از بودن و سرودن
محمدرضا شفیعی کدکنی (م. سرشک)
برچسب: محمدرضا شفیعی کدکنی
شفیعی کدکنی: جرس (بگو به باران)
جرس
(بگو به باران)
محمدرضا شفیعی کدکنی
شفیعی کدکنی: شهر خاموش من (خموشانه)
شهر خاموش من
(خموشانه)
محمدرضا شفیعی کدکنی
شفیعی کدکنی: بوسههای باران (مجموعه ترانهها)
«محمدرضا شفیعی کدکنی» در گسترهی ادبیات پژوهشگر است و در سرودن شعر نیز دستی توانا دارد. ترانهسرا نیست. به کلام دیگر، او تا به حال شعری برای اجرا به شکل ترانه نسروده است. آنچه بر اساس سرودههای او توسط خوانندگان مختلف خوانده شده، همه از سر انتخاب و ذوقِ هنرمندانی بوده است که کلام کدکنی را برای ترانهشان برگزیدهاند. سرودهی «بوسهی باران» از آن دست است.
مولوی: رو سر بنه به بالین (احمد شاملو، شهرام ناظری)
شعر: مولوی (برگرفته از: دیوان شمس)
دکلمه: احمد شاملو (انتشارات ماهور)
آوازخوان: شهرام ناظری (گروه شمس)
نوازندهی تنبور: سید خلیل عالینژاد
ادامه خواندن مولوی: رو سر بنه به بالین (احمد شاملو، شهرام ناظری)
حکایت مهدی اخوانثالث و کوهنوردی «اشکبوس»
در تمام عصرها پنجشنبه [مهدی اخوانثالث] به من زنگ میزد و میگفت «کوه خوش گذشت؟» یا «در کوه چه خبر بود؟» یک بار سال ۱۳۶۴ یا ۱۳۶۵ او را با هزار حیله و مقدمات به کوه بردیم. به همین مسیر درکه که هر پنجشنبه میرویم. آن تنها سفر کوه اخوان بود که به او و همه ما بسیار خوش گذشت.
شفیعی کدکنی (مجموعه ترانهها)
با اینکه نام دکتر «محمدرضا شفیعی کدکنی» (م. سرشک) همواره با پژوهش در گسترۀ شعر کلاسیک ایران همراه است و آثاری چون دیوان «شمس تبریزی» و «بیدل دهلوی» راست کار و پژوهشهای اوست؛ ولی راست این است که ما او را شاعری نوپرداز و صاحب سبک میشناسیم. از سرودههای او که «ترانهسرا» نبوده و هرگر برای «ترانه شدن» شعری نسروده اما ترانههای شنیدنی و نسبتا زیادی اجرا شده است.
شفیعی کدکنی: سفر بخیر (مجموعه ترانهها)
با اینکه نام دکتر «محمدرضا شفیعی کدکنی» (م. سرشک) همواره با پژوهش در گسترۀ شعر کلاسیک ایران همراه است و آثاری چون دیوان «شمس تبریزی» و «بیدل دهلوی» راست کار و پژوهشهای اوست؛ ولی راست این است که ما او را شاعری نوپرداز و صاحب سبک میشناسیم.