کلام و دکلمه: ایرج جنتیعطایی
آهنگ: بیژن مرتضوی
خواننده: بیژن مرتضوی
به من چه!
همینکه دل،دلِ خونبارِ ابره
همینکه شب، شبِ قتلِ ستارهاس
همینکه بغضِ تو، بغضِ همیشه
همین که ترسِ من، ترسِ دوبارهس
کنارِ کوچهبچههای پرسه
تو بُهتِ رعشه و رگ، گرد و سوزن
کنارِ مادرکهای شناور
روی سمفونیِ نفرین و شیون
کنارِ فقرِ گُلبانوی ایثار
که میفروشه تنشو تیکهتیکه
کنارِ مردِ دریابغضِ خسته
که وا میباره از هم چیکهچیکه
بهمنچه سرخیِ میخک تو مهتاب!؟
بهمنچه رقصِ نیلوفر روی آب!؟
قفسبارونه کابوسِ کبوتر!
بهمنچه کوچهباغِ شعرِ «سهراب»؟
ستیزِ تگرگ و گلبرگه!
مصاف آینه و الماسه!
پیکارِ کبریته و خرمن!
نبردِ ارکیده و داسه!
ایرج جنتیعطایی
* * *
«دکلمه ـ ترانه»های «ایرج جنتیعطایی» در این سایت:
● جنگل
● خونه
● بنبست
● به من چه!؟
● پروانهای در مشت
● همسال نعرهی نه! (برای زندان اوین)
● «تا گل سرخ شدن» مرثیهای برای «خسرو گلسرخی»
* * *