مرضیه: توفان (عمر دوباره)

مرضیه توفان

توفان (عمر دوباره)
شعر: معینی کرمانشاهی
آهنگ: بزرگ لشگری
تنظیم: مرتضی حنانه
خواننده: مرضیه

می روم و می بَرَمَت به کام توفان
تا که یکسان بُگذرد آب از سر ما
می‌سِپُرَم دست تو را به دست هجران
تا که با هم تیره گردد اختر ما

موی من شد سپید، ای جوانی دریغا
عمر دوباره نبوده کسی را
شد چو آب روان زندگانی دریغا
عمر دوباره نبوده کسی را

تو دلارای من یک شب به عالَم پریشان نبودی
تو که همپای من در وادی غم شتابان نبودی
تو ندانی غمم که ندانی دریغا
عمر دوباره نبوده کسی را

گر چه بر جانم بلایی، دلفریبی دلربایی
با همه این بی وفایی، آرزوی قلب مایی
تو ندانی غمم که ندانی دریغا
عمر دوباره نبوده کسی را

* * *

پانویس راوی:
این ترانه اول‌بار با آهنگی از ساخته‌های بزرگ لشگری در سال ۱۳۳۷ از رادیو ایران پخش شد. در سال ۱۳۵۱ بار دیگر با تنظیم مرتضی حنانه با ارکستر بزرگ رودکی اجرا گردید.
در فضای مجازی فیلمی با کیفیتی نه چندان مطلوب از این اجرا وجود دارد که مربوط به سال ۱۳۵۱ و اجرای تئاتر شهر است؛ و از معدود فیلم‌های موجود از حضور مرتضی حنانه بر سکوی رهبری ارکستر به شمار می‌رود. (نمونه‌‌ای که در این صفحه می‌شنوید برگرفته از همین اجرا است.)

بزرگ لشگری در چگونگی ساختن آهنگ این ترانه گفته است: «برادرش در سال ۱۳۳۵ سرگرد ارتش بود و به سفری هوایی در نقاط مرزی می‌رود. بعد از دو روز خانمی تماس می‌گیرد و از او می‌پرسد که آیا از برادرش خبری دارد که او نگران و پی‌گیر ماجرا می‌شود. مدتی بعد از کسی می‌شنود، برادرش در سانحه‌ای هوایی جان باخته است. این خبر توفانی در او ایجاد می‌کند که ماحصل آن تصنیف این ترانه بود.»

* * *

مرضیه: تو مرو (گلهای رنگارنگ ۱۸۲)

مرضیه تو مرو

تو مرو (گلهای رنگارنگ ۱۸۲)
شعر: منوچهر معین‌ افشار
آهنگ: مرتضی محجوبی
خواننده: مرضیه

یار، تو مرو! تو مرو! تو مرو! تو مرو!
صنما چو ز دام تو دل نرهد
چه غم ار سر و جان برود
یار، تو مرو! تو مرو! تو مرو!

بُتِ من!
تو و جلوه‌ی آن رخ ماه
من و شکوه‌ی بختِ سیاه
به خدا تو به چهره مَهی
چه هراسم از این سیهی
تو مرو! تو مرو! تو مرو!

نه به جُز وصلت، هوسی
نه جز تو دل سپارم به کسی
مَه من!
ز کنارم، یگانه دلدارم
تو مرو! تو مرو! تو مرو!

تو نویدی
نویدِ دولت، فروغِ هستی
شَرَنگ ساغر، نشاطِ مستی
نور مِهری، رَشکِ ماهی، بوی گلی

تو سروری
سرور دلها، صفای بُستان
سَرَشک شبنم، نوای مُرغان
شور عشقی، بانگ نایی، سوز دلی

به‌خدا
در کمند زلفت چِنان اسیرم
که بی‌رُخت از زمانه سیرم
می‌میرم
ز کنارم، یگانه دلدارم
تو مرو! تو مرو! تو مرو!
من فدای چَشم مستت تو مرو
جان کجا بَرم ز دستت
تو مرو! تو مرو! تو مرو!

* * *

مرضیه: نسیم فروردین

مرضیه نسیم فروردین

ترانه‌ی «نسیم فروردین» اولین ترانه‌ی بهاریه‌ای است که به مناسبت نوروز از رادیو پخش شده است. بیژن ترقی خود در این باره می‌نویسد:
«نسیم فروردین» شعری بود که در سال ۱۳۳۷ روی آهنگ دوست عزیزم پرویز یاحقی گفتم و به عنوان اولین ترانه نوروزی با صدای مرضیه از رادیو پخش شد و از آن به بعد بود که ساخت ترانه‌های بهاریه رایج شد.»

نسیم فروردین
شعر: بیژن ترقی
آهنگ: پرویز یاحقی
خواننده: مرضیه

نسیمِ فروردین وزان به بُستان شد
ز نو عروس گل، چمن گلستان شد

بیا به بُستان، ببین گلستان شکوفه باران شد

در این بهار ای گل، تو از جفا بگذر
تو با مِی گلگون دلم بدست آور

چو لاله بگشا، به خنده لبها که لاله خندان شد

نگاهِ نرگس مست، بنفشه خندان است
ز نغمه‌ی بُلبل، به طرف باغ و چمن به عشوه آمد گل

گرفته نیلوفر بنفشه را در بر
چو گیسویِ جانان، عروس گل به چمن بشد عبیر افشان

ساقی بی‌مِی یک دم منشین
(ساقی بی مِی یک دم منشین)
ما را به بهار بی‌مِی مگذار جامی دگر آر

لاله دارد جامی در کف
(لاله دارد جامی در کف)
گلهای بهار بی باده و یار آید به چه کار؟

در جهانِ هستی، ز می پرستی
غم از دل روَد، به دل نشاط آید

در گلزار و چمن،
چون گل خنده بزن ای زیبا گُلِ من

* * *

از «بیژن ترقی»، «پرویز یاحقی» و حمیرا در این سایت:
● حکایت ترانه «باغ گل» به روایت «حمیرا»
● مثلث هُنری: پرویز یاحقی، بیژن ترقی و حمیرا
● حکایت ترانه «صبرم عطا کن» به روایت «بیژن ترقی»
● حکایت ترانه «کعبهٔ دلها» به روایت «بیژن ترقی» و «الهه»
● حکایت ترانه «بهار دلنشین» (بنان) به روایت «بیژن ترقی»
● بیژن ترقی، پرویز یاحقی: اجرای زنده‌ی ترانه‌ی «رقص پروانه»
● حکایت ترانه «بگو که هستی» (دلکش) به روایت «بیژن ترقی»
● حکایت تصنیف «از خون جوانان وطن» (الهه) به روایت «بیژن ترقی»

* * *

مرضیه: دلم می‌سوزد

مرضیه دلم می سوزد

دلم می‌سوزد (باران غم)
شعر: هدایت‌الله نیرسینا
آهنگ: همایون خرم
خواننده: مرضیه

باران غم بارد ز نگاهم
در چِشمانم دیدی تو گناهم
با ناز چِشمت سوزد گنهم
آتش زد آتش، با یک نگهم

همچو شباهنگی با حسرت‌ها
همه شب ز تنهایی فغان دارم
ناله‌ی عشقم از دل برخیزد
که به سینه‌ام سوزی نهان دارم
عاشق بر آن چِشم سیهم
می خواهم سوزد با یک نگهم

از نگه آن چِشمان دلم می‌سوزد
شعله چو بارد آتش به‌ جان افروزد
درس محبت گویی به من آموزد
عاشق بر آن چِشم سیهم
می خواهم سوزد با یک نگهم

مَه من آن امیدِ دلها
به من به یک کرشمه گفتا:
گرش بُوَد به دیگران روی
دلش بُوَد همیشه با ما

* * *

مرضیه: نه آفتاب، نه بارون

مرضیه نه آفتاب نه بارون

نه آفتاب،‌ نه بارون
شعر: رضا جنتی‌عطایی
آهنگ: بزرگ لشکری
خواننده: مرضیه

دیگه چیزی نمی‌خوام
دیگه چیزی نمی خوام
نه آفتاب، نه بارون
نه ساحل دریا و نه دشت و بیابون
دیگه فرقی نداره نه اینجا نه اونجا
نه توی خونه‌م‌و نه اونور دنیا

قدم زدن در زیر بارون
رو ماسه‌ها دراز کشیدن
دویدنای توی ساحل
آب دریا به هم پاشیدن
اینا همه با او صفا داشت
دنیای ما چه جلوه‌ها داشت

دیگه چیزی نمی خوام نه آفتاب نه بارون
نه ساحل دریا و نه دشت و بیابون
دیگه فرقی نداره نه اینجا نه اونجا
نه توی خونم و نه اونور دنیا

اگه ز دست زندگی
دل منِ شکسته‌پر تو سینه تنگه
ولی باید قبول کنم
که زندگی خوب و قشنگه
حالا که او رفته دیگه این زندگی خالی شده
دل بیچاره‌ی من، راستی چقدر تنها شده

دیگه چیزی نمی‌خوام
دیگه چیزی نمی خوام
نه آفتاب، نه بارون
نه ساحل دریا و نه دشت و بیابون
دیگه فرقی نداره نه اینجا نه اونجا
نه توی خونه‌م‌و نه اونور دنیا

* * *

مرضیه: شکوفه آرزو

مرضیه شکوفه آرزو

شکوفه آرزو
شعر: هدایت‌الله نیر سینا
آهنگ: جواد لشکری
خواننده: مرضیه

تو گفتی چو شقایق نو زند خیمه به صحرا
به فصلی که شکوفه شود چو روی تو شکوفا
بیایی به خاطر دل من تازه کُنی خاطرات کُهن
بگیری چو ره صحرا،‌چو بوی بهار و باد صبا
بیایی به کاشانه‌ی ما، نوازی دل ما را
. . .
. . .

* * *

مرضیه: گلریزان

مرضیه گلریزان

گلریزان
شعر: اسماعیل نواب صفا
آهنگ: حبیب‌الله بدیعی
خواننده: مرضیه

روی تو بهارِ دل‌انگیزم
بوی تو بهشتِ طرب‌خیزم
بازا که به پای تو گل ریزم

دشت و دمن، باغ و چمن، لاله و ریحان پرورده
دستِ صبا در همه‌جا فرشِ زمرد گسترده

رها مکُن دامنِ گُل، بر رُخ گل خنده بزن
بیا و با لاله‌رُخان باده بزن طرفِ چمن
بیا که تاراج خزان از تو نهان می‌رسد از پی
بیا که چون عمر چمن، دولت من بی‌تو شود طی

دشت و دمن، باغ و چمن، لاله و ریحان پرورده
دستِ صبا در همه‌جا فرشِ زمرد گسترده

سبوی وصلم را پُر می کُن
بیا و با من عمری طی کُن
بهار جاویدم، روی تو
بهشت امیدم، کوی تو
در این چمن با من تو بمان
که بُگذرد عمرِ گذران

به هر طرف پیر و جوان خنده‌زنان در ساغر هم مِی ریزند
بسانِ مرغانِ چمن، ای گلِ من از بهر طرب برخیزند

دشت و دمن، باغ و چمن، لاله و ریحان پرورده
دستِ صبا در همه‌جا فرشِ زمرد گسترده

* * *

مرضیه: جشن گلها

مرضیه جشن گلها

جشن گلها
شعر: اسماعیل نواب صفا
آهنگ: پرویز یاحقی
خواننده: مرضیه

جهان زیبا شد، بلبل چمن‌آرا شد
در ایران جشن گلها ز نو برپا شد
نوروز آمد [نوروز آمد]
هم خنده‌ی وی، هم نغمه‌ی نی گوید که چه پیروز آمد
پیروزآمد [پیروز آمد]
جانانه‌ی من، در خانه‌ی من فرخنده چو نوروز آمد
ای گل از گلها تازه‌تری
در صحنِ چمن بس جلوه‌گری‌ها داری
با خار ای گل کی همنفسی
چون بوی گلی در سینه‌ی گل جا داری

جهان زیبا شد بلبل چمن‌آرا شد
در ایران جشن گلها ز نو برپا شد
هم دردی و هم درمانی،
هم وصلی و هم هجرانی
عشق و امید دل و جانی
دل مهر و وفا می‌خواهد
دیوانه چها می‌خواهد
دردم را دانم، که ندانی

جهان زیبا شد بلبل چمن‌آرا شد
در ایران جشن گلها ز نو برپا شد
داری گل و می را با هم، من از تو گل و می خواهم
گیراتر از خوابِ بهاری
دل در تو وفا می‌جوید، غافل که خطا می‌جوید
می‌خواهد آن را که نداری
بردی تو صفای گلها، بازا که به پای گلها سر در دامانت بگذارم
سیر چمن از سر گیرم، با روی تو ساغر گیرم، رویت باشد صبح بهارم
جهان زیبا شد بلبل چمن آرا شد
در ایران جشن گلها ز نو برپا شد
. . .

* * *

مرضیه: پرستوی من

مرضیه پرستوی من

پرستوی من
شعر: اسماعیل نواب صفا
آهنگ: انوشیروان روحانی
خواننده: مرضیه

سحر شد و بار دگر، پرستو از لانه درآمد
پرستوی من تو بیا، بیا که از در سحر آمد
تو طلیعه‌ی بهاری، تو قرار بی‌قراری
تو امیدِ پایداری، بیا که عمرم به سرآمد
دمی ای نسیم دلجو، به من این لطیفه برگو
که تو همچنان پرستو، بیا که وقت سفر آمد

چرا بنالم، چو به یاد وفای منی، چرا بنالم
خوشا به حالم که تو شمع سرای منی، خوشا به حالم

بِشکستم، سبوی غمها را من بِشکستم
بِنشستم، در آرزوی وصلت بِنشستم
زیبایم تویی گل شادی هایم،
تویی بهشت رویایم،
تویی تو عشق و دنیایم، بیا کنارم
به روی غمها می‌خندم،
غم تو سازد خرسندم،
به تار مویت پابندم، تویی قرارم

بیا که گردد بی‌تو گل مُرادم پَرپَر
ز جانم آتش خیزد اگر شوم خاکستر
به هر چمن بُگذشتی، مرا به‌خاطر آور

* * *

مرضیه می زده

مرضیه می زده

می زده [ اجرای اول ]
شعر: بیژن ترقی
آهنگ: پرویز یاحقی
خواننده: مرضیه

می‌زده شب چو ز میکده باز آیم
بر سر کوی تو من به نیاز آیم
دلداده‌ی رهگذرم
از خود نبُوَد خبرم
ای فتنه‌گرم

شبها سرِ کوی تو
آشفته چو موی تو
می‌آیم تا جویم خانه به خانه
مگر از تو نشانه

میخانه به میخانه،
پیمانه به پیمانه

راه تو می‌پویم
این می و مستی
بُوَد بی‌تو بهانه


می‌سوزم شبها با شمع رخ تو، با سوز نهان

می‌سازم با این آتشِ دلِ خود، با کاهشِ جان

تشنه‌ای به راه سرابم

به لب رسیده جان، چو حبابم
مستم و خرابم
فارغ از غمم چه نشستی؟
چرا دل مرا بشکستی؟
همچو من تو مستی

مست از باده‌ام یا از آن نگه

بر تو عاشقم، یا بر روی مَه
من بر تو عاشقم، بر تو عاشقم
قلب من نشد شاد از عشق تو
داد از عشق تو

* * *

error: Content is protected !!