دکلمه و شعر: شهیار قنبری
آهنگ: اسفندیار منفردزاده
ترانهخوان: فرهاد مهراد
این دکلمه ترانه در ساندکلود [+]
من و «اسفندیار» از ایران بیرون زدیم و فرهاد در خانه ماند. ماند و بیاجازه این ترانه را ضبط کرد و در نواری به نام «برگ زرد» منتشر ساخت. ما در تبعیدگاه این اجرا را شنیدیم و لرزیدیم. چرا که فرهاد ترسخورده، به عنوان پیش درآمد و مقدمه، تکهیی از یک سرود انقلابی را به ترانهی ما سنجاق کرده بود. بیاجازه! بیاجازه و خودسرانه! باری، این نخستین دسته گل همراه نازنین ما بود، اما آخرین نبود. یکبار دیگر هم، فرهاد نازنین، این ترانه و «مرد تنها» را بازخوانی کرد. اینبار حتی از نوشتن نام ما چشم پوشید. یا از تکرار نام یاران دیروز خود میترسید. گفتنیها کم نیست . . .»
[دریا در من، گزینۀ ترانههای شهیار قنبری، نشر نکیسا (آمریکا)، چاپ اول ۱۹۹۵ ص. ۱۰۴]
* * *
رستنیها کم نیست،
من و تو کم بودیم؛
خشک و پژمرده و تا روی زمین خم بودیم.
گفتنیها کم نیست،
من و تو کم گفتیم؛
مثل هذیان دم مرگ
از آغاز
چنین درهم و برهم گفتیم.
دیدنیها کم نیست،
من و تو کم دیدیم؛
بیسبب از پاییز
جای میلاد اقاقیها را پرسیدیم.
چیدنیها کم نیست،
من و تو کم چیدیم؛
وقت گل دادن عشق
روی دار قالی
بیسبب حتی
پرتاب گل سرخی را ترسیدیم.
خواندنیها کم نیست،
من و تو کم خواندیم؛
من و تو سادهترین شکل سرودن را
در معبر باد
با دهانی بسته وا ماندیم.
من و تو، کم خواندیم.
من و تو، وا ماندیم.
من و تو، کم دیدیم.
من و تو، کم چیدیم.
من و تو، کم گفتیم
وقت بیداری فریاد
چه سنگین خفتیم!
من و تو، کم بودیم
من و تو، اما
در میدانها
اینک اندازهی «ما» میخوانیم.
ما به اندازهی «ما» میبینیم.
ما به اندازهی «ما» میچینیم.
ما به اندازهی «ما» میگوییم.
ما به اندازهی «ما» میروییم.
من و تو
خم نه و
در هم نه و
کم هم نه
که میباید با هم باشیم.
من تو حق داریم
در شب این جنبش
نبض آدم باشیم.
من و تو حق داریم
که به اندازهی «ما» هم شده،
با هم باشیم.
گفتنیها کم نیست . . .
تهران ۱۹۷۹
* * *
از دکلمه ـ ترانههای «شهیار قنبری» در این سایت:
● حرف
● نفس
● قدغن
● غزلک
● امان از
● معلم بد
● بالای نی
● سبز سبز
● دو مسافر
● چلهنشین
● گریه در رگبار
● همیشه غایب
● غزل شیشهای
● سنگر بیسنگ
● گریه اگر بگذارد
● بوی خوب گندم
● ضیافت بیخوابی
● هفتهی خاکستری
● نون و پنیر و سبزی
● مرا نترسان دوست
● خانگی (ای زلال خانگی)
● قلب (قد شعرهای فروغ)
● آوار (تو هم با من نبودی)
● باج (میسوزم و میسازم)
● تمام من (تمام ناتمام من)
● نجواها (گفتیها کم نیست)
● ساعت عاشق شدن (دوبارهها)
● کودکانه (بوی عیدی، بوی توپ)
● دلریخته (یادم هست، یادت نیست)
● سفرنامه (با حریق یادها همسفرم)
● بیبی آبی (مرا ببخش بیبی بیمن)
● غزل کوچهباغ (ما رو باش، اینا رو باش)
* * *