وحدت . . .
الملک یبغی معالکُفر و لایبقی معالظُلم
برچسب: اسفندیار منفردزاده
فریدون مشیری: ما همان جمع پراکنده
«آدمها»
شعر ترانه از: فریدون مشیری
موسیقی: اسفندیار منفردزاده
ترانهخوان: داریوش اقبالی
یادمان اسفندیار منفردزاده (بخش نخست)
از «صدای بیصدا» تا «سکوتم را مکن باور»
(یادمان هفتاد سالگی «اسفندیار منفردزاده»)
نوشتن در بارۀ «اسفندیار منفردزاده» سخت نیست. او آدمی سر راست است. با تربیت و مرامی برآمده از «حرمت مردم» و «رفاقت» که از محلهای قدیمی با ساخت و بافتی از «زورخانه» و «بازارچه» و «بچهمحل» میآید. در تمام این راه هفتاد سالهای هم که آمده، از «مردم» به معنای عام آن جدا نبوده و نمانده است.
نوشتن به کارهای او که میرسد اما چندان ساده و سر راست نیست. کارنامۀ فعالیتهای هنری او چندین بخش دارد و متنوع است. کارنامهای که به سه دورۀ نوجوانی، جوانی و میانسالی او تقسیم میشود و کارهای هر دوره پیوندی ظریف با تب و تابهای سیاسی ـ اجتماعی زمانۀ خود دارد و رنگگرفته از نگاهی نوجو و گاه حتی ماجراجویانه و بدعتگذار اوست.
آنچه در زیر میخوانید اما به بهانۀ «هفتاد سالگی اسفندیار منفردزاده» است و بیشتر یادداشتی سردستی از یادداشتهای من راوی این حکایت است [+] که فهرستوار نوشتهام تا روزی فرصتی درخور و آنچنان که باید دست دهد و با وقت و حوصلۀ استاد جور بیاید و بنشینیم تا باقیاش را هم خود او تعریف کند و ما کتابت کنیم.
* * *
یادمان اسفندیار منفردزاده (بخش دوم)
[ ۱۳۴۷ ] ـ تا اینجا ده سال کار موسیقی در رادیو، تنظیم و رهبری ارکستر دانشگاه تهران در اجرای «اپرای فتح بابل» و «اپرای تختجمشید» اثر دکتر «رضا ناروند» کافی است تا به این فکر و ایده رسید که به مقولۀ موسیقی جدیتر و علمی نگاه کند. پس امکانی که برای تحصیل موسیقی در آلمان مهیا شده را باید دریافت.
یادمان اسفندیار منفردزاده (بخش سوم)
[ ۱۳۵۰ ] ـ این سال هم مثل سال پیش، با شش کار ریز و درشت، سالی پُر بار است. چهار کار در زمینۀ موسیقی فیلمهای کوتاه برای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان: «پسر و ساز و پرنده» نقاشی متحرکی ساختۀ «فرشید مثقالی» که در جشنوارۀ فیلم کودکان ونیز جایزه میگیرد. «رهایی» ساختۀ «ناصر تقوایی». «قصۀ درخت هلو» کار «حسن تهرانی»، «گلباران» از «علیاکبر صادقی». و نمایشنامهٔ شنیداری «بُزی که گم شد» نوشتهٔ «نادر ابراهیمی».
یادمان اسنفدیار منفردزاده (بخش چهارم)
[ ۱۳۵۴ ] ـ اینسال هم یکی از سالهای پُر کار و بار میشود. موسیقی و ترانۀ فیلم «ماهیها در خاک میمیرند» را میسازد. ترانۀ «سقف» را. شعرش را از میان سرودههای «ایرج جنتیعطایی» انتخاب کرده و «فرهاد مهراد» میخواند. فیلم «هفتتیرهای چوبی» ساختۀ «شاپور قریب» برای «کانون فکری» را هم تدوین میکند؛ موسیقیاش را هم میسازد.
یادمان اسفندیار منفردزاده (بخش پنجم)
[ ۱۳۵۷ ] ـ سالی که در تاریخ ایران ثبت شده و خواهد ماند. سال انقراض حکومت سلطنتی در ایران و جمهوری شدن این کشور. سالی که انگار نه از فروردین ماه، که از هفدهم شهریور ماه آنسال شروع میشود. آنسال که بهار به بهمن افتاده بود.
یادمان اسفندیار منفردزاده (بخش ششم)
[ ۱۳۷۵ ] ـ حالا دیگر پانزده سالی میشود که «منفردزاده» در آمریکاست. لسآنجلس، با اینکه از بابت جمع شدن اصحاب ترانه در این شهر، بازار جا افتادهای برای تولید ترانه است ولی از قرار و آنطور که دیده و شنیده میشود، از آن بازارهای شلوغ و پر سر و صدا و هیاهوست. بگو: بازار مکاره.
یادمان اسفندیار منفردزاده (کارنامهی شنیداری ـ نوشتاری)
نام و آثار «اسفندیار منفردزاده» در بدعت موسیقی فیلم در عرصۀ سینمای ایران، در گسترۀ ادبیات کودکان، در کشف و معرفی جوانترها، در پایهگذاری «ترانۀ نوین»، در هویت دادن به «ترانۀ معترض»، در همدلی با جریانات سیاسی، اجتماعی و مردمی جای ارزنده و خاص خود را دارد.
ادامه خواندن یادمان اسفندیار منفردزاده (کارنامهی شنیداری ـ نوشتاری)
شبانههای «شاملو» برای «غلامحسین ساعدی»
پیشینۀ پیشکش کردن قصاید بلند و حتی دیوان اشعار از سوی شاعر به شاه و صاحبمنصبان، از زمان «فرخی سیستانی» و «فردوسی» و دیگر شاعران متقدم در تاریخ ادبیات ما ثبت شده و بر اهل کتاب روشن است.