[ ۱۳۴۷ ] ـ تا اینجا ده سال کار موسیقی در رادیو، تنظیم و رهبری ارکستر دانشگاه تهران در اجرای «اپرای فتح بابل» و «اپرای تختجمشید» اثر دکتر «رضا ناروند» کافی است تا به این فکر و ایده رسید که به مقولۀ موسیقی جدیتر و علمی نگاه کند. پس امکانی که برای تحصیل موسیقی در آلمان مهیا شده را باید دریافت.
جمع و جور میکند، در فرودگاه مهرآباد تهران این عکس بالا را با دوستانی که برای بدرقهاش آمدهاند میاندازد و راهی آلمان میشود. مونیخ. حالا اینکه بعد در آنجا چطور سر از کنفدارسیون دانشجویان و فعالیتهای سیاسی در میآورد خود حدیث دیگریست که ربطی به درس و مشق موسیقی ندارد.
* * *
[ ۱۳۴۷ ] ـ ساختن موسیقی فیلم «بیگانه بیا»، اولین آزمون و آخرین خطا! خود او در گفتگویی با «ناصر زراعتی» که در مجلۀ فیلم (ویژه صد سالگی سینمای ایران) بهچاپ رسیده در اینباره گفته است:
«. . . موسیقی «بیگانه بیا» اولین تجربۀ من در زمینۀ موسیقی فیلم بود. فیلم هویت ایرانی نداشت. فضا، آدمها، روابطشان، حتی خود قصه ایرانی نبود. موسیقی من هم طبیعتا دنبالهرو تصویر بود. نه تصاویر فیلم ایرانی بود و نه موسیقی من که شنیده میشد. البته سعی کرده بودم موسیقیای بنویسم در استانداردهای جهانی. اشکال عمده هم همینجا بود: ایرانی نبودن فیلم و موسیقی آن.
موسیقی «بیگانه بیا» را با بروبچههای ارکستر دانشگاه تهران اجرا کردیم. یادم است با مسعود [کیمیایی] رفتیم سینما دیانا که فیلم را نشان میداد. نشستیم ببینیم نظر مردم، تماشاگران، چیست. هیچکس با فیلم رابطه برقرار نمیکرد و همه مسخره میکردند، میخندیدند. این بهترین نقدی بود که از ما شد. فهمیدیم که اشتباه کردهایم. راه درست این نیست که ما رفتهایم. نه فیلم «مسعود» ایرانی بود و نه موسیقی من. از آن به بعد، من هر چه کار کردم قبل از هر چیز، به «ایرانی بودن» آن فکر کردم. . .»
و ترانۀ «دیگه اشکم واسه من ناز میکنه»، اولین تجربۀ ترانهسرایی «شیهار قنبری» و همکاری با «اسفندیار منفردزاده». (شرح آن را در اینجا بخوانید! ) از اینجا به بعد است که دیگر کار برای رادیو را کنار میگذارد و هر آنچه بعد از این به آهنگ و ساختههای او ترانه میشود، به تشخیص و انتخاب و خواست شخصی خود اوست. پایان دوران نوجوانی.
* * *
[ ۱۳۴۸ ] ـ «بین ما هر چی بوده تمام شده»، دومین کار مشترک با «شهیار قنبری» و «گوگوش». ترانهای که چهار سال بعد ( ۱۳۵۱) در فیلم «کافر» ساختۀ «فریدون گله» میشنویم، بیآنکه به این منظور ساخته شده باشد.
اما «کلاه مخملی» را برای اجرا در فیلم «قیصر» مینویسند و «سوسن» میخواند. شعرش از «تورج نگهبان» است و «شهرزاد» (کبری سعیدی) آن را در صحنهای از فیلم لب میزند. موسیقی «قیصر» دومین کار «اسفندیار منفرزاده» در زمینۀ موسیقی فیلم است.
ترانه یکبار با همین شعر و آهنگ با صدای «آفت»، یکی از خوانندگان معروف کافههای لالهزار، ضبط و آماده شده است. «اسفندیار منفردزاده» اما کجا و چطور صدای «سوسن» را میشنود و پُرزی که در صدای اوست بر دلش بیشتر مینشیند.
بودجهای برای ساخت موسیقی فیلم در نظر گرفته نشده و قرار نیست «منفردزاده» بابت آن دستمزدی بگیرد، ولی هفت هشتهزار تومان آن زمان که برای خودش پولی بوده هزینه میکنند تا همان ترانه را دوباره با صدای «سوسن» ضبط کنند و روی فیلم بگذارند. (آن صحنه از این فیلم را در اینجا ببینید!)
موسیقی فیلم «قیصر»، در همین سال برندۀ اول، از اولین دورۀ «جشنوارۀ فیلم سپاس» میشود. ساخت و اجرا و انجام آن اما حکایتی جالب است و خواندنی. (در اینجا بخوانید!)
[ ۱۳۴۹ ] ـ یک سی سالگی پُر بار. سالی پُر کار. فیلم «طوقی» روی پرده میرود. بازیگران اصلی آن هم نقشآفرینان فیلم «قیصر». در واقع همه هستند؛ فقط جای مسعود کیمیایی با علی حاتمی عوض شده است. (موسیقی فیلم «طوقی» را در اینجا بشنوید!)
موسیقی فیلم را هم «اسفندیار منفردزاده» میسازد. تهیهکننده اصرار دارد که در ساخت آن از «ضرب» هم استفاده شود. منفردزاده اما در جستوجوی فضاهای دیگر و تجربههای نو است. پس، از ضرب و زنگ «قیصر»، در گذرش از زیر بازارچه میگذرد و دلریختگی «آسید مرتضی» و پرسههایش زیر هلالیهای بازار کاشان را به ضربههای مضراب سنتور مینوازد. (دلریختگی «آسید مرتضی» را ببینید!)
«کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان» دو سه سالیست پا گرفته و راه افتاده. در این سال «بهرام بیضایی» اولین فیلم سینمایی خود را با نام «عمو سبیلو» برای کانون میسازد. موسیقی آن را هم «اسفندیار منفردزاده» که با بخش سینما و موسیقی این نهاد فرهنگی ـ هنری همکاری دارد.
از دیگر سینماگران صاحبنام سینمای امروز یکی هم «عباس کیارستمی» بود که کارهای اولیهاش را از «کانون پرورش فکری» شروع کرد. دراین سال او فیلم کوتاه «نان و کوچه» را برای مرکز سینمای «کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان» میسازد، موسیقیاش را هم «اسفندیار منفردزاده».
موسیقی فیلم «رقاصه» به کارگردانی «شاپور قریب» هم در اینسال ساخته شده. حالا دیگر میشود گفت موسیقی فیلم جایگاه درست خودش را در مجموعۀ ساختن یک فیلم پیدا کرده است و در ارزیابیها، یکی از ارزشهای فیلم بهحساب میآید.
منفردزاده جایی گفته است: «موسیقی فیلم را من به سینمای ایران تحمیل کردم.» حرفی که چندان هم دور از واقعیت نیست. از «قیصر» به بعد در فیلمهای دیگر هم نام سازندۀ موسیقی متن را مینویسند و تعداد آهنگسازان برای فیلم بیشتر و بیشتر میشود.
حکایت موسیقی فیلم تلخ «رضا موتوری» در این سال اما حلاوت دیگری دارد. از ایدهها و ابتکارات دیگر «اسفندیار منفردزاده» یکی هم بدعت استفاده از ترانه برای موسیقی متن فیلم در سینمای ایران، و شکستن سُنت جا افتادۀ «آواز خواندن آرتیسه» در صحنهای از فیلم است. (خلاصۀ داستان و موسیقی فیلم «رضا موتوری» را بخوانید و بشنوید!)
ترانۀ «مرد تنها» (صدای بیصدا)، با صدای «فرهاد مهراد» با ملودی آهنگی که بر متن فیلم سوار است، روی صحنههایی که «رضا»، سوار بر موتورش، در شبزدگی خیابانهای تهران میراند اولین ترانۀ متن فیلم است که شعرش را «شهیار قنبری» سروده. اولین شعر بدون وزن یا به اصطلاح «سپید» است که ترانه میشود.
موسیقی فیلم «رضا موتوری»، در دومین دوره از جشنوارۀ فیلم «سپاس» نیز، جایزۀ اول را نصیب خود میکند. در همان ایام «کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان»، قصۀ «ماهی سیاه کوچولو» از «صمد بهرنگی» را در اجرایی نمایشنامهای، در دو صفحۀ گرامافون منتشر میکند. موسیقی فاصله و زیرصدای این نمایشنامه، همان موسیقی فیلم «رضا موتوری» و ترانۀ «مرد تنها» ساختۀ «منفردزاده» است.
همزمانی انتشار «ماهی سیاه کوچولو» و ترانۀ «مرد تنها» با هم، این شایعه را هم بر زبانها میاندازد که منظور از «آن مرد با دستهای فقیر، چشمهای محروم، پاهای خسته» صمد بهرنگی است که در «شب بیتپش» و اختناق حاکم، «مثل یک کوه» ایستاد و عمرش «مثل یک خواب کوتاه» بود و «در آب افتاد». و «خاموش شد ستاره، افتاد روی خاک» هم اشارهای است به «اولدوز و عروسک سخنگو»ی او. حکایت این ترانه اما آنگونه که سرایندۀ آن «شهیار قنبری» روایت میکند، چیزی جز این است. (آن حکایت را در اینجا بخوانید!)
و بالاخره موسیقی فیلم «پنجره» به کارگردانی «جلال مقدم» چهارمین کار و محصول از این سال پُر بار برای «منفردزاده» است. صحنهای از این فیلم و آواز خواندن «سوسن» را در جمعی که وصفش آمده را (در اینجا ببینید!)
* * *
• یادمان اسفندیار منفردزاده ـ بخش ۱
• یادمان اسفندیار منفردزاده ـ بخش ۲
• یادمان اسفندیار منفردزاده ـ بخش ۳
• یادمان اسفندیار منفردزاده ـ بخش ۴
• یادمان اسفندیار منفردزاده ـ بخش ۵
• یادمان اسفندیار منفردزاده ـ بخش ۶
• کارنامهٔ هنری اسفندیار منفردزاده (شنیداری)
* * *