ شقایق بنویس
    سیزده بار از نو
    می‌شود با هر دست
    رفت
    سر وقتِ
    درو.

    داس‌ها زنگاری
    وقت کم، فرصتِ صیقل هم نیست
    و هوا بارانی‌ست
    تا طلوع فریاد
    چند ساعت باقی‌ست!

    سیزده بار بگو
    در تنم خونِ یهودایی نیست
    تا بگویم کافی‌ست
    کولبارت بردار
    چوبدستت را نیز
    و برادر
    برخیز.

    بیشه از خود پرسید:
    ـ پس در این ساکتِ خشک
    چشمه‌هایی هم هست

    و درخت از ریشه:
    ـ عاقبت رود به جنگل پیوست؟
    بعد از این سفره‌ی تو بارانی.

    غوک پرسید از مار:
    ـ سیزده هفته‌ی پیش
    شیر افیونی جنگل، همه‌شان را بلعید؟

    مار پاسخ در داد:
    ـ و چه رندانه
    به بی‌تجربگی‌شان خندید
    غافل اما
    که برادرهاشان
    اینک
    از تپه روان
    و به نزدیک سحر
    کار او
    یک‌سره سازند آخر.

    ـ دست‌هاشان پُر باد
    تا طلوع فریاد!

    سیزده هفته‌ی بعد
    سیزده موشِ سیاه
    سیزده کفشِ تمامی سوراخ
    در علف‌ها دیدند
    و چه بی‌شرمانه
    همه را بلعیدند.

    اینک
    آن‌جا
    آن‌سو
    از خود این بی‌برکت می‌پرسد:
    ـ کسی از راه می‌آید آیا؟
    و من، این‌جا از تو:
    ـ تو، می‌آیی با ما؟

    [درخت بی‌زمین، دفتر سوم (دلریختگان)، چاپ اول ۱۹۹۱، آمریکا، صفحۀ ۱۷۸ تا ۱۸۱]

    * * *
    واقعهٔ «سیاهکل» در ترانه‌ها:
    جمعه (شهیار قنبری، اسفندیار منفردزاده، فرهاد مهراد)
    جنگل: (ایرج جنتی‌عطائی، بابک بیات، داریوش اقبالی)

    * * *

    error: Content is protected !!