دلکش: من تو رو می‌خوام

دلکش من تو رو می خوام

من تو را می‌خوام
شعر: عبدالله الفت
آهنگ: هوشنگ سپهری
خواننده: دلکش

من تو را می‌خوام
با همه ناز و ادایت به خدا
من تو را می‌خوام
به جفایت، به وفایت به خدا
من تو را می‌خوام

بیا به خاطر خدا
به من بگو چکار کُنم
دلم می‌خواد زکوی تو
فرار کُنم، فرار کُنم

مرا تو چاره‌سازی
تو مستِ جامِ نازی
زشوقِ بوسیدنِ تو
ز ناز و خندیدنِ تو
همیشه مستِ مستم
اسیرِ عشقم به خدا
نمی‌کُند فتنه جدا
ز دامنِ تو دستم

من تو را می‌خوام
با همه ناز و ادایت به خدا
من تو را می‌خوام
به جفایت، به وفایت به خدا
من تو را می‌خوام

از آن نگاهِ آشنا
گرفته دامنِ مرا
اشکِ دمادم
ترانه‌های آتشین
نوای شادی‌آفرین
رفته ز یادم
اگرستاره‌ای شوی
به سوی آسمان روی
شوم نسیم و پَر کِشم
سوی تو آیم

* * *

پروین: برق و خرمن

پروین برق و خرمن

برق و خرمن
شعر: کریم فکور (معینی کرمانشاهی)
آهنگ: همایون خرم
خواننده: پروین

با قلبی پُر خون،
با رنجی افزون
دهقانی به صد دوندگی
روز و شب به شوقِ زندگی
بذری در جُلگه‌ای پراکند
غافل از حوادث و بلا
با دستی به زحمت آشنا
در صحرا بساطِ خِرمن افکند

برآمد از دریا
به جانبِ صحرا
سیه‌تر از شب، ابرِ دودآسایی
به هرطرف زد برقِ آتش‌زایی

چو فتنه برخیزد
جهان به‌هم ریزد
ز قضا، که بُوَد خبرش!؟
که حذر کُند از خطرش!؟

به جانِ خِرمن افتاد
همچون دلِ من، سوزان شرری
بلا کشیده دهقان،
دیگر نکُند آهش اثری

ای بـرقِ بلا که آفت جانی
غافل تو چرا ز رنجِ نـاتوانی
منم همان دهقان
ز بخت خود گریان
به ناگهان برقِ نگاهِ تو آتش زد
که خرمنِ عشق و امید من افروزد

چو فتنه برخیزد
جهان به هم ریزد

* * *
«معینی کرمانشاهی»، شاعر ترانه‌های ماندگار

* * *

مرضیه: ز دست محبوب

مرضیه ز دست محبوب

ز دست محبوب
[ادامه‌ی تصنیف «صورتگر نقاش چین»]
از ساخته‌های: علی‌اکبر شیدا
ارکستر:‌ بزرگ لشگری
خواننده: مرضیه

ز دستِ محبوب آه! چها کشیدم
به جز جفایش عزیزم وفا ندیدم

نه همزبانی آه! که یک زمانی
به من بگوید: جانِ من! غم که داری
به من بگوید: حبیبم! غم که داری

نوبتِ هجران گذشت
شد گَهِ عیش و صفا

* * *

error: Content is protected !!