مرضیه: اشک من چو پیدا شد (موج آتش)

مرضیه موج آتش اشک من چو پیدا شد

اشک من چو پیدا شد (موج آتش)
شعر: بیژن ترقی
آهنگ: همایون خرم
خواننده: مرضیه

اشکِ من هویدا شد، دیده‌ام چو دریا شد
درمیان اشکِ من، سایه‌ی تو پیدا شد
موجِ آتشی از غم زان میانه برپا شد

اشکِ من هویدا شد
دیده‌ام چو دریا شد

تو برفتی وفا نکرده، نگهی سوی ما نکرده
نکُند ای امید جانم که نیایی خدا نکرده
به یاریِ شکستگان چرا نیایی
چه بی‌وفا، چه بی‌وفا، چه بی‌وفایی

اشکِ من هویدا شد
دیده‌ام چو دریا شد

تو که گفتی اگر به آتشم کِشی
وگر ز غصه‌ام کُشی تو را رها نمی‌کُنم من
نه کُشته‌ام تو را ز غم، نه آتشت به جان زدم
که می‌کِشی ز من تو دامن

اشکِ من هویدا شد
دیده‌ام چو دریا شد

(چرا برم نمانده نماندی
به سوز غم نشانده، رفتی)

* * *

پروین: دو روزه جوانی

پروین دو روز جوانی

دو روز جوانی
شعر: ابوالقاسم حالت
آهنگ: همایون خرم
خواننده: پروین

همچو روزگار هجرانی
یا شب سیاه توفانی
مِحنت آری و پریشانی
ای دو روزه‌ی جوانی

شراره‌هایی تو برفروزی
که خرمن جان در آن بسوزی
مرا تو افکندی به دام عشق و آرزویی
که روز و شب سوزم به داغ عشق لاله‌رویی
ز شهر شیدایی فغان و مویه‌ هدیه آری
تو ای جوانی جز بلا برای من چه داری

چو از بلایت ای جوانی، شدم اسیر ناتوانی
دگر نیایی و نمانی
تو روزگار سوز و دردی، چها که با دلم نکردی
مرا چه غم که برنگردی
به شوق آن مهرو، به عشق آن گیسو
دمی ز پا ننشستم
ز دست من رفت آن گلی که در راهش
تو رفته‌ای از دستم

* * *

مرضیه: از من بگذرید

مرضیه از من بگذرید

از من بگذرید (بگذر از کوی ما)
شعر: معینی کرمانشاهی
آهنگ: همایون خرم
خواننده: مرضیه

بگذر از کوی ما، کُن نظر سوی ما،
به هر طرف ببین چو رو کنم؛
در پی من دوان، گشته پیر و جوان،
از این جنون، چه گفت‌وگو کُنم!؟

به گریه‌ی ندامتم
ز انتظار بی‌پایه‌ای
چو می‌کُند ملامتم
ز جفای تو همسایه‌ای
چه گفت‌وگو برای او کنم!؟
بر این بلا چگونه خو کنم!؟

ای فرزانگان،
بر دیوانگان،
این ملامت چرا کُنید!؟
کم تماشای ما کُنید.

از من بگذرید؛
راه خود روید؛
عاشقان را رها کنید؛
کم تماشای ما کنید.

مگر به شهر شما
ـ قسم شما را به خدا ـ
جنون و عاشقی تماشا دارد!؟
بسوزد آن که هست و حاشا دارد

من، عاشقم و گنهکار؛
آیا همه‌ی شما بی‌گناهید!؟
من، گمرهم و بی‌قرار؛
آیا همه‌ی شما سر به‌راهید!
آیا همه‌ی شما بی‌گناهید!؟

*‌ * *
معینی کرمانشاهی، شاعر ترانه‌های ماندگار

* * *

الهه: بی‌بهانه (گلهای رنگارنگ ۴۷۹)

الهه بی بهانه گلهای رنگارنگ ۴۷۹

بی‌بهانه
گلهای رنگارنگ ۴۷۹
شعر: بیژن ترقی
آهنگ: همایون خرم
خواننده: الهه

ای نكرده وفا، رفته راه خطا
از شكسته‌دلان بی‌بهانه چرا می‌شوی تو جدا
در زمانه مرا كرده‌ای تو رها
از شكسته‌دلان بی‌بهانه چرا می‌شوی تو جدا
مبتلای توام ای ندیده بلا
آرزوی منی، می‌روی به كجا؟
رفتی و موی خود، تاب گیسوی خود
جلو‌ه‌ی روی خود از دو چشمم نهفتی
از غمت خون شده قلبِ ناشاد من
شب ز فریاد من، چشم گردون نخفتی
آرزوی منی می‌روی به كجا؟
ای نكرده وفا رفته راه خطا
بی‌بهانه چرا می‌شوی تو جدا
گفتم اگر خواهی بمیرم، روزی مرا تنها رها كُن
كی گفته‌ام در واپسین‌دم جانم تو با غمها رها كن
بازآ

* * *

پروین: نازنین

پروین نازنین

نازنین
(عشق‌آفرین ای نازنین)
شعر: تورج نگهبان
آهنگ: همایون خرم
خواننده: پروین

عشق آفرین! ای نازنین! دستم به دامانت کُجا رفتی؟
بازا که من افتاده‌ام از پا، کُجا ای بی‌وفا رفتی؟
من کز غمت رسوا شدم، افسانه‌ی دنیا شدم
خواهی اگر رسواترم کُن
ای عشق هستی‌سوز من، جانکاه و جان‌افروز من
من آتشم، خاکسترم کُن
ای عشق آتش‌زای من، سوزان ز سر تا پای من
از جانِ سوزانم بگو دگر چه خواهی؟
ای ساغر و مینای من، ای باده‌ی شبهای من
مستم، پریشانم بگو دیگر چه خواهی؟

* * *
در رهگذر عمر با «تورج نگهبان»

* * *

الهه: دیوانه منم (مجموعه ترانه‌ها)

الهه دیوانه منم

دیوانه منم (رسوای زمانه)
گلهای رنگارنگ ۳۸۴
شعر: بهادر یگانه
آهنگ: همایون خُرم
خواننده: الهه

شمع و پروانه منم
مستِ میخانه منم
رسوای زمانه منم، دیوانه منم!

یار پیمانه منم
از خود بیگانه منم
رسوای زمانه منم، دیوانه منم!

چون بادِ صبا دربدرم
با عشق و جنون همسفرم
شمع شبِ بی‌سحرم
از خود نَبُوَد خبرم
رسوای زمانه منم، دیوانه منم!

تو ای خدای من
شنو نوای من
زمین و آسمان تو
می‌لرزد به زیر پای من
مه و ستارگان تو
می‌سوزد ز ناله‌های من
رسوای زمانه منم، دیوانه منم!

وای از این شیدا دل من
مست و بی‌پروا دل من
مجنون هر صحرا دل من، رسوا دل من

ناله‌ی تنها دل من
داغ حسرت‌ها دل من
سرمایه‌ی سودا دل من
رسوا دل من، رسوا دل من

خاکسترِ پروانه منم
خونِ دل پیمانه منم
چون شور ترانه تویی
چون آه شبانه منم
رسوای زمانه منم، دیوانه منم!

* * *

الهه: خدایا خدایا (گلهای رنگارنگ ۴۹۴)

الهه گلهای رنگارنگ ۴۹۴ خدایا خدایا

خدایا خدایا (منم مجنون کویت)
شعر: تورج نگهبان
آهنگ: همایون خرم
خواننده: الهه
گلهای رنگارنگ ۴۹۴

منم مجنون کویت، تویی لیلای لیلا
ز شعله‌ی نگاهم شده عشقم هویدا
خدایا! خدایا! خدایا!
عشق من! من تو را می‌پرستم
بی‌تو هرگز ندانم چه هستم
گر روزی عشقت پایان پذیرد
کس جای آن را در دل نگیرد

منم مجنون کویت، تویی لیلای لیلا
ز شعله‌ی نگاهم شده عشقم هویدا
خدایا! خدایا! خدایا!
بیگانه‌ام خوانی چرا
ای با دلِ من آشنا
ترکم مکُن بهر خدا
تو می‌بری به خدا دلِ مرا

* * *

error: Content is protected !!