شانههایت
شعر و دکلمه: اردلان سرفراز
آهنگ: فرید زلاند
تنظیم آهنگ: منوچهر چشمآذر
ترانهخوان: هایده
برچسب: هایده
حکایت ترانهی «آزاده» (هایده)
ترانهی آزادهام با آهنگی از ساختههای علی تجویدی و صدای هایده را آخرین اثر رهی معیری میدانند. رهی معیری که سالهای پایانی عمر خود را با بیماری سرطان درگیر بود یکی دو ماهی بعد از ضبط و اجرای این ترانه در ۲۴ آبانماه ۱۳۴۷ درگذشت.
ترانهشناسی جهانبخش پازوکی (هایده)
ترانههای هایده از نظر تعداد قابل توجه و به لحاظ کیفیت متغیر و متنوع است. آنچه او در سالهای شروع کار هنری خود از ساختههای جهانبخش پازوکی خواند اما در خاطرهی جمعی ما و علاقمندان او ماندگار و هنوز هم خاطرهانگیز است.
هایده: نمیدانم، نمیخواهم بدانم (گلهای رنگارنگ ۴۹۵)
نمیدانم، نمیخواهم بدانم
گلهای رنگارنگ ۴۹۵
شعر: پرویز وکیلی
آهنگ: علی تجویدی
خواننده: هایده
نمیدانم، نمیخواهم بدانم كه ساز كهنهی عشقم شكسته
نمیخواهم بدانم در نگاهم غروب غربتِ صحرا نشسته
خانهی عشق من اكنون بیتو رنگِ غم گرفته
محفلِ پُر شور من از دوریت ماتم گرفته
من تو را هر نیمهشب محزون و خاموش
با دو چشمِ مات و غمگین جستجو كردم
همچو یک دیوانهی غمگین به یادت
كوچههای آشنا را زیر و رو كردم
تا به چشم خویش دیدم هرچه بود از هم گسسته
سایهی سردِ جدایی در میانِ ما نشسته
دل مگو با من كه او دیوانهای دیوانهای بود
در میانِ سینهام بیگانهای، بیگانهای بود
بر تو نفرین ای دل من، ای دلِ بیحاصل من
من ز دست تو چنین افسانه گشتم
از همه خلق جهان بیگانه گشتم
خستهام دیوانه دل! زین بیقراری
من ندارم طاقتِ دیوانهداری
* * *
هایده: بگو چکنم (گلهای رنگارنگ ۵۴۰)
بگو چکنم
(گلهای رنگارنگ ۵۴۰)
شعر: پرویز وکیلی
آهنگ: علی تجویدی
خواننده: هایده
خود تو دانی و دلِ من کز تو غم شد حاصلِ منگرچه در هر محفلی ای فتنه مرا دیوانه خواندیگر نمیدانی بدان عشقِ تو مرا دیوانه کرده
اکنون که بیجُرم و گنه سوزانده ما راای دل مکُن بهر خدا با او مُدارا
کنون که امیدی به سینه ندارمبگو چه کنم؟ بگو چه کنم؟اگر دل خود را به او نسپارمبگو چکنم؟ بگو چکنم؟
بگو چکنم؟
روی جلد صفحه این ترانه را در اینجا ببینید
* * *
هایده: میبرد مرا (گلهای رنگارنگ ۵۲۰)
میبرد مرا
(گلهای رنگارنگ ۵۲۰)
شعر: رهی معیری
آهنگ: علی تجویدی
خواننده: هایده
همراه خود نسیم میبرد مرا
یارب چو بوی گل به کجا میبرد مرا
سوی دیار صبح رود کاروانِ شب
باد فنا به ملک بقا میبرد مرا
با بال شوق ذره به خورشید میرسد
پرواز دل به سوی خدا میبرد مرا
آن را که جفاخوست نمیباید خواست
سنگیندل و بدخوست نمیباید خواست
ما را ز تو غیر از تو تمنایی نیست
از دوست به جز دوست نمیباید خواست
* * *
روی جلد صفحه این ترانه را در اینجا ببینید
* * *
هایده: آزادهام (اولین ترانه)
آزادهام (گلهای رنگارنگ ۴۷۰)
شعر: رهی معیری
آهنگ: علی تجویدی
خواننده: هایده
با آن که همچون اشک غم بر خاک ره افتادهام من
با آن که هر شب نالهها چون مرغ شب سر دادهام من
در سر ندارم هوسی، چشمی ندارم به کسی،
آزادهام من.
با آن که از بیحاصلی، سر در گریبانم چو گل
شادم که از روشندلی، پاکیزهدامانم چو گل
خندانلب و خونینجگر، مانند جام بادهام،
آزادهام من.
یارب چون من افتادهای کو؟
افتادهی آزادهای کو؟
تا رفته از جانم برون سودای هستی
آسودهام، آسوده از غوغای هستی
گلبانگ مستیآفرین، همچون «رهی» سر دادهام من
مرغ شبآهنگم ولی، در دام غم افتادهام من
خندانلب و خونینجگر، مانند جام بادهام،
آزادهام من.
* * *
حکایت ترانه «آزادهام» به روایت پرویز خطیبی
* * *
روی جلد صفحه این ترانه را در اینجا ببینید
* * *
هایده: زمونه (جلد صفحه)
زمونه
شعر: پرویز وکیلی
آهنگ: علی تجویدی
خواننده: هایده
زمونهای شده پُر از غم جداییکسی نمیخونه نوای آشناییعاشق تو این زمونه غمخواری ندارهافسانهی مجنون خریداری ندارهزمونهای شده که مستِ دلشکستهبر خاک ساغر و پیالهها نشستهتو این زمونه من خریدار تو بودمدیوونهای بودم، گرفتار تو بودم
هایده: راضی مشو
راضی مشو
شعر: تورج نگهبان
آهنگ: فضلالله توکل
خواننده: هایده
راضی مشو که عشقمو کور کُنی
نور باشی و شبِ منو بینور کُنی
راضی مشو عشقی که نزدیک شده
با سردیات از دل من دور کُنی
دلت میاد که عشق من بمیره
یه دنیا غم تو سینه جا بگیره
اون دلِ سنگت که جدا از منه، از منه
شیشهی عمرم رو میخواد بشکنه، بشکنه
گریه برات میکُنم و اشکِ من، اشکِ من
آبه که آتیش به دلم میزنه، میزنه
دلت میاد که عشق من بمیره
یه دنیا غم تو سینه جا بگیره
دلا خدایا نگرونه ایوای، ایوای
غم جدایی چه گرونه ایوای، ایوای
خزون به دنبالِ بهاره دردا!، دردا!
بهار گلها گذرونه ایوای، ایوای
* * *
در رهگذر عمر با «تورج نگهبان»
* * *
روی جلد صفحه این ترانه را در اینجا ببینید
* * *
هایده: تو چشمون سیاهم (ترانه فیلم)
تو چشمون سیاهم
شعر: علیرضا طبایی
آهنگ: حسن لشکری
خواننده: هایده
ترانه فیلم: تنها و گلها