شد شد، نشد نشد
شعر: امیر عظیمی
آهنگ: منوچهر گودرزی
خواننده: آفت
آخر جونم کاری بکُن!
شد، شد؛ نشد، نشد؛ ولش کُن!
فکرِ وفاداری بکُن
شد، شد؛ نشد، نشد؛ ولش کُن!
دنبالِ دلبر، تو برو
شد، شد؛ نشد، نشد؛ ولش کُن!
هرچی بلد بودی؛ بگو!
شد، شد؛ نشد، نشد؛ ولش کُن!
تو فکرشو نکُن! کارِ روزگاره
از این طرف نرو! عاقبت نداره
تو که با ما چنین بیوفا نبودی
بگو جونم! شاید کلکی تو کاره
نکُن تو ناز و غمزه، عشوه نیا بیمزه!
نبر تو اسمِ آشتی: آشتی دیگه نداشتیم
بیا که کار ما هم پس از این زاری شده
ببین که روزگارم چه سیاه کاری شده
* * *