«سیمین بهبهانی» در ضمن از جمله ترانهسرایان خوب و قدیمی است. مجموعهای ارزنده از اشعارش که به دلمشغولی و برای ترانه شدن سروده، یادگار دورهای پر کار از اوست که با صدای خوانندگان مشهور آن دوران در دست ماست. در این دو سه دهۀ اخیر اما دغدغههای فکری او بیشتر مسائل اجتماعی روز را در بر میگیرد. پس به «شعر» شکلی از «رسانه» داده و ترانه شدن سرودههایش را به اهل آن سپرده است.
از اینجاست که در این چند سال اخیر، سرودههایی از او را با اجرای خوانندگان مختلف هم میشنویم بیآنکه شاعر از قبل آن را به قصد ترانه شدن سروده باشد. از به گوش آشناترین آن سرودهها که در آهنگ و اجرایی مناسب ارائه شده یکی «دوباره میسازمت وطن» بود و دیگر شاید همین سرودۀ «سنگسار» که چند اجرای متفاوت از آن را با صدای خوانندگانی چون: مرضیه، هوشمند عقیلی و داریوش اقبالی میشنوید.
سنگسار
سوار خواهد آمد. سرائی رفت و رو کن
کلوچه بر سبد نه، شراب در سبو کن
ز شستشوی باران، صفای گل فزونتر
کنار چشمه بنشین، نشاط و شستشو کن
جلیقۀ زری را ز جامهدان در آور
گرش رسیده زخمی، به چیرگی رفو کن
ز پول زر به گردن ببند طوقی اما
به سیم تو نیارزد، قیاس با گلو کن
به هفت رنگ شایان، یکی پری بیارای
ز چارقد نمایان، دو زلف از دو سو کن
ز گوشه خموشی، سهتار کهنه بر کش
سرودی از جوانی، به پرده جستجو کن
چه بود آن ترانه؟ بلی، به یادم آمد
ترانۀ «ز دستم گلی بگیر و بو کن»
سکوت سهمگین را از این سرا بتاران
بخوان، برقص، آری، بخند و های و هو کن
سوار چون در آید در آستان خانه
گلی بچین و با دل نثار پای او کن
سوار در سرایت شبی به روز آرد
دهت به هرچه فرمان، سر از ادب فرو کن
سحر که حکم قاضی رود به سنگسارت
نماز عاشقی را به خون دل وضو کن
سرودهای از: سیمین بهبهانی
* * *
یادنامهی «سیمین بهبهانی» در این سایت
* * *
لینکهای مرتبط با مطلب در این سایت:
ترانۀ «سنگسار»، (اردلان سرفراز، اسفندیار منفردزاده، رامش)
* * *