مهستی: غوغای مستی (گلهای رنگارنگ ۴۸۴)

مهستی غوغای مستی گلهای رنگارنگ ۴۸۴

غوغای مستی
گلهای رنگارنگ ۴۸۴
شعر: بیژن ترقی
آهنگ: حبیب‌الله بدیعی
خواننده: مهستی

شب بود و من سر در گریبان
غوغای مستی بود و هجران
از زندگانی خسته بودم
با گریه پیمان بسته بودم
تا دیده از این مستی گشودم
در کوی تو بنشسته بودم
با گریه پیمان بسته بودم

ز غم تو من رهایی ندارم
که به جز تو آشنایی ندارم
غمت از دل من نرفته برون
کشیده دلم را به دشت جنون
خدایا تو که دل به یارم ندادی
چرا طاقت انتظارم ندادی؟
تو که عشق او در وجودم نهادی
چرا طاقت رنجم ندادی؟
مرا غم هجران نکرده رها
رها نشود دل ز دام بلا
که مهر و وفایی نمانده به دلها
نشان وفایی نمانده به دلها

* * *

داریوش رفیعی: به یاد شیرین

داریوش رفیعی به یاد شیرین

به یاد شیرین
شعر: بیژن ترقی
آهنگ: مجید وفادار
خواننده: داریوش رفیعی

کِی از دلِ من می‌رود آرزوی شیرین
کِی از زبانم می‌فتد گفتگوی شیرین
از خاطرم کِی می‌رود یادِ روی شیرین
دارم دلی افتاده در دامِ موی شیرین
پایم ز ره درمانده در جستجوی شیرین
گمراه و سرگردان شدم من به کوی شیرین
شیرینِ من هرگز مبین ظاهر خموشم
ظاهر خموش و در نهان همچو مِی به جوشم
یک‌ شب بیا ای ماه من سر بنه به دوشم
برخوان بُتا افسانه‌ی عاشقی به گوشم
شیرینِ من تلخی مکُن ای نگارِ دیرین
تلخی نزیبد ماه من در نگار شیرین

* * *

مرضیه: سرود عشق (سایه گل)

مرضیه سرود عشق سایه گل

سرود عشق (سایه گل)
شعر: بیژن ترقی
آهنگ: همایون خرم
خواننده: مرضیه

نبودت خبر از رهگذران
به سایه‌ی گل نشسته بودی
در آن خلوتِ جان، خنده‌کُنان
تو رونق گل شکسته بودی
چو شبنم به گلشنی، چشم روشنی
تا گشوده بودی
ز هر دلنشین گلی، آتشین دلی
دل ربوده بودی
چه شد کاندران چمن
از همه به من رو نموده بودی
چو چشم دل من گشودی
تو دیگر کنارم نبودی

کنون هر کجا نشینم، به هر جا گلی ببینم
به یاد رخت، ز دل سر کنم سرودی
روم دامن صبا را بگیرم میان گلها
که در گوش تو رساند ز من درودی

چرا راه مهر و وفا را
به این عاشق مست و رسوا
نمودی، نمودی، نمودی
چو دیدی ز عشق تو مستم
چرا دامنت را ز دستم
ربودی، ربودی، ربودی
بیا ای بهار زیبای من
که شادی‌فزای دنیای من
تو بودی، تو بودی، تو بودی

* * *

ایرج ـ عهدیه: والس شیرین و فرهاد (ترانه فیلم)

ایرج عهدیه والس شیرین و فرهاد

والس شیرین و فرهاد
(گذشته‌ها) [+]

شعر: بیژن ترقی
آهنگ: همایون خُرم
خوانندگان: ایرج ـ عهدیه
ترانهٔ فیلم: خشم کولی

عشق شیرین، حکایت فرهاد
نمی‌رود از دل نمی‌رود از یاد

بگذر از غم گذشته‌ها
غم مخور ز سرگذشت ما
که شد جهان بهشت ما
زندگی بُوَد به کام ما
زنده می‌شود ز نام ما
حکایت گذشته‌ها

عشق ما به دل دهد صفا
که به عشقِ با شکوه ما
شکفته شد وجود ما
زندگی بُوَد به کام ما
زنده می‌شود ز نام ما
حکایت گذشته‌ها

عشق شیرین، حکایت فرهاد
نمی‌رود از دل نمی‌رود از یاد

بیا که نور عشق تو چراغ راه من بود
بیا که در شب سیه رخ تو ماه من بود
ز عشق آتشین ما شکفته گلشن افق
نوید زندگی دهد چهره‌ی روشن افق

عشق شیرین، حکایت فرهاد
نمی‌رود از دل نمی‌رود از یاد

♫  LP Cover  ♫

* * *

مرضیه: در عالم بی‌خبری

مرضیه در عالم بی خبری

در عالم بی‌خبری
شعر: بیژن ترقی
آهنگ: اسدالله ملک
خواننده: مرضیه

به سینه بار دگر فغانِ منتظران
نشسته ژاله‌ی غم به دیده‌ی نگران
تو ای شامِ سیه چه آری به سرم

به عالم بی‌خبری، با خبر از این خبرم
که می‌کُشَد عشقِ تو ای مونسِ جان تا سحرم

غم تو در شامِ سیه چون بزند حلقه به در
سرشکِ حسرت بزند حلقه در این چَشمِ ترم

چو عشق تو زد آتش به دلم
دَرون این آتشِ غم تا به سحر شعله‌ورم

چه شد که در کار دلِ آشفته‌ی ما افتاده گره
مگر کسی از خمِ آن گیسوی سیه بُگشاده گره

تو عاشقِ مِی‌نوشم کردی
به جرعه‌ای مدهوشم کردی
چه شد چِنین خاموشم کردی

بیا که از دستِ غمت برهم
ای مهِ من به شب سیه‌ام

* * *

مرضیه: شعله محبت

مرضیه شعله محبت

شعله محبت
شعر: بیژن ترقی
آهنگ: همایون خرم
خواننده:‌ مرضیه

ندانم ای آشِنای من با زبان دل آشِنایی؟
که با چِشمت هم‌سخن گردم
قصه‌ها گویم از جدایی
گر ندانی راز عشقم
رنج سوز و ساز عشقم
از چه با ساغرِ چشمِ خود می‌کُنی سرگرانم
تا بسوزد عشقِ آشیان‌سوز تو آشیانم
ندانم از کجا بودی تو
به چِشمم آشنا بودی تو
آن شب که دیدمت، چون دو چِشم خود مستِ باده بودی
آن شب که با صفا در سرای ما پا نهاده بودی
درآمدی ز در بی پروا
صفای دل ز رویت پیدا
در چشم شوخ تو شعله‌ی محبت زبانه می‌زد
آن شب درون دل شاخه‌های عشقم جوانه می‌زد
گر ندانی راز عشقم
رنج سوز و ساز عشقم
از چه با ساغرِ چشمِ خود می‌کُنی سرگرانم
تا بسوزد عشقِ آشیان‌سوز تو آشیانم

چون عاشقی ساده‌ام دیدی
بر پایت افتاده‌ام دیدی
پامال رنج و غمم کردی
از بس‌که دلداده‌ام دیدی
ندانم ای آشِنای من با زبان دل آشِنایی؟
که با چِشمت هم‌سخن گردم
قصه‌ها گویم از جدایی
. . .

* * *

هایده: نصیب من (گلهای رنگارنگ ۵۱۵)

هایده نصیب من گلهای رنگارنگ ۵۱۵

نصیب من (رنگ تمنا)
(گلهای رنگارنگ ۵۱۵)
شعر: بیژن ترقی
آهنگ: علی تجویدی
خواننده: هایده

بعد عمری بی‌وفایی
با رقیبان آشنایی
رفتی و دیدی که تنها
جز من افتاده از پا
در جهان یاری نداری
در شب تاریک غم‌ها
یار غمخواری نداری

ای دریغ از آن همه دلدادگی‌ها
سادگی، افتادگی، آزادگی‌ها
شد نصیب من از این بیگانگی‌ها
گریه‌‌ها، هنگامەها، دیوانگی‌ها

رفتی و درهای غم را بر من از هر سو گشودی
گر چه در دلدادگی صد گونه ما را آزمودی

ساده دل من کز همه عالم به تو رو کرده بودم
با همه دیر آشنایی‌ها به تو خو کرده بودم
دل به عشقت بسته بودم
با غمت بنشسته بودم
مُردم از این ناسپاسی
وای از این حق‌ناشناسی

اگر تو ز پا افتاده بودی
به دل‌شکنی دل داده بودی
دست این افتاده از پا می‌گرفتی، می‌گرفتی
جای این نیرنگ‌ها، رنگ تمنا می‌گرفتی، می‌گرفتی

ای دریغ از آن همه دلدادگی‌ها
سادگی، افتادگی، آزادگی‌ها
شد نصیب من از این بیگانگی‌ها
گریه‌‌ها، هنگامەها، دیوانگی‌ها

* * *

error: Content is protected !!