منوچهر سخایی: جان جان

منوچهر سخایی جان جان

جان جان
کلام: جهانبخش پازوکی | خواننده منوچهر سخایی
آهنگ: Tatul Altunyan – Ghapama

باز ای سیه مو
موهات رو پریشون کردی
باز زیر موهات
خودت‌و پنهون کردی
باز من‌و افسون کردی
باز دلم‌و خون کردی باز
جان جان، جان جان، جان جان، جان
جان جان، جان جان، جان جان، جان

دلم می خواد نسیمی پس بزنه موهات‌و
که ببینم دوباره حالت اون چشات‌و
دلم می‌خواد که شادی لونه کنه توی قلبت
که بشنوم دوباره قهقهه‌ی خنده هات رو
باز ای سیه مو
موهات رو پریشون کردی
باز زیر موهات
خودت‌و پنهون کردی
باز من‌و افسون کردی
باز دلم‌و خون کردی باز
جان جان، جان جان، جان جان، جان
جان جان، جان جان، جان جان، جان

* * *
روی جلد صفحه این ترانه را در اینجا ببینید

*‌ * *
نمونه‌ی فارسی شده‌ی ترانه‌های مشهور

* * *

منوچهر سخایی: قصه مهتاب

منوچهر سخایی قصه مهتاب

قصه مهتاب
کلام: پرویز وکیلی | خواننده: منوچهر سخایی
بر آهنگ: Fred Buscaglione – Guarda che luna

رنگ از روی مَه امشب پریده
موی نقره‌ایش بر روی دریا پاشیده
دلش دیوونه، کس چه میدونه
از ستاره‌ها شاید باز حرفی شنیده
شاید شنیده خورشید زیبا پشت اون کوهها تو ژرف دره‌ها مُرده
شاید شنیده گل عشقی در روی زمین پژمرده
آخرین برگ‌و بی‌خبر برده
این قصه‌ی جانکاه افسانه‌ی ماست بر لبها.

نمونه‌ی فارسی شده‌ی ترانه‌های مشهور

* * *

منوچهر سخایی: نگو خداحافظ

منوچهر سخایی نگو خداحافظ

 

نگو خداحافظ
شعر: اردلان سرفراز
آهنگ: حسن شماعی‌زاده
تنظیم آهنگ: آندرانیک آساتوریان
خواننده: منوچهر سخایی

با من هرگز نگو خداحافظ
نگو که ما حرفی برای گفتن نداریم
من می‌دونم، تو هم که می‌دونی
من و تو دور از هم طاقت موندن نداریم
کاش خدا تورو ازم دور نکُنه
طعم بوسه‌هامونو شور نکُنه

ماهی عشقمون هنوز جون داره
رگای قلبمون هنوز خون داره
بیا به هم امید فردا بدیم
ماهی رو باز به دست دریا بدیم
دنیا که با ما سر دعوا داره
امروز یه غم، فردا هزار تا داره
بمون برام که بی تو چشم های من
برای گریه‌هاش یه دریا داره
کاش خدا تورو ازم دور نکُنه
طعم بوسه‌هامونو شور نکُنه

* * *
ترانه‌‌ شناسی جهانبخش پازوکی (منوچهر سخایی)

* * *
روی جلد صفحه این ترانه را در اینجا ببینید

* * *

منوچهر سخایی: افسانه شب

منوچهر سخایی افسانه شب

افسانه شب
شعر: کریم فکور
آهنگ: سورن
خواننده: منوچهر سخایی

شد زمانه مست از ساغر شب فکنده نوری دختر شب
به خلوت تنهایی من
چرا نمی‌آیی به بَرم، ز موی تو آشفته‌ترم
فرشته‌ی رویایی من
من تنها، دل تنها، سرگرم رویاها
دورم از بزم طرب
در خلوت بنشینم، تا شمع بالینم
گوید افسانه‌ی شب

تا نوازی امشب قلبِ حزین
بیا و بر چشمم بنشین
بیا فدات جان و تنم
من اسیر مهر روی توام
شکسته‌ام، چون موی توام
ز دست تنهایی چکنم؟
باز امشب بیدارم تا یارم، تا یارم
باز آید خنده به لب
چون ساز افسونگر، با صوت جانپرور
خواند افسانه‌ی شب

* * *

منوچهر: صنوبر

منوچهر صنوبر

صنوبر
خواننده: منوچهر سخایی

ای به بالا چون صنوبر، ای به رخ چون میم و ه (مه)
زلف داری همچو عنبر ،لب چو شین و کاف و ر (شکر)
عاشقم من بر جمالت ای نگار نازنین
چون زلیخا بر جمال ی و واو و سین و ف (یوسف)
ای خوشا روزی که گیرم همچو جان اندر برت
تا ستانم از لبانت ب و واو و سین و ه (بوسه)
[ آفتاب عاشقانی، ماهتابِ دلبران
قبله‌ی آزادگانی ای صنم با ر و خ (رخ)
در میان ر و خ (رخ) اندر کشیده میم و ه (مه)
ای صنم! من دردمندم، تن گرفته ت و ب (تب)
ت و ب (تب) آمد نگار من مرا در عشق تو
داروی دردم تو داری در میان لام و ب (لب)
لام و ب (لب) بر لام و ب (لب) بنهاده باشد تا سحر
میم و ی (می) در پیش باشد بسته باشد دال و ر (در)
ای نگارا! گر تو ما را یک شبی مهمان کُنی
غرق سازم بر لبانت ب و واو و سین و ه (بوسه)
تا بیا خوشحال باشیم آن زمان خواهیم گفت
اندرین دنیا که دیده ب و ه و شین و ت (بهشت)
هر که ما را با تو یکدم شاد نتواند بدید
باد بر جانش همیشه خ و نون و جیم و ر (خنجر)
ای نگارا! گر بخندی قند ریزد از لبت
بشکُفد در ماه بهمن ل الف با لام و ه (لاله)
شاعران بسیار گفتند شعرهای با نمک
کس نگفته شعر همچون سین و عین و دال و ی (سعدی) ]

* * *

منوچهر،‌ الهه: شب بخیر (دو صدایی)

منوچهر الهه ماه من شب بخیر

شب بخیر
شعر و آهنگ: کریم فکور
خواننده: منوچهر و الهه

الهه:
وقتی جدایی آمد شب از نیمه گذشت
آه از این گردش شب و روز

منوچهر:
گرچه ز پا افتادم من همیشه مست
مستم از نگه تو هنوز
نیمه‌شب چو رسید می‌روم ناامید
کو مجال سخن، ماه من شب‌بخیر

الهه:
از این عشق کهن یک امشب دل بکن
بیش از این دم مزن، ماه من شب‌بخیر

* * *

منوچهر سخایی:‌ آخرین نامه

منوچهر سخایی آخرین نامه

آخرین نامه
شعر: کریم فکور
آهنگ:‌ سورن
خواننده: منوچهر سخایی

به تو یک شب نامه نوشتم که غم مرا چاره کُنی
ننوشتم نامه که آن را تو بخوانی و پاره کُنی
به تو یک شب نامه نوشتم که گویم رازِ نهان
چو نیامد از تو جوابی، شدم از غمِ دل به فغان
چشم من به ره بُوَد شب، همه شب
چرا کسی نیارد از تو خبری
اشکِ من به دیده‌ام حلقه زند
به هر کجا که یابم از تو اثری
آخرین ترانه‌ام را بشنو! بشنو این نوای هجران
آخرین نشانه‌ام آتش زن، نامه‌ام را بسوزان

* * *

منوچهر: جدایی

منوچهر جدایی

جدایی
شعر: تورج نگهبان
آهنگ: سورن
خواننده: منوچهر سخایی

هزارون گل در اومد، هزار پاییز سر اومد
دلم دریای خون شد، خبر از تو نیومد
جدا از تو جوونیم سر اومد
جوونی رفت‌و پیری از در اومد
می‌ترسم بی‌تو من تنها بمیرم
بمیرم روی ماهت را نبینم
خدایا، خدا یا چقدر سخته جدایی
می‌ترسم، می‌تر سم بمیرم تو نیایی
هزار پاییز سر اومد، هزارون گل در اومد
بهار رفت‌و خزون شد خبر از تو نیومد

* * *

منوچهر سخایی: وعده‌ی دور دور نمی‌خوام

منوچهر سخایی وعده ی دور دور نمی خوام

وعدهٔ دور دور نمی‌خوام!
شعر: جهانبخش پازوکی
آهنگ: جهانبخش پازوکی
خواننده: منوچهر سخایی

ادامه خواندن منوچهر سخایی: وعده‌ی دور دور نمی‌خوام

error: Content is protected !!