داریوش رفیعی: به سوی تو (بازخوانی ترانه‌ها)

داریوش رفیعی به سوی تو

تصنیف «به‌سوی تو»، با سروده‌ای از «عبدالله الفت» و آهنگی از «مجید وفادار» در دههٔ ۱۳۳۰ ساخته و با صدای «داریوش رفیعی» اجرا شد. پنجاه و چند سال بعد، در سال ۱۳۸۴ این ترانه در تیتراژ سریال تلویزیونی «اولین شب آرامش» (احمد امینی) با صدای «مهران زاهدی» بازخوانی و پخش شد.

ادامه خواندن داریوش رفیعی: به سوی تو (بازخوانی ترانه‌ها)

الهه: افسانه برگها

الهه افسانه برگها

افسانه برگها
شعر: عبدالله الفت / خواننده: الهه
بر آهنگ ترانه: Those were the days

در دشت بی‌پایان و خاموشی
من تکدرخت خشک و زردم
از خاطر عالم فراموشی
من یادگار باغ دردم
نفرین بر سرگذشتم
کز آن پژمرده گشتم

هر برگ من افسانه‌ای دارد
غمها و شادی‌ها، هر دم به‌یاد آرد
اشک شبها بر دامانم بارد
دیدارم شادی آرد
رنگی از غم ندارد

خوش باشد این دنیای خاموشم
شد قطره‌ی باران آویزه‌ی گوشم
از دل با شادی خیزد خروشم

* * *
نمونهٔ فارسی‌شدهٔ ترانه‌های مشهور

* * *

پوران: غروب غمگین

پوران غروب غمگین

اشکِ مرا به خنده چاره مکُن
این شبِ من تو بی‌ستاره مکُن
در دلِ این شبِ سیاهم دمد ستاره ز اشکِ بی‌گنه‌ام
بی‌ نگه‌ات سکوتِ سردِ غروبِ عشقی نشسته در نگه‌ام

جز لبِ تو، گل به بهارم نمی‌خندد
جز تو مَهی بر شبِ تارم نمی‌خندد
به سینه دلِ من می‌لرزد ز رنجِ خاموشی
خوشا بر این سوز و سازم در این فراموشی
در دلِ این شبِ سیاهم دمد ستاره ز اشکِ بی‌گنه‌ام
بی‌ نگه‌ات سکوتِ سردِ غروبِ عشقی نشسته در نگه‌ام

آه، اگر کنار چشمه‌ای بنشینی
به چشمه عکس چهر‌ه‌ی خود بینی
محو نازِ نگاهِِ خود شوی، عاشقِ رویِ ماه خود شوی، دلستان بشوی
چون تو دانی چه می‌کشم زغم، مهربانی به جای عشوه‌ها مهربان بشوی

اشکِ مرا به خنده چاره مکُن
این شبِ من تو بی‌ستاره مکُن
در دلِ این شبِ سیاهم دمد ستاره ز اشکِ بی‌گنه‌ام
بی‌ نگه‌ات سکوتِ سردِ غروبِ عشقی نشسته در نگه‌ام

* * *

پوران: یک کلاغ چهل کلاغ

پوران یک کلاغ چهل کلاغ

۱ کلاغ ۴۰ کلاغ
شعر: عبدالله الفت
آهنگ: عباس شاپوری
خواننده: پوران شاپوری

حرفِ دلت‌و به کسی مگو
دهانِ مردُم کی سرپوش داره
دیوار موش داره
موش‌م گوش داره

اگه رازت‌و به اَبر بگی
ابره قصه‌تو به بارون می‌گه
بارون می‌باره به دریا می‌گه
دریا رد می‌شه به صحرا می‌گه
صحرا حرف‌تو به هر جا می‌گه
به درخت می‌گه، به کلاغ می‌گه
یه کلاغ‌و چِل کلاغ می‌شه

پس، حرف‌ِ دلت‌و به کسی مگو
دهانِ مردُم کی سرپوش داره
دیوار موش داره
موش‌م گوش داره

اگه رازت‌و به آفتاب بگی
افتاب می‌تابه به مهتاب می‌گه
مهتاب، آروم آروم به آب می‌گه
آب، تو رودخونه به صحرا می‌گه
صحرا حرفت‌و به هر جا می‌گه
یه کلاغ‌و چِل کلاغ می‌شه

پس، حرف‌ِ دلت‌و به کسی مگو
دهانِ مردُم کی سرپوش داره
دیوار موش داره
موش‌م گوش داره

* * *
روی جلد صفحه این ترانه را در اینجا ببینید

* * *

پروین: تنها ماندم

پروین تنها ماندم

تنها ماندم
شعر: عبدالله الفت
آهنگ: همایون خرم
خواننده: پروین

تنها ماندم
تنها با دل بر جا ماندم
چون آهی بر لبها ماندم
رازِ خود، به کس نگفتم
عشقت را به دل نهفتم
با یادت شبی که خفتم
چون غنچه‌ی سحر شکفتم

دلِ من ز غمت فغان برآرد
دلِ تو ز دلم خبر ندارد
پس از این نخورم فریب چشمت
شررِ نگهت اگر گذارد
وصلت را ز خدا خواهم
از تو لطف و صفا خواهم
کز مهرت بنوازی جانم
عمر من به غمت شد طی
تو بی من، من و غم تا کی
دردی هست نَبوُد درمانم

* * *

پروین: الماس

پروین الماس

الماس
شعر: عبدالله الفت
آهنگ: هوشنگ سپهری

ای چشم تو رخشان‌تر از الماس بَدَخشان
ای سینه‌ی سیمین تو آیینه‌ی رَخشان
آورده‌ام الماس بدخشان ز برایت
بستان و بر آن سینه‌ی چو آیینه بنشان
دیشب که به اشک من خندیدی و رفتی
گلهای عشق مرا چیدی و رفتی
من بر تو جوانی را بخشیدم و رفتم
بر من دریغا نبخشیدی و رفتی

تو پریشان‌شده گیسو سر آشنا نداری
غم حال ما نداری
تو مگر خدا نکرده خبر از خدا نداری
دانه دانه اشکم ریزد بر دامانت
قطره قطره می می‌نوشم از چشمانت
دارم چشمی گریان برای تو
لرزد قلبم از نغمه‌های تو

* * *

عارف: تاب گیسو

عارف تاب گیسو

تاب گیسو
شعر: عبدالله الفت
آهنگ: بدیع‌زاده
خواننده: عارف

در موسم گل، در زلف سنبل بوی تو بینم
در نور مهتاب، در چهره‌ی گل روی تو بینم
با تار گیسو، با چشم جادو آخر شکارم کردی
تا در جنونم افسانه سازی افسون به کارم کردی
عاشق شدم من یک دل نه صد دل
بر تو چون ماهی، گیسو سیاهی ای جان فدایت
خواهم که هستی ریزم ز مستی چون موی تو، در پایت

* * *
روی جلد صفحه این ترانه را در اینجا ببینید

* * *

error: Content is protected !!