ناصر مسعودی: بنفشه گل

ناصر مسعودی بنفشه گل

بنفشه گل
گلهای صحرایی شماره ۲۳
شعر: بهمن فرخی
آهنگ: شقایقی
خواننده: ناصر مسعودی

پانویس راوی:
● اجرای ترانه‌ی بنفشه‌گل که در این صفحه می‌شنوید برگرفته از برنامه‌ی گلهای صحرایی شماره ۲۳ است. تنظیم آهنگ در این اجرا از حبیب‌الله بدیعی و نوازنده‌ی سنتور رضا ورزنده است.
شهرت این ترانه اما از اجرای زنده‌ی آن در یکی از برنامه‌های پُر شنونده‌ی رادیویی بود که در شروعش دوبیتی «خدایا دختر رشتی قشنگه» (سروده‌ی تیمور گورگین) هم خوانده شد.

ناصر مسعودی غلامرضا امانی بهمن فرخی

● از امین حق‌ره نویسنده و پژوهشگر موسیقی مطلبی در باره‌ی زندگانی هنری ناصر مسعودی در روزنامه‌ هم‌میهن (۲۸ مرداد ۱۴۰۳) منتشر شد که در آن از غلامرضا امانی به عنوان سازنده‌ی ترانه‌ی بنفشه‌گول نام می‌برند که اسباب طرح پرسش‌هایی در باره‌ی عوامل سازنده‌ی این ترانه شده می‌شود.
امین حق‌ره در پاسخ به آن پرسش‌ها و روشن کردن این موضوع طی یادداشتی می‌نویسد:
ـ ترانه‌ بنفشه‌گول قبل از اجرا توسط ناصر مسعودی، از سوی غلامرضا امانی (بطور همزمان) به فریدون پوررضا هم سپرده و در رادیو رشت توسط ایشان اجرا شد. منتها اصلن با اقبال مواجه نشد تا اجرایش در انتهای دهه‌ی ۳۰ و ابتدای ۴۰ در رشت و تهران، توسط مسعودی.
ـ برخی آوردن نام بنفشه (نام دختر استاد مسعودی) را در ترانه نشانه‌ صحت ادعای ساخت ترانه توسط ایشان می‌دانند. شعر این ترانه توسط بهمن فرخی سروده شده و سال نشرش ۳۹ و ۴۰ است. سال ازدواج جناب مسعودی هم ۴۲ بوده پس گزاره‌ مذکور اساسن مردود است.
ـ این را هم عمومن نمی‌دانند که نام محبوبه‌ای که این شعر برایش نوشته شده نه «بنفشه» که «ریحانه» بوده!
نسخه‌ی اصلی ترانه حاوی یک بیت افزونتر از آن‌چیزیست که بعدتر شنیده شده:
تی دس خواخوران دانیدی تی عاشقم «ریحانه»
رسوا بوبوستم تی واسی آتش نزن می‌جانه!
ـ می‌پرسند یعنی جناب مسعودی آهنگ نمی‌ساخت؟
پاسخ اینکه ایشان گاهی ملودی می‌ساخت (شاید ملودی بنفشه‌گول را هم به امانی داده و ایشان رویش آهنگ ساخته) منتها آنها را نه با نام خودش که با نام مستعار شقایق! به کمپانی واگذار می‌کرد‌ (گو اینکه در یکی از صفحات بنفشه‌گول هم نام شقایق درج شده!)
* * *

دایوش رفیعی: گل

داریوش رفیعی گل

گل
شعر و آهنگ: محلی
تنظیم آهنگ: مجید وفادار
خواننده:‌ داریوش رفیعی

قربونت امشو برم گل خونمونه
بوسه‌بازی می‌کُنم تا کس ندونه
آی گل! آی نازی گل! با طنازی گُل
ای بلال نیومدی، من مُردُم

بیا بریم شاهچراغ عهدی ببندیم
هر کدوم عهد بشکنیم کمر نبندیم
آی گل! آی نازی گل! طنازی گُل
ای بلال نیومدی، من مُردُم

(ز من مپرس که در دل چه آرزو داری
که سوخت عشق، رگ و ریشه‌ی تمنا را)
هر قدر گریه کُنم هنو بسُم نیس
که یارم رفته سفر مو طاقتم نیس
آی گل! آی نازی گل! با طنازی گُل
ای بلال نیومدی، من مُردُم

سر نهم میانِ سینه‌ت، لب‌تو ببوسم
عوض شوم شبُم ناشتایی روزُم
آی گل! آی نازی گل! با طنازی گُل
ای بلال نیومدی، من مُردُم

* * *

داریوش رفیعی: رختخواب مرا مستانه بینداز

داریوش رفیعی رختخواب مرا مستانه بینداز

رختخواب مرا مستانه بینداز
شعر: محلی
آهنگ: مجید وفادار
خواننده:‌ داریوش رفیعی

رختخواب مرا مستانه بنداز! طبیب دردم
تو پیچ پیچ رهِ میخانه بنداز! طبیب دردم
نازنینم، مه‌جبینم
بخوابم بلکه در خوابت ببینم

عزیزُم! با تو بودُم، تو نبودی، جای تو خالی
به دل مشتاق بودُم، جای تو خالی! خدا به دردُم
دلربایم، مه‌لقایم، عزیز جون تو کُجایی، من کُجایُم
تا بودُم؛ سوزنِ دستِ تو بودُم خدا می‌دونه
میونِ پنجه و شستِ تو بودُم؛ خدا می‌دونه
اجل اومد که از من جون بگیره، عزیز ندادُم
ندادُم جون، که پابند تو بودُم، طبیب دردم
نازنینم، مه‌جبینم
بخوابم بلکه در خوابت ببینم

* * *

error: Content is protected !!