پروین: او رفت و شب شد

پروین او رفت و شب شب

او رفت و شب شد
شعر: تورج نگهبان
آهنگ: همایون خرم
خواننده: پروین

او رفت و شب شد
از رفتنش گویی جانم به لب شد
من مانده از آشیان جدا
بی عشق خود با غم ای خدا
از او نشانی نکرده پیدا فتادم از پا
من گشته رسوای عالمی

بی مونس و یار و همدمی

آن عشق دیرین چه شد که دیگر رمیده از ما
او از دست من دامن کشیده
غم در دل من آفریده
افکنده ما را در دل صحرا در جستجویش تنها
من مانده از آشیان جدا
. . .
با این همه سوز نهانم
یارب چه خواهد شد ندانم
بیگانه شد آن آشنا،
کرد آشنای غم مرا
از کلبه ام دامن‌کشان رفت
چون روشنی از آشیان رفت
من مانده از آشیان جدا
. . .
* * *

پروین: ساغر بلورین

پروین ساغر بلورین

ساغر بلورین
شعر: هدایت‌الله نیرسینا
آهنگ: همایون خرم
خواننده: پروین

تو مگر نفش رویایی که چنین شوخ و زیبایی
چمن‌آرا چون گلهایی
ثمر ناز و افسونی، شرر عشق مجنونی
اثر حُسنِ لیلایی
چو رُخت، زیبا جهان ما شد
همه‌جا جشنِ فرح به پا شد
چمن و صحرا فرح‌فزا شد
همه‌جا ساز است و رقص و آوا
همه‌جا نور است و شور و غوغا
تو فِکن نور از فروغ سیما به کلبه‌ی ما

امشب ز فروغت روشن بنما شبِ تاریک من
مشکن دل پُر مهرم، مشکن
دارم دلِ تنگی در بَر، نازک چون بلورین ساغر
پُر از میِ عشقت ای دلبر
چو رُخت، زیبا جهان ما شد
. . .

زین میِ نوشین، سرمستم
مست و خرابم تا هستم
دامنِ مهرت بگرفتم
دامنِ دل رفت از دستم
تا هستم، سرمستم
بر غم عشقت دل دادم
از همه غمها آزادم
محو تو گشتم ای زیبا
هستی خود رفت از یادم
با یادی کُن شادم

* * *

پروین: خانه بر دوش

پروین خانه بر دوش

خانه بر دوش
خواننده: پروین

ای پرستوهای صحراها
ای سبکباران‌ِ دریاها
چون شما من خانه بر دوشم
از همه دنیا فراموشم
دامنی از اشکِ خود
چون دامن مهتاب دارم
آشیانی سردِ‌ سرد
ویران از این سیلاب دارم
ابر تشنه‌ی صحراها منم
موج سرکش دریاها منم
من شمع خاموشم
با غم همآغوشم

* * *

پروین:‌ چشم و دلم روشن

پروین چشم و دلم روشن

چشم دلم روشن
خواننده:بانو پروین

شعر: کریم فکور

به نگاه من، تو همان موجی که بُوَد سرگردان
دمی آسوده، به دم دیگر بخروشد طوفان
می‌روی و می‌آیی بی‌خبر از رنج من
غافلی از پیمانت، چشم دلم روشن
قسم بر اشکِ سوزان که ریزد بر دامن
شد از برقِ چشمانت چشم دلم روشن

منم آن ساحل که به امید تو گشایم آغوش
ز چه باز آیی؟ تو که برگیری ز کنارم دامان
در تن من چون جانی گرچه کشیدی دامن
چون تو بیایی گردد چشم دلم روشن
پس از آن رنج هجران که روی آری بر من
به بزم من مهمانی چشم دلم روشن

*‌ * *

پروین: دو روزه جوانی

پروین دو روز جوانی

دو روز جوانی
شعر: ابوالقاسم حالت
آهنگ: همایون خرم
خواننده: پروین

همچو روزگار هجرانی
یا شب سیاه توفانی
مِحنت آری و پریشانی
ای دو روزه‌ی جوانی

شراره‌هایی تو برفروزی
که خرمن جان در آن بسوزی
مرا تو افکندی به دام عشق و آرزویی
که روز و شب سوزم به داغ عشق لاله‌رویی
ز شهر شیدایی فغان و مویه‌ هدیه آری
تو ای جوانی جز بلا برای من چه داری

چو از بلایت ای جوانی، شدم اسیر ناتوانی
دگر نیایی و نمانی
تو روزگار سوز و دردی، چها که با دلم نکردی
مرا چه غم که برنگردی
به شوق آن مهرو، به عشق آن گیسو
دمی ز پا ننشستم
ز دست من رفت آن گلی که در راهش
تو رفته‌ای از دستم

* * *

پروین: فراموشم مکن!

پروین فراموشم مکن

فراموشم مکن!
شعر: کریم فکور
آهنگ: افشین مقراضی
خواننده: پروین

روزی اگر دستِ قضا از من ترا سازد جدا
عشقِ مرا از دل مران، با من مشو نامهربان
با غم هم‌آغوشم مکُن! هرگز فراموشم مکُن

در دل تو را باشد اگر جز عشقِ من عشقِ دگر
هر روز و شب بهرِ خدا از باده‌ی مهر و وفا
سرمست و مدهوشم مکُن! هرگز فراموشم مکُن!

روزی اگر با دیگری سویِ چمن روی آوری
غافل مشو از یادِ من، از ناله و فریادِ من
امشب که شاد و سرخوشم، مستم سراپا آتشم
چون شمعِ خلوتِ سحر، ای بی‌وفا ای فتنه‌گر
یکباره خاموشم مکُن! هرگز فراموشم مکُن!

* * *

error: Content is protected !!