هایده: دشستانی

هایده دشستانی

دشتستانی
شعر: محمدعلی شیرازی
آهنگ: محلی
خواننده: هایده

(دو تا کفتر بودیم هم‌خون و آواز
شبا در لونه و روزا به پرواز
الهی خیر نبیند مردِ صیاد
که آن دوی مرا بُرده به شیراز
تو شهرت داده‌ای بدنومیِ مو
مگر که خدمتت بَد کرده بودُم
برو، برو، برو بیزارم از تو
خیال دارُم که دست بردارم از تو
جونِ جونُم، نا مهربونُم، شُو خُو ندارم)

دلُم امروز به آرومی خود خو کرده
وای جونُم، وای دلبر
یادِ چشمونِ سیاهش منو جادو کرده
وای جونُم، وای دلبر

دلُم پی‌اش پَر میزنه، به هر دری در میزنه
به هر خونه سر میزنه، دلُم، دلُم، دلُم

هنو از دستِ غمش دیده‌ی مو گریونه،
وای جونم وای دلبر
بعد عمری هنواَم مرغِ دلم نالونه
وای جونم، وای دلبر

میرُم می‌گردُم سر به سر
دشت و دمن کوه و کمر
میرُم از او گیرُم خبر
میرُم، میرُم، میرُم

خدا مهربونه،
یار عاشقونه،
دلِ مو جوونه،
وای، وای، وای
خودش خوب میدونه،
که بر جون عاشق جدایی گرونه
وای، وای، وای

(عزیزُم کجایی، آی کجایی، آی کجایی!؟
وِلِ شیرازیُم اِمشو کجایی!؟)

به خدا مثل دلُم، شکل دلُم، پیدا نمیشه هیچ دلی
مثِ این دل که شده رسوای تو، رسوا نمیشه هیچ دلی
ابرو کمونی خوشگله
نامهربونی خوشگله
دلم سی تو پر میزنه،
خودت میدونی خوشگله

* * *

هایده: نصیب من (گلهای رنگارنگ ۵۱۵)

هایده نصیب من گلهای رنگارنگ ۵۱۵

نصیب من [+]
(گلهای رنگارنگ ۵۱۵)
شعر: بیژن ترقی
آهنگ: علی تجویدی
خواننده: هایده

بعد عمری بی‌وفایی
با رقیبان آشنایی
رفتی و دیدی که تنها
جز من افتاده از پا
در جهان یاری نداری
در شب تاریک غم‌ها
یار غمخواری نداری

ای دریغ از آن همه دلدادگی‌ها
سادگی، افتادگی، آزادگی‌ها
شد نصیب من از این بیگانگی‌ها
گریه‌‌ها، هنگامەها، دیوانگی‌ها

رفتی و درهای غم را بر من از هر سو گشودی
گر چه در دلدادگی صد گونه ما را آزمودی

ساده دل من کز همه عالم به تو رو کرده بودم
با همه دیر آشنایی‌ها به تو خو کرده بودم
دل به عشقت بسته بودم
با غمت بنشسته بودم
مُردم از این ناسپاسی
وای از این حق‌ناشناسی

اگر تو ز پا افتاده بودی
به دل‌شکنی دل داده بودی
دست این افتاده از پا می‌گرفتی، می‌گرفتی
جای این نیرنگ‌ها، رنگ تمنا می‌گرفتی، می‌گرفتی

ای دریغ از آن همه دلدادگی‌ها
سادگی، افتادگی، آزادگی‌ها
شد نصیب من از این بیگانگی‌ها
گریه‌‌ها، هنگامەها، دیوانگی‌ها

* * *

هایده: مثل گذشته‌ها نیست!

هایده مثل گذشته ها نیست

مثل گذشته‌ها نیست!
شعر: مینا اسدی
آهنگ: محمد حیدری
خواننده: هایده

اون که یه روزی واسه من خدا بود
با قصه‌ی غصه‌هام آاشنا بود
اون که یه روز سنگ صبور من بود
حوض بلور چشمه‌ی نور من بود
حالا دیگه مثل گذشته‌ها نیست
نگاهش غریبه است، دیگه آشنا نیست
اون که یه روزی وحشتِ جدایی
قلبش‌و تو سینه زه غم می‌لرزوند
بدی‌هام‌و می‌دید و دم نمی‌زد
بازم برام قصه‌ی خوبی می‌خوند
اون که اگه ازش جدا می‌شدم
دیوونگی‌هاش من‌و برمی‌گردوند

* * *
«مینا اسدی» (شاعر) و ترانه‌های او

* * *

هایده: تنها با گلها (ترانه فیلم)

هایده تنها با گلها

تنها با گلها
شعر: علیرضا طبائی
آهنگ: حسن لشکری
خواننده: هایده
ترانه فیلم: تنها و گلها

تنها با گلها گویم غمها را
چه کسی داند ز غمِ هستی چه به دل دارم
به چه کس گویم شده روز من چو شبِ تارم

نه کسی آید، نه کسی خوانَد
ز نگاهم هرگز رازِ من
بشنو امشب غمِ پنهانم
که سخنها گوید ساز من

تو ندانی تنها همه شب با گلها
سخنِ دل را می‌گویم من
چو نسیمی آرام که وَزد بر بُستان
همه گلها را می‌بویم من

تنها با گلها گویم غمها را
چه کسی داند ز غمِ هستی چه به دل دارم
به چه کس گویم شده روز من چو شبِ تارم

چون ابری سرگردان
می‌گرید چشمِ من در تنهایی
ای روز شادیها کِی باز آیی؟
امشب حالِ مرا تو نمی‌دانی
از چشمم غمِ دل تو نمی‌خوانی

تنها با گلها گویم غمها را
چه کسی داند ز غمِ هستی چه به دل دارم
به چه کس گویم شده روز من چو شبِ تارم

♫  LP Cover  ♫

* * *

error: Content is protected !!