در کنج دلم عشق کسی خانه ندارد (مجموعه ترانه‌ها)

در کنج دلم عشق کسی خانه ندارد

در تاریخ ادبیات معاصر ایران شاعرانی داریم که گرچه صاحب «دیوان» و مجموعهٔ اشعار هستند ولی یکی دو سروده از آنهاست که برای مردم بیشتر شناخته شده است. مثل «پژمان بختیاری» که با غزل «افسانهٔ عشق» شهرت دارد. شعری که برای بسیاری با مطلع آن (در کنج دلم عشق کسی خانه ندارد) بیشتر شناخته شده است.

پژمان بختیاری هر چند زمانی از اعضای «شورای شعر» در رادیو ایران بود و شعر چند تصنیف نه‌چندان مشهور هم از سروده‌های اوست ولی غزل «افسانهٔ عشق» را برای ترانه‌شدن نسروده است. انتخاب اتفاقی این شعر برای اجرا به شکل ترانه‌ای ضربی از «منوچهر همایون‌پور» بود. (ماجرای آن را از زبان خود او در تراکت اول جعبهٔ موسیقی این صفحه بشنوید)

پس از آن  اجرا بود که این غزل مقبول طبع اهل موسیقی واقع شد. در طی این سال‌ها آهنگسازان و خوانندگان مختلف (در ایران و افغانستان) در اجرای این شعر به شکل ترانه ذوق‌ورزی کرده‌اند. نمونه‌هایی از آن را بشنوید!

در کُنج دلم عشق کسی خانه ندارد
کس جای در این کلبه‌ی ویرانه ندارد
دل را به کفِ هر که نهم باز پس آرد
کس تابِ نگهداری دیوانه ندارد
در بزم جهان جز دل حسرت‌کش ما نیست
آن شمع که می‌سوزد و پروانه ندارد
در انجمن عقل‌فروشان ننهم پای
دیوانه سر صحبت فرزانه ندارد
تا چند کُنی قصه‌ی اسکندر و دارا
ده روزه‌ی عمر این همه افسانه ندارد
از شاه و گدا هر که در این میکده ره یافت
جز خونِ دلِ خویش به پیمانه ندارد

* * *

پی‌نوشت:
• حسین پژمان بختیاری، فرزند علیمراد خان میرپنج و عالم‌تاج قائم‌مقامی بود. مادر او نیز قریحهٔ سرودن و شعر داشت. اشعار او از جمله نخستین سروده‌هایی است که در آن مصیبت زن بودن و زنان ایرانی عنوان می‌شود. مختصری از آنچه که بر این مادر و پسر گذشت را در اینجا بخوانید.

• از «منوچهر همایون‌پور» در این سایت ترانهٔ‌ مشهور «نوای چوپان»‌ را بشنوید. تصنیفی که آهنگ آن بعدها سرود مشهور «خون ارغوان‌» (زده شعله در چمن، در شب وطن، خون ارغوان‌ها) شد.

* * *

error: Content is protected !!