اما این هم راست است که ترانههای ماندگاری هم هست که داستان چگونگی ساخته شدن آن را که میخوانیم گرچه باور کردنی نیست، ولی حقیقت دارد. ترانهٔ همیشه ماندگار «بُردی از یادم» با صدای «دلکش» یکی از آن معدود ترانههاست. حکایت آن روز سهشنبه از زمستان آنسال و قضایای کلهپاچه و خواب بعدازظهر و چای بعد از آن را به روایت «پرویز خطیبی» [ترانهسرا] بخوانید.
دسته: حکایت سرودهها
اردلان سرفراز (صدای شاعر) مرداب: حسن شماعیزاده
مرداب
شعر و دکلمه: اردلان سرفراز
آهنگ: حسن شماعیزاده
تنظیم آهنگ: سیمون آوانسیان
ترانهخوان: حسن شماعیزاده
ادامه خواندن اردلان سرفراز (صدای شاعر) مرداب: حسن شماعیزاده
هوشنگ ابتهاج: سروستان (برای مرتضی کیوان)
« . . . این شعر رو سال ۱۳۵۲ ساختم. مسگر آباد، گورستان بود. گور مرتضی کیوان هم اونجا بود. اونجا رو کوبیدن. برای اینکه قبرها را از بین ببرن درخت کاشتن.
فریدون مشیری: بوی باران، بوی سبزه، بوی خاک
با اینکه «فریدون مشیری» این شعر را برای خوانده شدن بهشکل ترانه نسروده بود ولی چنان مورد پسند اهل موسیقی واقع شد که بعدها چند اجرای متفاوت با صدای خوانندگان مختلف از آن ساخته و اجرا شد. اگر شما هم نمونههایی دیگری سراغ دارید، بفرستید تا به این مجموعه اضافه شود.
حکایت ترانهی «بهارم، دخترم» (فریدون مشیری)
بهار من
شعر و دکلمه: فریدون مشیری
آهنگ: فرهاد فخرالدینی
ترانهخوان: مرضیه
تاریخچهی «سرود آفتابکاران» (سر اومد زمستون)
دیشب هنوز زمانی از انتشار مطلب مربوط به سالروز تولد «نادر نادرپور» و شعر «آن زلزلهای که خانه را لرزاند» نگذشته بود [+]، که خبر آمد «توفان» هم درگذشت. یادم افتاد به اولین آلبوم مستقلی که از او به بازار آمد و خاطرۀ آن سرود معروف و آشنایی که بازخوانی کرده بود برایم زنده شد. نمونههایی از این ترانهسرود را همراه با متن و سابقهی آهنگ آن گذاشتم. شاید خواستید بخوانید و بشنوید!
سیمین بهبهانی: دیوانگی (با صدای: پوران)
شعری «زنانه» از زبان «سیمین بهبهانی» با صدای «پوران»
پروین: امشب در سر شوری دارم (مجموعه ترانهها)
نام به گوش آشنای مهندس «همایون خُرم»، از دیروز تا همیشۀ تاریخ موسیقی معاصر ایران، با مجموعهای از خاطرهانگیزترین ترانههایی که شنیدهایم پیوند داشته و پیوسته خواهد بود.
شهیار قنبری (صدای شاعر) هفتهی خاکستری: فرهاد
در تقویم ایرانی، هفت روز هفته، با روز شنبه شروع میشود. در کارنامۀ ترانهسرودههای «شهیار قنبری» اما با «جمعه»، در سال ۱۳۵۰. ترانۀ «هفتۀ خاکستری» سه سال بعد از «جمعه» سروده شده است.
تاریخچهی سرود «بهاران خجستهباد!»
تاريخ اين ايام را
هر کس که خواهد خواند،
جز اين سخن از ما نخواهد راند:
اين نسل سر در گم،
بر توسن انديشههاشان لنگ،
فرسنگ در فرسنگ
جز سوی ترکستان نمیرانند
تاريخ پيش از خويش را باری نمیخوانند.
«ع. شجاعپور»