چه بسیار ترانههای خاطرهانگیز ایرانی که به لطف ذوق افراد یک خانواده به گنجینهی موسیقی ما اضافه شده است. برادران محجوبی. (رضا و مرتضی)، برادران وفادار (حمید و مجید)، برادران چشمآذر (ناصر و منوچهر) و یا همین برادران لشگری (حسن، منوچهر) و دایی بزرگشان «بزرگ لشگری» و «جواد لشگری» که آهنگ صدها ترانهی مشهور از ساختههای آنهاست. در جعبه موسیقی این صفحه آثاری از «بزرگ لشگری» را بشنوید.
برچسب: بزرگ لشگری
یاسمین: صحرا نشین
صحرا نشین
(هر که دیدم یاری داره، من ندارم)
شعر: رضا جنتیعطایی
آهنگ: بزرگ لشگری
خواننده: یاسمین
هر که دیدم یاری داره من ندارم
شب که میشه خانهای روشن ندارم
برم پیش خدا، دادی بر آرم
من از کی کمترم یاری ندارم
من چرا یک گل به صد گلشن ندارم
ای خدا من که دل از آهن ندارم
ای خدا من که دل از آهن ندارم
کاشکی در دل غم نداشتم
شب روی سنگ سر میذاشتم
از همه بودم جدا
از دیار، آن آشنا
من که اینجا یار و غمخواری ندارم
دیگه در شهر شما کاری ندارم
من چرا یک گل به صد گلشن ندارم
ای خدا من که دل از آهن ندارم
ای خدا من که دل از آهن ندارم
بستم دگر بار سفر
میرم به یک شهر دگر
میرم و دل به دریا میزنم
سر به دشت و به صحرا میزنم
میرم آنجا و در آنجا میزنم
من چرا یک گل به صد گلشن ندارم
ای خدا من که دل از آهن ندارم
ای خدا من که دل از آهن ندارم
* * *
مرضیه: توفان (عمر دوباره)
توفان (عمر دوباره)
شعر: معینی کرمانشاهی
آهنگ: بزرگ لشگری
تنظیم: مرتضی حنانه
خواننده: مرضیه
می روم و می بَرَمَت به کام توفان
تا که یکسان بُگذرد آب از سر ما
میسِپُرَم دست تو را به دست هجران
تا که با هم تیره گردد اختر ما
موی من شد سپید، ای جوانی دریغا
عمر دوباره نبوده کسی را
شد چو آب روان زندگانی دریغا
عمر دوباره نبوده کسی را
تو دلارای من یک شب به عالَم پریشان نبودی
تو که همپای من در وادی غم شتابان نبودی
تو ندانی غمم که ندانی دریغا
عمر دوباره نبوده کسی را
گر چه بر جانم بلایی، دلفریبی دلربایی
با همه این بی وفایی، آرزوی قلب مایی
تو ندانی غمم که ندانی دریغا
عمر دوباره نبوده کسی را
* * *
پانویس راوی:
این ترانه اولبار با آهنگی از ساختههای بزرگ لشگری در سال ۱۳۳۷ از رادیو ایران پخش شد. در سال ۱۳۵۱ بار دیگر با تنظیم مرتضی حنانه با ارکستر بزرگ رودکی اجرا گردید.
در فضای مجازی فیلمی با کیفیتی نه چندان مطلوب از این اجرا وجود دارد که مربوط به سال ۱۳۵۱ و اجرای تئاتر شهر است؛ و از معدود فیلمهای موجود از حضور مرتضی حنانه بر سکوی رهبری ارکستر به شمار میرود. (نمونهای که در این صفحه میشنوید برگرفته از همین اجرا است.)
بزرگ لشگری در چگونگی ساختن آهنگ این ترانه گفته است: «برادرش در سال ۱۳۳۵ سرگرد ارتش بود و به سفری هوایی در نقاط مرزی میرود. بعد از دو روز خانمی تماس میگیرد و از او میپرسد که آیا از برادرش خبری دارد که او نگران و پیگیر ماجرا میشود. مدتی بعد از کسی میشنود، برادرش در سانحهای هوایی جان باخته است. این خبر توفانی در او ایجاد میکند که ماحصل آن تصنیف این ترانه بود.»
* * *
مرضیه: نه آفتاب، نه بارون
نه آفتاب، نه بارون
شعر: رضا جنتیعطایی
آهنگ: بزرگ لشکری
خواننده: مرضیه
دیگه چیزی نمیخوام
نه آفتاب، نه بارون
نه ساحل دریا و نه دشت و بیابون
دیگه فرقی نداره، نه اینجا، نه اونجا
نه توی خونهمو نه اونور دنیا
قدم زدن در زیر بارون
رو ماسهها دراز کشیدن
دویدنای توی ساحل
آب دریا به هم پاشیدن
اینا همه با او صفا داشت
دنیای ما چه جلوهها داشت
اگه ز دست زندگی
دل منِ شکستهپر تو سینه تنگه
ولی باید قبول کنم
که زندگی خوب و قشنگه
حالا که او رفته دیگه این زندگی خالی شده
دل بیچارهی من، راستی چقدر تنها شده
. . .
* * *
فرشته: نمنم بارونه امشب (اولین ترانه)
نمنم بارونه امشب
شعر: بیژن ترقی
آهنگ: بزرگ لشکری
خواننده: فرشته
♫ LP Cover ♫
* * *
الهه: به امید نامه
به امید نامه
شعر: ایرج تیمورتاش
آهنگ: بزرگ لشگری
خواننده: الهه
گفته بودی که: «نویسی همه شب نامه به من
در دل شب به تو گوید ز دلم نامه سخن»
وه چه شبها بگذشت و نرسید از تو خبر
شاید ای مَه شدهای غافل از اندیشهی من
جز ناله و آه کاری ندارم، یاری ندارم
یار تو بودم، یاد توام من با دیگران کاری ندارم
دریغ و آه از عمرم که در غم تو شد طی
کی دگر آن روزگار آید به کف، کی؟
آه و فغان گشته حاصل من
بیخبری یارا از دل من
ای که مهر از من بُریدی، آخر چه دیدی؟
چون شد بتا کز دست من دامن کشیدی؟
● LP Cover ●
* * *
فرشته: مگه از سنگه دلم!؟
مگه از سنگه دلم!؟
شعر: بیژن ترقی
آهنگ: بزرگ لشکری
خواننده: فرشته
دلم از تو وفایی نمیبینه
غمی گر به دلم مونده همینه
اشک در حلقهی چشمم چو نگینه
باز اون چشم سیاهت به کمینه
ز غم پریشونه دل، ز غصه مجنونه دل
شرابِ گلگونه دل، چو غنچه پُر خونه دل
نام و نشون گمکرده و بیآشیونه دل
با اشکِ چشمم شسته شد نام و نشونِ دل
حالا که لاله و گل شده همرنگ دلم
یادی از من نکُنی، از غمت سنگه دلم
صبر و طاقت چقدر، مگه از سنگه دلم؟
صبر و طاقت چقدر، مگه از سنگه دلم؟
♫ LP Cover ♫
* * *
فرشته: نفرین بر تنهایی
بعد از من
شعر: رضا جنتیعطایی
آهنگ: بزرگ لشگری
خواننده: فرشته
در این جهان تا هستی اسیر غمها باشی
خدا کُند بعد از من همیشه تنها باشی
جوانییت هدر شود چو من ز کس محبتی نبینی
همیشه مبتلا به کام صد بلا به گوشهای نشینی
جفایت افزونتر کُن
مرا تو دل خونتر کن
که بعد از این، از این دل برای من دل نمیشود
مرا تو دلخون کردی، مرا تو مجنون کردی
بیا و یک نفس به داد من برس
که بی تو از جوانی سیرم
دگر ز زندگانی سیرم
تا شبها من، دامن دامن میگریم تو لحظهای نخواهی خندید
تا من میسوزم، با غم میسازم تو روز خوش نخواهی دید
از این جوانی، ز زندگانی چه بهره بُردم
به شوق فردا، همیشه تنها زغصه مُردم
* * *
گلپا: دریغا دریغا
دریغا دریغا
شعر: رضا جنتیعطایی
آهنگ: بزرگ لشگری
خواننده: علیاکبر گلپایگانی
خدایا! خدایا!
چرا از من او را گرفتی که ماتم بگیرم
من این سوی دنیا، تو آن سوی دنیا
چرا دردِ خود کم بگیرم
ز روزی که رفته ز پیشم او، نامه ننوشته
ز خاطر مگر بُرده او از دل یاد بگذشته
دریغا گذشته، گذشته
دریغا گذشته، گذشته
خدایا همه هستیام را گرفتی
همه هستیام را تو یکجا گرفتی
اگر روزی از این قفس پر بگیرم
روَم سر به پایش نَهم تا بمیرم
و یا زندگی را من از سر بگیرم
خدایا! خدایا!
چرا از من او را گرفتی که ماتم بگیرم
من این سوی دنیا، تو آن سوی دنیا
چرا دردِ خود کم بگیرم
ز روزی که رفته ز پیشم او، نامه ننوشته
ز خاطر مگر بُرده او از دل، یاد بگذشته
دریغا گذشته، گذشته
دریغا گذشته، گذشته
♫ LP Cover ♫
* * *
یاسمین: قافله عمر
قافله عمر
شعر: معینی کرمانشاهی
آهنگ: بزرگ لشگری
خواننده: یاسمین
تابد گر ماه من به شام زندگی
گردد جانم رها ز دام زندگی
عمری خون خورده ام ز جام زندگی
وای از من، وای از من
هرجا باشد دانهای گسترده، دامی دارد
نه ملک، نه فلک،
ز قضا ندهد خبری به کسی
با عمر پر هوسی، چون مرغم در قفسی
آه از هستی، وای از من
این عمر تباه، وین عشق و گناه نمیخواهم
چه بنالم، چه ننالم
آمدن و رفتن من حکم قضا بود
چه بخواهم، چه نخواهم
دل ز جهان کندن من عین رضا بود
از گمراهی در خودخواهی افتادم
هر گه یابم خبری بگشایم بال و پری
زین دام غم آزادم
* * *