محمد عاصمی: اشک هنرپیشه

چارلی چاپلین

گریم تمام شد و هنرپیشه آماده رفتن به صحنه بود که خبر مرگ کودکش را شنید. تماشاگران بی‌تابی می‌کردند. وقت به‌سرعت می‌گذشت. چاره‌ای نبود، تصمیم گرفت جلوی پرده ظاهر شود و ماجرا را برای مردم بازگو کند. او هنرپیشه کمدی بود!

ادامه خواندن محمد عاصمی: اشک هنرپیشه

احمد شاملو: سکوت سرشار از ناگفته‌هاست (مارگوت بیکل)

احمد شاملو سکوت سرشار از ناگفته هاست

«سکوت سرشار از ناگفته‌هاست»
سروده‌هایی از: مارگوت بیکل
ترجمه: محمد زرین‌بال
بازسرایی و صدای: احمد شاملو
موسیقی: بابک بیات
نوازنده پیانو: آندره آرزومانیان

ادامه خواندن احمد شاملو: سکوت سرشار از ناگفته‌هاست (مارگوت بیکل)

احمد شاملو: چیدن سپیده‌دم (مارگوت بیکل)

احمد شاملو چیدن سپیده دم

«چیدن سپیده‌دم»
سروده‌هایی از: مارگوت بیکل
ترجمه و صدای: احمد شاملو
موسیقی: بابک بیات
نوازنده پیانو: آندره آرزومانیان

ادامه خواندن احمد شاملو: چیدن سپیده‌دم (مارگوت بیکل)

تک‌گویی‌های ماندگار (طوقی)

چنگیز جلیلوند

واگویه‌های «سید مرتضی» در فیلم «طوقی» یکی از چند تک‌گویی ماندگار در سینمای ایران است. بهروز وثوقی بازیگر نقش سید مرتضی در تعریف خاطره‌ای از فیلمبرداری این صحنه آن را «یکی از قشنگ‌ترین بخش‌های فیلم» می‌داند. آنچه ناگفته ‌مانده، اما ما می‌دانیم نقش «چنگیز جلیلوند» در اجرای استادانه‌ی این تک‌گویی در آن صحنه است.

ادامه خواندن تک‌گویی‌های ماندگار (طوقی)

تک‌گویی‌های ماندگار (قیصر)

تک‌گویی ماندگار سینما و تئاتر ایران
«بهمن مفید» در فیلم «قیصر»

«من بودم، حاجی نصرت، رضا پونصد، علی فرصت، آره و اینا خیلی بودیم، کریم آقامونم بود. (کریم آب‌منگل. می‌شناسیش.)

آره، از ما نه، از اونا آره، که بریم دوا خوری. تو نمیری، به موت قسم اصلا ما تو نخش نبودیم. آره، نه، گاز، دنده، دم هتل کوهپایۀ دربند اومدیم پایین. یکی چپ، یکی راست، یکی بالا، یکی پایین، عرق و آبجو جور شد؛ رو تخت نشسته بودیم داشتیم می‌خوردیم.

اولی‌ رو رفتیم بالا به سلامتی رفقا، لولِ لول شدیم. دومی رو رفتیم بالا به سلامتی جمع، پاتیل پاتیل شدیم. سومی رو، اومدیم بریم بالا، آشیخ علی نامرد ساقی شد. گفت: برین بالا؛ مام رفتیم بالا. گفت: به سلامتی میتی [مهدی]، تو نمیری، به موت قسم خیلی تو لب شدم. این جیب نه، اون جیب نه، تو جیب ساعتی، ضامن‌دار اومد بیرون. رفتم و اومدم، دیدم کسی رو زمین خوابیده‌اس.

پریدم تو اُتول. اومدم دم کوچه مهران، بغل این نُرقه‌فروشیه. [نقره‌فروشی] اومدم پایین، یه پسره هیکل میزونه ـ اینجوریه ـ زد به‌هم، افتادم تو جوب. گفتم: هته‌ته گفت: عفت. یکی گذاشت تو گوشم. گفتم نامردا. دومی‌شم زد؛ از اولی‌ش قایم‌تر زد.

دست کردم جیبم که برم و بیام؛ چشامو وا کردم دیدم مریض‌خونه روسام.
[مریض‌خانۀ روس‌ها = بیمارستان شوروی]

حالا ما به همه گفتیم زدیم. شومام بگین زده. آره! خوبیت نداره؛ واردی که. . .»

* * *
مجموعه‌ای شنیداری، دیداری و خواندنی در باره‌ی فیلم «قیصر»

* * *
در بارهٔ «اسفندیار منفردزاده» در این سایت:
یادمان هفتاد سالگی «اسفندیار منفردزاده»

* * *

منوچهر آتشی: تأمل تهمتن بر منازل (صدای شاعر)

منوچهر آتشی تامل تهمتن بر منازل

برای مریم حسین‌زاده (مختاری)
سروده و صدای: منوچهر آتشی
موسیقی متن: اسفندیار منفردزاده

ادامه خواندن منوچهر آتشی: تأمل تهمتن بر منازل (صدای شاعر)

error: Content is protected !!