اندوهپرست (کاش چون پاییز بودم)
شعر: فروغ فرخزاد
آهنگ: حسینعلی ملاح
تنظیم آهنگ: مرتضی حنانه
خواننده: رامش
برچسب: فروغ فرخزاد
فروغ فرخزاد: دیو شب (برای کامیار)
شعر «دیو شب» را فروغ فرخزاد در دو سالگی کامیار (کامی) سروده و در کتاب اسیر چاپ شده است.
فروغ فرخزاد: ایمان بیاوریم به . . . (مجموعه ترانهها)
ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد
فروغ فرخزاد
(مجموعه ترانهها)
ادامه خواندن فروغ فرخزاد: ایمان بیاوریم به . . . (مجموعه ترانهها)
فروغ فرخزاد: شعری برای تو (مجموعه ترانهها)
شعری برای تو
فروغ فرخزاد
(مجموعه ترانهها)
فروغ فرخزاد (مجموعه ترانهها)
تا آنجا که میدانیم «فروغ فرخزاد» فقط یکبار ـ از سر تفنن شاید ـ شعری را به قصد ترانه شدن سرود. ترانۀ «در خموشیهای ساحل» که روی موسیقی «کلیف بارمن» و با صدای «محمد نوری» اجرا شد. شعری که متن آن در هیچیک از پنج مجموعه اشعار او دیده نمیشود. [+]
سرودههای «فروغ فرخزاد» در فراسوی مرزها
تا آنجا که میدانیم «فروغ فرخزاد» فقط یکبار ـ از سر تفنن شاید ـ شعری را به قصد ترانه شدن سروده است. ترانۀ «در خموشیهای ساحل» که روی موسیقی «کلیف بارمن» با صدای «محمد نوری» اجرا شد. شعری که متن آن در هیچیک از پنج مجموعهٔ اشعار او دیده نمیشود. پس، میتوان گفت: فروغ، ترانهسرا نبود. و شاید حتا در زمان نوشتن و انتشار اشعارش فکر نمیکرد بعدها سرودههایی از او آهنگین و به شکل ترانه با صدای خوانندگان مختلف اجرا شود.
طفلک «فروغ» (۸)
دستخط فروغ فرخزاد است در تعهدی بر «انجام امور خانهداری به بهترین وجه» و «رعایت کامل نظر همسر، در کارهای هنری خود» و قبول اینکه اگر «رعایت کامل همسر» را لحاظ نکرد «نامبرده بدون پرداخت مهریه نسبت به طلاق او اقدام نماید.»
گرچه در این متن نامی از همسر برده نمیشود! ولی این دستنویس، تاریخ و امضاء دارد و یک خط خوردگی! فروغ، هفت ماه پس از نوشتن این تعهدنامه! در آبانماه آنسال از پرویز شاپور طلاق گرفت.
طفلک «فروغ» (۷)
«یا تقدیس میکنیم، یا دشنام میدهیم» تیتر گفتوگوی «علی عظیمینژادن» با دکتر «احسان نراقی» است که در شمارهٔ ۳۷ «هفتهنامهٔ نگاه پنجشنبه» چاپ و منتشر شده است.
در یادداشتهایی که برای تکمیل مطلب «طفلک فروغ» جمعآوری کردهام، [+] از جمله نقل قولی هم از ایشان برگرفته از آن نشریه بود با عنوان: «به «فروغ» در بارهٔ روابطش هشدار دادم.» (!) و به این شرح که:
طفلک «فروغ» (۶)
بیش از ده سال پیش توسط یکی از ناشران قدیمی در سوئد کتاب مجعول و مجهولی بهنام «کهرُبا» چاپ و منتشر شد. مجعول! از این بابت که نام افراد در ماجراهایی این رمان «جعلی» است؛ گرچه نشانیهای نویسنده در معرفی آنها سر راست و برای خوانندگان کتاب روشن و گویاست. مجهول! هم، چون نام نویسنده یا نویسندگانش معلوم نیست؛ گرچه حدس و حدیث در بارهٔ آن بسیار است.
طفلک «فروغ» (۵)
«محمد نوری» را بیشتر با ترانهٔ «جان مریم» بهیاد میآوریم. میگفت و نوشتهاند که شعر ساده و صمیمی آن از سرودههای خود اوست. شعر ترانهٔ «در خموشیهای ساحل» را هم بر اساس گفتههای خود او نوشتهاند از «فروغ فرخزاد» است. روایت «محمدعلی سپانلو» از این ترانه اما حکایتی دیگر است.