شعری که زندگیست
برای: مرتضی کیوان و وارتان سالاخانیان
احمد شاملو
□
این بحثِ خشکِ معنی الفاظِ خاص نیز
در کارِ شعر نیست…
اگر شعر زندگیست،
ما در تکِ سیاهترین آیههایِ آن
گرمایِ آفتابیِ عشق وامید را
احساس میکنیم:
کیوان
سرود زندگیاش را
در خون سروده است
وارتان
غریوِ زندگیاش را
در قالبِ سکوت،
اما، اگرچه قافیهی زندگی
در آن
چیزی به غیرِ ضربهیِ کشدارِ مرگ نیست،
در هر دو شعر
معنیِ هر مرگ
زندگیست!
زندان قصر ۱۳۳۳
بند پایانی «شعری که زندگیست» سرودهٔ احمد شاملو
پینوشت:
به جای دو نام [مرتضی] «کیوان» و «وارتان» [سالاخانیان] در چاپهای نخست «این یک» و «آن یک» به کار رفته بود. برای وارتان نگاه کنید به یادداشت شعر «مرگ نازلی» [+] و برای کیوان به یادداشت شعر «از عموهایت». [+]
احمد شاملو، مجموعه اشعار، مجلد اول، کانون فرهنگی انتشاراتی بامداد، آلمان غربی، پاییز ۱۳۶۷، صفحهٔ ۶۰۱ و ۶۰۲
* * *
یاد «مرتضی کیوان» در این سایت:
● احمد شاملو: آن روز (صدای شاعر)
● مهدی اخوانثالث: هستن (صدای شاعر)
● سیاوش کسرایی: پاییز درو (صدای شاعر)
● احمد شاملو: عشق عمومی (صدای شاعر)
● احمد شاملو: یاد آر! از عموهایت. (صدای شاعر)
● مرتضی کیوان: واپسین نامه، پیش از ساعت اعدام
● هوشنگ ابتهاج: «کیوان» ستاره بود. (صدای شاعر)
● احمد شاملو: سال اشک «پوری» سال خون «مرتضا»
● هوشنگ ابتهاج: سروستان (صدا و دستنوشتهٔ شاعر)
● هوشنگ ابتهاج: بوسه [صدای پای دوست] (صدای شاعر)
● سال اشک پوری (کارت عضویت کتابخانهٔ «پوری سلطانی»)
● مرتضی کیوان و پیرامونیان او (عکس و کارت عضویت کتابخانه)
● «مرتضی کیوان» و «پوری سلطانی» ۱۰ تیر ماه ۱۳۳۳ (عکس و تاریخ)
● «مرتضی کیوان» و «پوری سلطانی» ۱۷ تیر ماه ۱۳۳۳ (عکس و تاریخ)
* * *