حکایت «فروغ فرخزاد» و چاپ کتاب «اسیر»

فروغ فرخزاد

(اولین اثرم را به امیر عزیزم تقدیم می‌کنم، تا قضاوت او در مورد من چه باشد! فروغ فرخ‌زاد ۱۳۳۴/۵/۱۵) دست‌نویس و امضای «فروغ» در تقدیم‌نامهٔ نسخه‌ای از کتاب «اسیر» به برادر بزرگ خود «امیرمسعود فرخ‌زاد».

مرور مطالب و حاشیه‌های مربوط به کتاب «اسیر» ضمن این‌ که پیشینه‌ای بر چاپ این کتاب است؛ می‌تواند گزارش وضعیتی از حال و روزگار خود «فروغ» در چمبر هزار خمی که گرفتارش بود هم باشد.

ادامه خواندن حکایت «فروغ فرخزاد» و چاپ کتاب «اسیر»

حکایت رفاقت «شاملو» و «شاپور»

پیوند و دوست بودن بعضی‌ها با هم شاید چندان بازتابی بیرونی نداشته باشد، خودشان اما از علاقه، ارادت و اندازه‌های دلبستگی‌هایشان نسبت به هم آگاه هستند. نمونه‌اش می‌تواند «احمد شاملو» باشد در پیوند دوستانه‌اش با خانوادهٔ سه نفرهٔ «پرویز شاپور»، «فروغ فرخزاد» و فرزند آن‌ها «کامیار شاپور».

ادامه خواندن حکایت رفاقت «شاملو» و «شاپور»

استاد «هادی شفائیه» به روایت «سودابه قاسملو»

شاید برای شما هم پیش آمده که با دیدن یک نام، یا چهره‌ای آشنا سلسه‌ای از خاطرات به‌هم پیوسته یادتان بیاید که گرچه هر کدام داستان مجزای خودش را دارد ولی در جایی وجهی مشترک می‌یابند و مکمل هم می‌شوند.

حکایت ارتباط «امیر نادری»، «سودابه قاسملو»، «احمد شاملو»، «آیدا» و استاد «هادی شفائیه» با هم از ایندست است.

ادامه خواندن استاد «هادی شفائیه» به روایت «سودابه قاسملو»

تک‌چهره‌های مشهور «نیما یوشیج» از «هادی شفائیه»

برای دیدن عکس در سایز بزرگ، روی آن کلیک کنید!

می‌دانیم که نیما یوشیج اشعار زیادی سروده است. و من و شما هم البته کم از سروده‌های این شاعر نامی نخوانده‌ایم؛ اما اگر از ما بپرسند کدامیک از آنها را به یاد دارید؟ شاید پیش از همه، «آی آدمها»، «تو را من چشم در راهم» و «مهتاب» را به یاد بیاوریم. امروزه بیت‌هایی از این سروده‌ها حتی ضرب‌المثل شده است. (این از اشعار نیمایوشیج.)

ادامه خواندن تک‌چهره‌های مشهور «نیما یوشیج» از «هادی شفائیه»

اردلان سرفراز (صدای شاعر) سوغاتی (مجموعه ترانه‌ها)

هایده وقتی میایی صدای پات

سوغاتی
[به: نصرت رحمانی]
شعر و دکلمه: اردلان سرفراز

ادامه خواندن اردلان سرفراز (صدای شاعر) سوغاتی (مجموعه ترانه‌ها)

فهیمه اکبر و ترانه‌های گیلکی‌ او

به لطف یکی از خوانندگان سایت پرند با خواننده‌ای آشنا شدم که تا به حال اصلا نه اسمی از او شنیده بودم «فهیمه اکبر»؛ و نه می‌دانستم بعضی از ترانه‌هایی بسیار شنیده‌شده‌ی دوران ما را او نیز خوانده است.

ادامه خواندن فهیمه اکبر و ترانه‌های گیلکی‌ او

شهیار قنبری (صدای شاعر) من نباید به تو تسلیم شوم.

شهیار قنبری من نباید به تو تسلیم شوم

امروز ششم مرداد ماه، سالگشت زادروز «شهیار قنبری» شاعر و ترانه‌‌سرای معاصر است. او در پا گرفتن «ترانهٔ‌ نوین» و اعتبار «ترانهٔ معترض» جایگاهی ویژهٔ‌ خود دارد.

ادامه خواندن شهیار قنبری (صدای شاعر) من نباید به تو تسلیم شوم.

آسمان آبی پرتوفینو

ویگن آسمان آبی

ترانه‌ی I found my love in Portofino [من عشقم را در پورتوفینو یافتم] گرچه عنوانی انگلیسی دارد، ولی‌ ترانه‌سرایش «لئو کیوسو» ایتالیایی است. یکی از چهل ترانه‌ای که او به اتفاق دوست آهنگسازش «فردیناندو بوسکالیونه» ساخت و بعد از «ویتتوریو پالترینیه‌ری» بسیاری از خوانندگان دیگر آن را بازخوانی کردند. از «دالیدا» که زمانی ملکه‌ زیبایی کشور مصر بود و ملیتی فرانسوی داشت،‌ تا گلشیفته‌ فراهانی از ایران خودمان

ادامه خواندن آسمان آبی پرتوفینو

یادی از «سیمین آقارضی» تکنواز ساز «قانون»

سیمین آقارضی

نسل جوان ما شاید چندان با نام «سیمین آقارضی» نوازنده‌ی ساز «قانون» آشنا نباشند؛ کمی بزرگترهای ما اما اگر نه به نام و چهره، که حتما صدای ساز و اجراهای دلنشین او را به‌یاد دارند. از سر اتفاق به مطلبی در باره‌ی «زنانه بودن ساز قانون» برخوردم که در آن از جمله به این بانوی هنرمند اشاره شده بود. خلاصه‌ای از آن مطلب را همراه با آثاری از تکنوازی‌های زنده‌یاد سیمین آقارضی بخوانید و بشنوید.

ادامه خواندن یادی از «سیمین آقارضی» تکنواز ساز «قانون»

error: Content is protected !!