حسن گلنراقی: مرا ببوس! (اولین ترانه)

حسن گلنراقی مرا ببوس

 

مرا ببوس
شعر: هاله [حیدر رقابی]
ویلون: پرویز یاحقی
خواننده:‌ حسن گلنراقی

مرا ببوس!
مرا ببوس!
برای آخرین بار،
تو را خدا نگهدار
که می‌روم به سوی سرنوشت

بهار ما گذشته،
گذشته‌ها گذشته
منم به جستجوی سرنوشت

در میانِ توفان هم‌پیمان با قایقران‌ها
گذشته از جان، باید بگذشت از توفان‌ها
به نیمه‌شب‌ها دارم با یارم پیمان‌ها
که برفروزم آتش‌ها در کوهستان‌ها

شبِ سیه سفر کُنم، ز تیره ره گذر کُنم
نگه کن ای گُل من، سرشک غم به دامن
برای من میفکن

دختر زیبا، امشب بر تو مهمانم،
در پیشِ تو می‌مانم، تا لب بگذاری بر لبِ من
دختر زیبا، از برقِ نگاه تو، اشکِ بی‌گناه تو،
روشن سازد یک امشبِ من

* * *
«تاریخچهٔ ترانهٔ مرا ببوس» به روایت «راوی حکایت باقی»

* * *

مهستی: بی‌خبر ماندی ز حالم (اولین ترانه)

مهستی آن که دلم را برده خدایا

 

بی‌خبر ماندی ز حالم (گلهای رنگارنگ ۴۲۰)
شعر: بیژن ترقی
آهنگ: پرویز یاحقی
خواننده: مهستی

آن‌ که دلم را بُرده خدایا
زندگیم را کرده تبه، کو؟
همنفسم کو، آن‌ که نگاهش
روز من از غم کرده سیه کو؟

بی خبر ماندی ز حالم ز آنچه آمد بر سر من
عشق تو آخر به توفان می‌دهد خاکستر من
شعله‌ی عشق تو از بس در دلم بالا گرفته
سینه مالامالِ آتش، غم وجودم را گرفته
هر زمان آید به یادم دیده‌ی مستِ تو
گریم از بختِ بدِ خود، نالم از دستِ تو

رُخت، سحرِ نو دمیده‌ی من
فروغ رُخت، نور دیده‌ی من
برخیز و بیا ای امید دلم شام من سپری کُن

تویی که به دل نقشِ غم زده‌ای
چو غنچه گره بر دلم زده‌ای
بر خسته‌دلان چون نسیم سحر
یک نفس گذری کُن
هر کجا گذری، زیر پا نظری کُن

* * *

مرضیه: می‌زده بر تو عاشقم (اجرای اول)

مرضیه می زده بر تو عاشقم

می زده بر تو عاشقم [ اجرای دیگر ]
شعر: بیژن ترقی
آهنگ: پرویز یاحقی
خواننده: مرضیه

می‌زده شب چو ز میکده باز آیم
بر سر کوی تو من به نیاز آیم
دلداده‌ی رهگذرم
از خود نبُوَد خبرم
ای فتنه‌گرم

شبها سرِ کوی تو
آشفته چو موی تو
می‌آیم تا جویم خانه به خانه
مگر از تو نشانه

میخانه به میخانه،
پیمانه به پیمانه

راه تو می‌پویم
این می و مستی
بُوَد بی‌تو بهانه


می‌سوزم شبها با شمع رخ تو، با سوز نهان

می‌سازم با این آتشِ دلِ خود، با کاهشِ جان

تشنه‌ای به راه سرابم

به لب رسیده جان، چو حبابم
مستم و خرابم
فارغ از غمم چه نشستی؟
چرا دل مرا بشکستی؟
همچو من تو مستی

مست از باده‌ام یا از آن نگه

بر تو عاشقم، یا بر روی مَه
من بر تو عاشقم، بر تو عاشقم
قلب من نشد شاد از عشق تو
داد از عشق تو

* * *
از «بیژن ترقی» و «پرویز یاحقی» در این سایت:

مثلث هنری «پرویز یاحقی»، «بیژن ترقی» و «حمیرا»

* * *

دلکش: بهانه تو

دلکش بهانه تو

 

بهانه تو
شعر: ؟
آهنگ: پرویز یاحقی
خواننده: دلکش

باز این دل غمزده آشفته‌تر آمده
گرید به بهانه تو
این مرغ شکسته‌پر، این طایر خسته‌پر
آید سوی خانه تو

ای دل به‌ فدای تو، نادیده وفای تو
بشنو تو ترانه‌ی من
این دل که فنا شده، پابند وفا شده
نالد به ترانه‌ی تو

تو زیبای منی، گرمی صهبای منی
چون عطر گلهایی
از گل تازه‌تری، زیبا چون سحری
شیرین‌تر از رویایی

شبها من دامن دامن می‌گریم
می‌خندی بر من، تا من می‌گریم
چون مه بر شبهای من می‌خندی
شبها بر تب‌های من می‌خندی

خوش بی‌خبر از من غمزده‌ای
آرام مرا تو به‌هم زده‌ای
بهشت امیدی، بهار جاویدی
حُسن جاودانه‌ای، لیلی زمانه‌ای
زیبایی، بلای دلهایی
کی آگه ز هجران مایی
می‌کُند دلم چرا دیوانه‌گری
از دلم مجو دگر دیوانه‌تری

* * *

حمیرا: بهار عشق من (گلهای رنگارنگ ۵۱۸)

حمیرا بهار عشق من

بهار عشق من
گلهای رنگارنگ ۵۱۸
شعر: بیژن ترقی
آهنگ: پرویز یاحقی
خواننده: حمیرا

ای بهار عشق من! بی‌روی تو رنگ خزان دارد بهارم
وای از این بی‌حاصلی، فریاد از این عشقی که من در سینه دارم

اسیر غمت را نمانده دگر
نه شوقِ تماشا، نه ذوقِ سفر
نهالِ امیدم نداده ثمر
غم تو چنانم گرفته به بَر
که از دو جهانم نمانده خبر

اگر تو ندانی، خدای تو داند
که از غمت آمد چه بر سر من
اگر تو نبودی برابر چشمم
خیالِ تو بوده برابر من
نسیم بهشتی، شمیم بهاری
که جان من آری به پیکر من
بیا که بریزی ز ساغر چشمت
شرابِ محبت به ساغر من

مستِ عشق توام
بی‌تو چنگِ دلم نغمه‌ای نسراید
از شکسته‌دلان، ساز خسته‌دلان نغمه کی به در آید

* * *
مثلث هُنری: پرویز یاحقی، بیژن ترقی و حمیرا

* * *
روی جلد صفحه این ترانه را در اینجا ببنید

* * *

مرضیه:‌ شیدا

مرضیه شیدا

شیدا
شعر: معینی کرمانشاهی
آهنگ: پرویز یاحقی
خواننده: مرضیه

شیدا شده‌ام، زیبا شده‌ای، چه بلا شده‌ای
با اهل صفا بیگانه چرا ز وفا شده‌ای
دیوانه منم که اسیر بلا شده‌ام
فرزانه تویی که رها ز وفا شده‌ای
بهر تو در این دنیا، در همه جا رسوا شده‌ام
بهر عذابِ دلها عشوه‌گر دنیا شده‌ای
خبر نداری ای مَه که چه دل‌شکنی
چه گویمت که تو آفتِ جانِ منی
دلِ من مشکن که به هر غم من تو شفا شده‌ای
همراه دلها شده‌ای
ز فراغت چه کشیدم، ز رقیبان چه شنیدم
آتش غم بر قلب شیدا زده‌ای
تنها شده‌ام، رسوا شده‌ام
وای از غم تنهایی
دور از من چرا با غیر آشنا چون گلها شده‌ای

* * *

الهه: شکایت دل

الهه شکایت دل

شکایت دل
شعر: پرویز یاحقی
آهنگ: بیژن ترقی
خواننده: الهه

به کنارم مانده نمانده
گرد ملال از رخ نفشانده
ای امید دل چرا رفتی؟
به سرای من نرسیده
گریه‌ی شوقم دیده ندیده
دور از أغوشم کجا رفتی؟

بنشسته سر به گریبان
که شنیدم آمده مهمان
چو بدیدم روی تو زیبا
بی‌خبر از جا بپریدم
که به خاک قدم تو سر بیافشانم
بروی چون از برم ای جان
سر به گریبان بنشینم
که نبینم ز تن من چون رود جانم

رفته‌ای و از در بوی عبیر آید
بوی تو چون پیکی سوی اسیر آید
چو آمدی غم ز در خانه برون شد
چو آمدی عشق تو در سینه فزون شد
چو رفتی از در به سرم خانه نگون شد
جانانه‌ی من خندد به دل دیوانه‌ی من
چون رود از خانه‌ی من؟

* * *

error: Content is protected !!