چاووش ۴ اثری مشترک از «گروه شیدا» و «گروه عارف» است. تصنیف و آوازهای این آلبوم با صدای «شهرام ناظری»، و آهنگهای آن آثاری از ساختههای «پرویز مشکاتیان» و «محمدرضا لطفی» است.
برچسب: هوشنگ ابتهاج
چاووش ۳ (ژاله خون شد)
چاووش ۳ نام آلبومی با آواز «شهرام ناظری»، تکخوانی «بیژن کامکار»، و به نوازندگی «گروه شیدا» به سرپرستی «حسین علیزاده» است. آهنگسازی ۵ قطعهٔ آلبوم از «حسین علیزاده» و ۳ قطعهٔ آن از ساختههای «محمدرضا لطفی» است.
چاووش ۳ که در ضمن با نام «انقلاب ۱» نیز شناختهشده است حال و هوای انقلابی و حماسی دارد و به شکلی بیانگر احساسات و تفکرات سالهای اولیه انقلاب ۱۳۵۷ است. این آلبوم در مایههای ماهور، بیات اصفهان و چهارگاه ساخته شدهاست.
چاووش ۱ (به یاد عارف)
انجمن موسیقی کانون چاووش در دهه ۱۳۵۰ با تلاش محمدرضا لطفی (گروه شیدا)، حسین علیزاده، پرویز مشکاتیان (گروه عارف) و حمایتهای معنوی هوشنگ ابتهاج (سایه) شکل گرفت و در طول فعالیت خود ۱۲ آلبوم موسیقی با نامهای «چاووش» منتشر کرد.
چاووش ۱ (یا به یاد عارف)، اولین مجموعهٔ موسیقی از ۱۲ آلبوم چاووش است که با صدای محمدرضا شجریان و با همکاری گروه شیدا در بیات ترک اجرا شد. غزل و تصنیف این اثر از هوشنگ ابتهاج (سایه) است. این اثر توسط جهان موزیک در سال ۱۳۵۷ منتشر شد.
غزل و تصنیف:
هوشنگ ابتهاج
آواز:
محمدرضا شجریان
تکنوازان:
محمدرضا لطفی
عبدالنقی افشارنیا
پشنگ کامکار
ارژنگ کامکار
* * *
هوشنگ ابتهاج: زندگی (صدای شاعر)
زندگی
هوشنگ ابتهاج (سایه)
صدای شاعر
یادنامهی «هوشنگ ابتهاج» (ه. الف. سایه)
هوشنگ ابتهاج (ه. الف. سایه)
ششم اسفند ماه ۱۳۰۶ ـ ۱۹ مرداد ۱۴۰۱
هوشنگ ابتهاج: گریز (مجموعه ترانهها)
گریز
از هم گریختیم.
وان نازنین پیالهٔ دلخواه را، دریغ
بر خاک ریختیم!
جان من و تو تشنهٔ پیوند مهر بود،
دردا که جان تشنهٔ خود را گداختیم!
بس دردناک بود جدائی میان ما،
از هم جدا شدیم و بدین درد ساختیم.
دیدار ما که آنهمه شوق و امید داشت،
اینک نگاه کُن که سراسر ملال گشت،
وان عشق نازنین که میان من و تو بود،
دردا که چون جوانی ما پایمال گشت!
با آنهمه نیاز که من داشتم به تو،
پرهیز عاشقانهٔ من ناگریز بود.
من بارها به سوی تو آمدم، ولی
هر بار دیر بود!
اینک من و توایم دو تنهای بینصیب،
هر یک جدا گرفته ره سرنوشت خویش.
سرگشته در کشاکش طوفان روزگار،
گمکرده همچو آدم و حوا بهشت خویش!
تهران ـ اردیبهشت ۱۳۳۶
مجموعه «یادگار خون سرو»
دستخط هوشنگ ابتهاج (سایه) در بالای مطلب، برگرفته از این تصویر است. [+]
* * *
یادنامهی «هوشنگ ابتهاج» (سایه)
* * *
هوشنگ ابتهاج: سروستان (برای مرتضی کیوان)
« . . . این شعر رو سال ۱۳۵۲ ساختم. مسگر آباد، گورستان بود. گور مرتضی کیوان هم اونجا بود. اونجا رو کوبیدن. برای اینکه قبرها را از بین ببرن درخت کاشتن.
واپسین نامهی «مرتضی کیوان» پیش از اعدام
از یادگارهای باقیمانده از «مرتضی کیوان»، یکی هم دستخط و نامهای است که ساعتی پیش از اعدام در زندان خطاب به مادر، خواهر و همسرش «پوری سلطانی» نوشته است.
«مرتضی کیوان» و پیرامونیان او
تاریخ صدور کارت عضویت «مرتضی کیوان» در کتابخانهٔ ملی را دیدم (۵ اسفند ۱۳۳۱) و تاریخ پروانهٔ ورود به کتابخانهٔ مجلس شورای ملی «پوری سلطانی» همسر او که دقیقا سهسال و دو ماه بعد (۵ دی ۱۳۳۴) است. یاد آمد از جایگاهی که مرتضی کیوان در جمع هنرمندان و اهل قلم و ادبیات داشت. [+]
از «شهریار» به «سایه»
خدمت دوست شاعر و هنرمند، جناب آقای سایه [هوشنگ ابتهاج] تقدیم شده است.
تبریز ـ مرداد ۱۳۳۷ سید محمدحسین شهریار