«من به «باکو» رفته بودم. آنجا رفتم کنار «خزر». سالهای سال در ایران که بودم، وقتی به شمال میرفتم به آنطرف دریا نگاه میکردم که در مه فرو رفته بود یا در انتهای افق فرو میرفت؛ و همیشه فکر میکردم که در آنسوی خبرهاست، و من دورم، و حسرتی بر دلم بود. اینبار در باکو از اینطرف دریا را نگاه میکردم؛ و اسم این شعر من هست: از اینسوی با خزر.» [توضیح سیاوش کسرایی پیش از خواندن شعر]
برچسب: سیاوش کسرایی
یادنامهی «سیاوش کسرایی»
سیاوش کسرائی (صدای شاعر) رقص ایرانی
سیاوش کسرائی (صدای شاعر) پس از من شاعری آید
پس از من شاعری آید
سیاوش کسرایی
(صدای شاعر)
سیاوش کسرایی: باور (با صدای بیبی کسرایی)
باور
سرودهای از سیاوش کسرائی
با صدای دخترش: بیبی کسرائی
موسیقی: فرید روزبه
سیاوش کسرایی: بهار میشود (مجموعه ترانهها)
سیاوش کسرایی (صدای شاعر) با هر چهام که شعله به جان است
با هر چه شعلهام به جان است
سیاوش کسرایی
(صدای شاعر)
ادامه خواندن سیاوش کسرایی (صدای شاعر) با هر چهام که شعله به جان است
سیاوش کسرایی: به سبزِ جاودانِمن (مجموعه ترانهها)
به سبز جاودانِ من
(وطن)
سیاوش کسرایی
ادامه خواندن سیاوش کسرایی: به سبزِ جاودانِمن (مجموعه ترانهها)
سیاوش کسرایی: اشک مهتاب (مجموعه ترانهها)
به من گفتی که دل دریا کُن ای دوست
(دو بیتیهای سیاوش کسرایی)
شعرخوانی «سیاوش کسرائی» در شبهای انستیتو گوته
پاییز سال ۱۳۵۶ در دوره دوم فعالیت کانون نویسندگان ایران، ده شب شعر و سخنرانی در محل انجمن فرهنگی ایران و آلمان (انستیتو گوته) برگزار شد. در شامگاه شنبه ۲۳ مهر ماه آنسال (شب ششم) سیاوش کسرائی در مجموع ۱۱ شعر از سرودههای خود را خواند. [رهآورد، شاعر، شعر یونانی، هجوم، شکفتن، غزل برای درخت، اینبار، بر حصار سنگ، پرنده، وحدت، آغاز]