« . . . این شعر رو سال ۱۳۵۲ ساختم. مسگر آباد، گورستان بود. گور مرتضی کیوان هم اونجا بود. اونجا رو کوبیدن. برای اینکه قبرها را از بین ببرن درخت کاشتن.
بعد درختها رو زدن ساختمان درست کردن. درختهای سرو و کاج بلند داشت. ساختمان درست کردن که هیچ اثری از قبرها از جمله قبر «کیوان» باقی نمونه. برای این قضیه، این شعرو ساختم. تو خونهٔ «پوری» ساختم و رو بشقاب نوشتم.»
پیر پرنیاناندیش، در صحبت با سایه (جلد اول) انتشارات سخن ـ تهران، چاپ اول ۱۳۹۱، صفحهٔ ۲۲۵
یاد «مرتضی کیوان» در این سایت:
● احمد شاملو: آن روز (صدای شاعر)
● مهدی اخوانثالث: هستن (صدای شاعر)
● سیاوش کسرایی: پاییز درو (صدای شاعر)
● احمد شاملو: عشق عمومی (صدای شاعر)
● احمد شاملو: یاد آر! از عموهایت. (صدای شاعر)
● مرتضی کیوان: واپسین نامه، پیش از ساعت اعدام
● هوشنگ ابتهاج: «کیوان» ستاره بود. (صدای شاعر)
● احمد شاملو: سال اشک «پوری» سال خون «مرتضا»
● هوشنگ ابتهاج: سروستان (صدا و دستنوشتهٔ شاعر)
● هوشنگ ابتهاج: بوسه [صدای پای دوست] (صدای شاعر)
● سال اشک پوری (کارت عضویت کتابخانهٔ «پوری سلطانی»)
● مرتضی کیوان و پیرامونیان او (عکس و کارت عضویت کتابخانه)
● «مرتضی کیوان» و «پوری سلطانی» ۱۰ تیر ماه ۱۳۳۳ (عکس و تاریخ)
● «مرتضی کیوان» و «پوری سلطانی» ۱۷ تیر ماه ۱۳۳۳ (عکس و تاریخ)
* * *