دور از یار و دیار
کلام: ؟ | خواننده:عارف
بر آهنگ: J’ai Quitte Mon Pays – Enrico Macias
* * *
نمونهی فارسی شدهی ترانههای مشهور
* * *
دور از یار و دیار
کلام: ؟ | خواننده:عارف
بر آهنگ: J’ai Quitte Mon Pays – Enrico Macias
* * *
نمونهی فارسی شدهی ترانههای مشهور
* * *
گارون گارون
کلام: ایرج جنتیعطایی | خواننده: عارف
بر آهنگ: Garoun Garouneh – Adiss Harmandyan
دوستت دارم عزیزم هنوز هم که هنوزه
دل خونهی غمت شد، نذار دلم بسوزه
همه میگن بهاره، عاشق بشو دوباره
زمستونِ دلِ من بی تو بهار نداره
ای گه گفتی: «دلت چه مهربونه»
نذار دلم بیهمزبون بمونه
دلِ منو به آب و آتیش نزن
حیفه، آخه دلِ من هم جوونه
اگه میخوای دلم از غم نمیره
امروز بیا که فردا خیلی دیره
میترسم وقتی عمر من تموم شد
تازه دلت سراغمو بگیره
گارون گارون گارونه
سیرون سیرون سیرونه
. . .
نمونهٔ فارسیشدهٔ ترانههای مشهور
* * *
روی جلد صفحه این ترانه را در اینجا ببینید
* * *
کوچولو
شعر: پرویز وکیلی | خواننده: عارف
بر آهنگ: Ba-Shanah Ha-Ba’ah – Ilan e Ilanit
افسانهی گذشته
شعر: شهرام [علیرضا طبایی]
آهنگ: عطاالله خرم
خواننده: عارف
بعد از این افسانه کمتر گو از بهاران گذشته
ای دریغا برنمیگردد روزگاران گذشته
خاطرات روزگار آشناییها
خفته اکنون در مزار دل
دشت جانم بی بهار آرزوی تو
شد کویری خشک و بیحاصل
آمدی اما چه بیحاصل
کو تا توانی تا به پا خیزم
کو امیدی تا که بیپروا
چون شراری در تو آویزم
آن که میجویی نشانش را
دیگر اکنون مُرده در من
آتش این شور و شیدایی
این زمان افسرده در من
* * *
روی جلد صفحه این ترانه را در اینجا ببینید
* * *
زندگی شیرین باشد
خوانندگان: عارف ـ رامش
ترانهٔ فیلم: بندرگاه عشق
* * *
نمونهی فارسی شدهی ترانههای مشهور
* * *
صدایم کن
شعر: پرویز وکیلی
آهنگ: محمد شمس
خواننده: عارف
یه مرغ عشق اومد تورو صدا کرد
قفسهای ما را از هم جدا کرد
تو بیمن آزرده، من بیتو دلتنگ
بینِ ما جدایی، فرسنگها فرسنگ
من با تو خوشبخت، بیتو غمگینم
غمگینتر آدم روی زمینم
ما هر دو از غم فسانه هستیم
نفرین شدهی زمانه هستیم
صدایم کُن! صدایم کُن! صدای تو موج دریاست
صدای تو گرم و غمگین مثلِ زنگِ کاروانهاست
* * *
قصه شهر سکوت
شعر: اردلان سرافراز
آهنگ: فریدون شهبازیان
خواننده: عارف
روزی دل من که تهی بود و غریب
از شهر سکوت به دیار تو رسید
در شهرِ صدا که پُر از زمزمه بود
تنها دلِ من قصهی مِهر تو شنید
چشم تو مرا به شبِ خاطره بُرد
در سینه دلم از تو و یاد تو تپید
در سینهی سردم، این شهر سکوت
دیوار سکوت، ز صدای تو شکست
شد شهر هیاهو این سینهی من
فریادِ دلم به لبانم بنشست
خورشیدِ منی، منم آن بوتهی دشت
من زنده ام از نورِ تو ای چشمهی نور
دریای منی، منم آن قایقِ خُرد
ناگه تو مرا میبری بر ساحلِ دور
اکنون تو مرا همه شوری و صدا
اکنون تو مرا همه نوری و امید
در باغِ دلم بنشین بارِ دگر
ای پیکرِ تو چو گلِ یاسِ سپید
* * *
روی جلد صفحه این ترانه را در اینجا ببینید
* * *
قصه کتابا
شعر: ایرج جنتیعطایی
آهنگ: حسن لشگری
تنظیم آهنگ: واروژان
خواننده: عارف
آوارهی کوه و بیابون بشیم
گل غمو با خنده پَرپَر کُنی
بیا تا مثل قصهی کتابا
من و تو هم لیلی و مجنون بشیم
با همدیگه از دستِ حرف مّردم
آوارهی کوه و بیابون بشیم
چه خوب میشد سنگِ صبورم بودی
شب که میشد دریای نورم بودی
حالا که من ماهیِ دور از دریام
چه خوب میشد تنگ بلورم بودی
بیا تا مثل قصهی کتابا
من و تو هم لیلی و مجنون بشیم
با همدیگه از دستِ حرف مّردم
آوارهی کوه و بیابون بشیم
نامهربون
شعر: شهیار قنبری
آهنگ: بابک افشار
خواننده: عارف
ای دو چشمت سبزهزاران
گریهات اشکِ بهاران
میروم غمگین و نالان
اشک غم دیگر میفشان
ای سراپا مهربانی
ای نگاهت آسمانی
در دل نامهربانم
شوق ماندن مینشانی
ترسم آخر در کنارم خسته و آزرده گردی
با همه خوبی و پاکی در خزان پژمُرده گردی
میروم تا نشنوم آواز باران دو چشمت
میروم چون میهراسم شعلهای افسرده گردی
ای که در خوبی و پاکی چلچراغ آسمانی
قلب سردم را چه بی حاصل به سویت میکشانی
عاشق و چشمانتظاری
پاک و روشن، چون بهاری
هر چه گفتم باورت شد
حیف از احساسی که داری
چشمهای خشک و سیاهم
خستهای گُمکرده راهم
بگذر از من چونکه دیگر
زشت و سرتاپا گناهم
ترسم آخر در کنارم خسته و آزرده گردی
با همه خوبی و پاکی در خزان پژمُرده گردی
میروم تا نشنوم آواز باران دو چشمت
میروم چون میهراسم شعلهای افسرده گردی
ای که در خوبی و پاکی چلچراغ آسمانی
قلب سردم را چه بی حاصل به سویت میکشانی
قصهی تلخ مرا کاش از نگاهم خوانده بودی
من گُنهکارم تو خوب و مهربانی، مهربانی
* * *
روی جلد صفحه این ترانه را در اینجا ببینید
* * *