شانههایت
شعر و دکلمه: اردلان سرفراز
آهنگ: فرید زلاند
تنظیم آهنگ: منوچهر چشمآذر
ترانهخوان: هایده
دو بیتِ این ترانه (شانههایت را برای . . .) را در همان غروبی نوشتم که ترانهی «دلسوخته» متولد شد. پس از دو سال در سفرم به هانور، این ترانه را به اتمام رساندم و در همان شهر هم در جشنوارهای از جشنوارههای ماهوارهایِ ترانه و گریه با زندهیاد هایده و فرید [زلاند] اولین بار آن را تلفنی شنیدم. هایده میخواند، مثل همیشه رسا و من غم خود را در صدای او حس میکردم. میزبانِ اروپاییِ ما با حیرت مرا که تلفن بهدست اشک میریختم نگاه میکرد.
از ریشه تا همیشه، گزینهی سیسال ترانههای اردلان سرفراز، نشر البرز (آلمان)، چاپ اول ۱۳۸۰، صفحهی ۱۰۸ و ۱۰۹
به: خانم نیکی معنوی و بزرگمرد کوچکش، رهی
سر به روی شانههای مهربانت میگذارم
عقدهی دل میگشاید گریهی بیاختیارم
از غمِ نامردمیها بغضها در سینه دارم
شانههایت را برای گریهکردن دوست دارم،
دوست دارم . . .
شانههایت را برای گریهکردن دوست دارم
بی تو بودن را برای با تو بودن دوست دارم،
دوست دارم . . .
خالی از خودخواهیِ من، برتر از آلایشِ تن
من تو را والاتر از تن، برتر از من دوست دارم،
شانههایت را برای گریهکردن دوست دارم
بی تو بودن را برای با تو بودن دوست دارم،
دوست دارم.
عشق صدها چهره دارد، دستِ تو آینهدارش
عشق را در چهرهی آینه دیدن دوست دارم
در خموشی چشمِ ما را قصهها و گفتگوهاست
من تو را در جذبهی محرابِ دیدن دوست دارم،
شانههایت را برای گریهکردن دوست دارم
بی تو بودن را برای با تو بودن دوست دارم،
دوست دارم.
در هوای دیدنت یک عمر در چله نشستم
چله را در مقدمِ عشقت شکستن، دوست دارم
بغضِ سرگردانِ ابرم، قلهی آرامشم تو
شانههایت را برای گریه کردن دوست دارم،
دوست دارم . . .
عمقِ چشمانِ تو این دریای شفاف غزل را
بینیاز از این زبانِ لالِ گفتن دوست دارم)*
هانور، آلمان، ۸۴
* در اجرا حذف شد.
* * *
ترانههای «اردلان سرفراز» با دکلمه و صدای شاعر در این سایت:
● پرسش (گوگوش)
● دو پنجره (گوگوش)
● حادثه (داریوش اقبالی)
● مرداب (حسن شماعیزاده)
● سوغات (وقتی میایی صدای پات) (هایده)
● شانههایت را برای گریه کردن دوست دارم (هایده)
* * *