با اینکه نام دکتر «محمدرضا شفیعی کدکنی» (م. سرشک) همواره با پژوهش در گسترۀ شعر کلاسیک ایران همراه است و آثاری چون دیوان «شمس تبریزی» و «بیدل دهلوی» راست کار و پژوهشهای اوست؛ ولی راست این است که ما او را شاعری نوپرداز و صاحب سبک میشناسیم.
از سرودههای او که «ترانهسرا» نبوده و هرگر برای «ترانه شدن» شعری نسروده اما ترانههای شنیدنی و نسبتا زیادی اجرا شده است که بیشترین اجراها از شعر «سفر به خیر» از اوست.
شعر «سفر بخیر» در سال ۱۳۵۰ و در مجموعۀ «در کوچهباغهای نیشابور» بهچاپ رسید. مطلع این سروده (به کجا چنین شتابان) امروزه در زبان عام و خاص، شکلی از ضربالمثل و اصطلاحی رایج پیدا کرده است. این سروده چنانکه در مجموعۀ زیر خواهید شنید، چنان مورد پسند اهل موسیقی واقع شد که بعدها چند اجرای متفاوت با صدای خوانندگان مختلف از آن ساخته و اجرا شد. اگر نمونههایی دیگری جز آنچه در این جعبۀ موسیقی میشنوید سراغ دارید، بفرستید تا به این مجموعه اضافه شود.
سفر بخیر
« ـ به کجا چنین شتابان؟»
گون از نسیم پرسید.
« ـ دل من گرفته زینجا،
هوس سفر نداری
ز غبار این بیابان؟»
« ـ همه آرزویم، اما
چه کنم که بسته پایم. . .»
« ـ به کجا چنین شتابان؟»
« ـ به هر آن کجا که باشد
به جز این سرا، سرایم.»
« ـ سفرت به خیر اما، تو و دوستی، خدا را
چو از این کویر وحشت به سلامتی گذشتی،
به شکوفهها، به باران،
برسان سلامِ ما را.»
محمدرضا شفیعی کدکنی (م. سرشک)
از مجموعۀ «در کوچهباغهای نیشابور»
* * *
از «شفیعی کدکنی» در این سایت:
● بوسههای باران
● از بودن و سرودن
● جرس (بگو به باران)
● شهر خاموش من (خموشانه)
● سفر بخیر (به کجا چنین شتابان)
● ترانههایی بر اساس سرودههای شفیعی کدکنی
● حکایت مهدی اخوانثالث و کوهنوردی «اشکبوس»
● توضیحاتی در باره غزل «رو سر بنه به بالین» مولوی
* * *