عارف: حالا خیلی دیره

عارف شاید بدونی

حالا خیلی دیره
شعر: اردلان سرفراز
آهنگ: حسن شماعی‌زاده
خواننده: عارف

وقتی من می‌گم: «نمی‌خوام تو بمونی»
دل من میگه: «بمون!» با بی‌زبونی
من دوست دارم، ولی بهت نمی‌گم
دستِ سردمو به دستِ تو نمی‌دم

تو اگه با من باشی قلبت می‌میره
گرمیِ قلبِ تو رو دستام می‌گیره
چی می‌شد اگه تو رو زودتر می‌دیدم
حالا می‌بینم تو رو ولی خیلی دیره

بین ما یه عالمه راهِ درازه
دلِ من باید با این دوری بسازه

من بهارو توی قصه‌ها شنیدم
تا حالا صد تا خزونِ سردو دیدم
تو هنوز اول این راهِ درازی
ولی من به آخر جاده رسیدم

تو اگه با من باشی قلبت می‌میره
گرمیِ قلبِ تو رو دستام می‌گیره
چی می‌شد اگه تو رو زودتر می‌دیدم
حالا می‌بینم تو رو ولی خیلی دیره

بین ما یه عالمه راهِ درازه
دلِ من باید با این دوری بسازه

♫  LP Cover  ♫

* * *

عارف: یه دل میگه برم برم (ترانه فیلم)

عارف یه دل میگه برم

یه دل میگه برم برم، یه دل میگه نرم نرم
شعر: محمدعلی شیرازی
آهنگ: انوشیروان روحانی
خواننده: عارف
ترانه فیلم: سلطان قلبها

ترانه‌های فیلم «سلطان قلبها» در بخش «شناسنامه ترانه‌ها»

عهدیه: لالایی
عارف: ماشین‌سواری
عارف: خواست خدا بوده
عارف: روز جدایی سر میاد
عارف ـ یه دل میگه برم، برم
عارف: دیشب خواب تو را دیدم
عارف ـ عهدیه: سلطان قلبم کجایی
عارف ـ عهدیه: وقتی برات نخواد خدا
عارف ـ عهدیه: یک شب، یک روز، یک ماه، یک سال
مجموعه ترانه‌های اجرا شده در فیلم سلطان قلبها
مجموعه ترانه‌های بازخوانی‌شده‌ی فیلم سلطان قلبها

* * *

عارف: شاید بدونی

عارف شاید بدونی

شاید بدونی
شعر: اردلان سرفراز
آهنگ: حسن شماعی‌زاده
تنظیم آهنگ: واروژان
خواننده: عارف

اگه از پنجره‌ی چشمای من
چشم تو هر چی که دیدم، ببینه
اگه دلتنگی ابرای غروب
توی آسمون سینه‌ات بشینه
تازه مثل من می‌شی که همش بدی دیدم
شاید اون روز بدونی چه عذابی کشیدم

اگه کوهِ غصه پشتت‌و شکست
تو رو انگشتای غم نشونه کرد
هر چی داشتی آسمون ازت گرفت
تو رو با دست خالی روونه کرد

اگه وقتِ گریه بغضت وا نشد
گریه هم از تو چشات پر زد و رفت
اگه خوشبختی سراغت‌و گرفت
اما بی‌خبر اومد در زد و رفت
تازه مثل من می‌شی که همش بدی دیدم
شاید اون روز بدونی چه عذابی کشیدم

♫  LP Cover  ♫

* * *

عارف: قلب چوبی

عارف قلب چوبی

قلب چوبی
شعر: پرویز وکیلی
تنظیم آهنگ؛ واروژان
خواننده: عارف

ستاره‌های آسمون میدونن
گلای سرخِ دشتستون میدونن
همه خارای بیابون میدونن
که شبای مهتابی با من چه رازی داشتی
اگه یک بوسه می‌دادم دو بوسه جاش می‌ذاشتی
حالا بگو نامهربون
چی شده باز بی وفائی
سر وعده نمی‌آیی

به کوه گفتم دردم‌و، سرگرون شد
به ابرای آسمون گفتم، بارون شد
به چشای آهو گفتم، گریون شد
به نی چوپون گفتم قصه‌ام رو، نهون کرد
غم من‌و مثال بغض تو گلوش پنهون کرد
حالا بگو ای ساز من
ز حدیثِ منِ خسته
دل چوبیت‌و شکسته
. . .

♫  LP Cover  ♫

* * *

error: Content is protected !!