ای خُدا، آه ای خُدا
از توی آسمونا
گوش بده به درد من
که میخوام حرف بزنم
برچسب: ایرج جنتیعطایی
ایرج جنتیعطایی (صدای شاعر) خونه: داریوش اقبالی
خونه
شعر و دکلمه: ایرج جنتیعطائی
آهنگ: بابک بیات
تنظیم: محمد اوشال
خواننده: داریوش اقبالی
ادامه خواندن ایرج جنتیعطایی (صدای شاعر) خونه: داریوش اقبالی
ایرج جنتیعطایی: بنبست (با یاد بابک بیات)
امروز (پنجم آذر ماه) مصادف با پنجمین سال درگذشت «بابک بیات» یکی از چند نام برجسته در فصل «ترانۀ نوین موسیقی معاصر ایران» و «ترانۀ معترض» است. به یادبود او، دکلمهای قدیمی با صدای «ایرج جنتیعطایی» را بر آهنگی از ساختههای ماندگار او همراه با اجرای «داریوش اقبالی»، از ترانۀ «بنبست» بشنوید.
ایرج جنتیعطایی: جنگل (داریوش)
در مرور تاریخ سیاسی معاصر ایران، آنجا که به بخش جنبشهای انقلابی و حرکتهای اعتراضی و مردمی میرسیم، واقعۀ «سیاهکل» فصل ویژهای است که نه تنها در مقولۀ مبارزات سیاسی از جایگاه خاصی برخوردار است، بلکه تاثیر آن بر ادبیات معاصر، و بهویژه در شعر و ترانه، چنان پررنگ و ماندگار بوده که دورۀ سرودن اشعار سیاسی را به دو دورۀ قبل و بعد از «واقعۀ سیاهکل» تقسیم کردهاند.
ایرج جنتیعطائی: همسال نعرهی نه! (برای زندان اوین)
همسال نعرهی «نه!»
سرودهی: ایرج جنتیعطائی
صدای: راوی حکایت باقی
اجرا: سه شبنه ۳۰ فروردین ۱۳۸۴
ادامه خواندن ایرج جنتیعطائی: همسال نعرهی نه! (برای زندان اوین)
ویگن: تنهای تنها (سوگند)
تنهای تنها (سوگند)
شعر: ایرج جنتیعطایی
آهنگ: بابک افشار
خواننده: ویگن
بر تو و آن خاطرِ آسوده سوگند
بر تو ای چشم گنهآلوده سوگند
بر آن لبخندِ جادویی، بر آن سیمای روشن
کز چشمانِ تو افتاده آتش بر هستیِ من
عمری هر شب در رهگذارت
ماندم چشمانتظارت
شاید یک شب بیایی
دردا تنهای تنها
بگذشته بیتو شبها
در حسرت و جدایی
عاشقی گُمکرده ره، بی آشیانم
مانده بر جا آتشی از کاروانم
زین پس محزون و خاموشم
عشقت خاکسترم کرد
در دستِ بادِ پاییزی
نشکفته، پَرپَرم کرد
عمری هر شب در رهگذارت
ماندم چشمانتظارت
شاید یک شب بیایی
دردا تنهای تنها
بگذشته بیتو شبها
در حسرت و جدایی
زین پس محزون و خاموشم
عشقت خاکسترم کرد
در دستِ بادِ پاییزی
نشکفته، پَرپَرم کرد
* * *
فریدون فرخزاد: عاشقانه
عاشقانه
کلام: ایرج جنتیعطایی / خواننده: فریدون فرخزاد
بر آهنگ: Für Elise قطعهای برای پیانو از: Ludwig van Beethoven
تو با شکوه پاکِ مهربانی؛ عشقِ من، عشقِ من
چه میشود برای من بمانی؛ عشقِ من، عشقِ من
تو از کجا رسیدی ای همیشه کولیِ دربدر
که بودنم به نابودی کشانی، عشقِ من، عشقِ من
من تشنهام، من تشنهام ای چشمهی جاودانه
تنِ مرا در بَر بگیر عاشقانه، عاشقانه
تو هستی که من هستم ای غرور بیکرانه
نگه کُن که میخندم کودکانه، کودکانه
با من بمان تا بماند شوقِ بودن در وجودم
بمان با من تا بلرزد از نگاهت تار و پودم
تو هستی که من هستم ای غرور جاوادنه
نگه کُن که میخندم کودکانه، کودکانه
تو با شکوه پاکِ مهربانی؛ عشقِ من، عشقِ من
چه میشود برای من بمانی؛ عشقِ من، عشقِ من
تو از کجا رسیدی ای همیشه کولیِ دربدر
که بودنم به نابودی کشانی، عشقِ من، عشقِ من
♫ LP Cover ♫
* * *
نمونهٔ فارسیشدهٔ ترانههای مشهور
* * *
عارف: غریبه (ای خدا حرفی بزن) (ترانه فیلم)
غریبه (ای خدا حرفی بزن)
شعر: ایرج جنتیعطایی
آهنگ: بابک بیات
تنظیم آهنگ: واروژان
خواننده: عارف
ترانه فیلم: غریبه
ای خدا، آه ای خدا، از توی آسمونا
گوش بده به درد من که میخوام حرف بزنم
واسه یک روزم شده سکوتم رو بشکنم
ای خدا خودت بگو واسه چی ساختی منو
توی این زندون غم چرا انداختی منو
چرا هر جا که میرم در به روم وا نمیشه
چرا هر جا دلییه میشکنه مثل شیشه
ای خدا حرفی بزن اگه گوشت با منه
این چیه که قلبمو داره آتیش میزنه
♫ LP Cover ♫
* * *
ترانه «غریبه» در «نگاهنگ»
* * *
ستار: شب و دیوار
شب و دیوار
شعر: ایرج جنتیعطایی
آهنگ: بابک بیات
خواننده: ستار
غصه اگه پيرم كُنه، غم اگه زنجيرم كُنه
دستِ بزرگِ آسمون اگه زمينگيرم کُنه
میمونم و میدونم بازم یه روز میتونم تو رو به دست بيارم
تو باغ شب دوباره میتونم از ستاره يه باغچه گل بكارم
شب و ديوار، بُرج در بسته، با صد تا ديو كمر بسته
اگر چه میخوان هلاکِ ما، نمیميره عشق پاکِ ما
نمیمونه دردِ تنهایی، نمیمونه اين جدایی
میمونم و میدونم بازم یه روز میتونم تو رو به دست بيارم
تو باغ شب دوباره میتونم از ستاره يه باغچه گل بكارم
♫ LP Cover ♫
* * *
نلی: عروسک شکسته
عروسک شکسته
شعر: ایرج جنتیعطایی
آهنگ: پرویز اتابکی
خواننده: نلی
اگه برم اگه برم، رنگ گریه با صدامه
اگه نرم اگه نرم؛ روز مرگ خندههامه
نمیتونم رها کُنم خودمو از این اسیری
کُجا برم؛ کُجا برم؛ زنجیر غمت به پامه
به من بگو؛ بگو به من دیروز برات چی بودم
«عروس حجله بسته»
امروز برات چی هستم
«عروسکِ شکسته»
دستای تو دیگه دستِ یه مهربون نیست
حرفای تو دیگه حرفِ یه همزبون نیست
چه میدونی چه دردییه تو کاسهی سیاه و ماتِ چشم عروسک
چه میدونی چه حرفییه رو لبای غمزدهی بیخشم عروسک
«عروس حجله بسته»
امروز برات چی هستم
«عروسکِ شکسته»
فانوس بزرگِ عشق تو بیفروغ بود
حرفای قشنگت مثل خودت دروغ بود
عروسکِ شکستهایی که همه تنش نگاهه
به خاطر نگاه تو، چشم شیشهایش به راهه
وقتی میآی زمستونش پُر لالههای سُرخه
وقتی میری بهارشم پُر لالهی سیاهه
به من بگو؛ بگو به من دیروز برات چی بودم
«عروس حجله بسته»
امروز برات چی هستم
«عروسکِ شکسته»
فانوس بزرگ عشق تو بیفروغ بود
حرفای قشنگت مثل خودت دروغ بود
* * *