پوران: گلبن عشق

پوران گلبن عشق

گلبن عشق
شعر: بیژن ترقی
آهنگ: حبیب‌الله بدیعی
خواننده: پوران

سحرم باد صبا چو آورد بشارتِ گل
آورد در نظرم رخ تو اشارتِ گل
بزن سری به کلبه‌ی ما ای نشان عشق من
شاید شود شکوفه‌‌باران آشیان عشق من

بی‌خبر از دل مایی که یادی از ما ننمایی
تو بیا! چو بلبلان بخوانمت ترانه‌ای
به میان گلبنی بسازم آشیانه‌ای
نرگس شود حیران ز رویت
بنفشه عطرافشانِ مویت
من مستِ مشتاقی تو
نیلوفرت با مهربانی بندد کمر در سایبانی
لاله شود ساقی تو
ماه فلک آینه‌دارت، باد صبا خدمتگزارت
صحرا شود تحسین و زیبا در پیش چشمان خمارت
چشمان من هم چشمه‌سارت
گل هستی مرا دست خزان داده به باد
تو بیا تا که رود این غم دیرینه ز یاد

* * *

مرضیه: صبح خندان

مرضیه صبح خندان

صبح خندان
شعر: نواب صفا
آهنگ: حبیب‌الله بدیعی
خواننده: مرضیه

می‌خندم، می‌خندم،
من بر دنیا می‌خندم
بر دنیا ای زیبا،
من چون گلها می‌خندم

گُل من رفتی به کجا!؟
کردی دلخون، تو مرا
چو شوی از من تو جدا
من می‌میرم به خدا
در پایت جان ریزم
از قهرت نگریزم

با لبخندی شادم کُن
با پیغامی یادم کُن
من شامِ خاموش تو
تو صبحِ خندانِ من
نقشی غم‌افزا دارد
آغاز و پایان من
به خدا، به خدا

من موجی سرگردانم
من دردی بی‌پایانم
با عشق و ناکامی‌ها
هم‌عهد و هم‌پیمانم
وصل تو باشد درمانم
نگهت زد آتش بر جانم
تو را جویم، تو را خواهم
من از تو دوری نتوانم
وفا جویم، صفا خواهم
بیا بنشین بر دامانم

* * *

مرضیه: خاطرات

مرضیه خاطرات

خاطرات
شعر: تورج نگهبان
آهنگ: حبیب‌الله بدیعی
خواننده: مرضیه

روزگاری ای آشِنای من،
همزبان من بودی شب همه شب
دلفریب من، بیوفای من،
مهربان من بودی شب همه شب
گذشته‌ها رفت و دگر نمی‌آید
کو آن یاری‌ها، مهر و دلداری‌ها
که جانم بیاساید

گذشته‌ها رفت و دگر نمی‌آید
زین پس زاری‌ها، شبها بیداری‌ها
غمی بر دل افزاید

مستی و بی‌خبری، به کُجا به کُجا شد!؟
بی‌خبر از تو کنون، دلِ خسته چرا شد!؟
زان همه بُگذشته‌ی ما
خاطره‌ای مانده به‌جا

صحبت و مستی کو!؟
لذتِ هستی کو!؟
کجا شد قرارم!؟
دریغا، بهارم کو!؟
جز تو که چون جانی، شمع شبستانی
نگاری که دل را به دستش سپارم، کو!؟

خاطره‌ی تو به‌جا بُوَد این شبها
بی‌تو دگر منم و غم تو تنها
شراب آرزوها، ای شب به ساغرم کو!؟
نگاه گرم و گویا امشب برابرم کو
دگر چه می‌خواهم من
چو کِشیده‌ای از بَرِ مَن دامن

* * *

مرضیه: سرو

مرضیه سرو

سرو
شعر: بیژن ترقی
آهنگ: حبیب‌الله بدیعی
خواننده: مرضیه

من آن سروِ چمنم
بدین قامت که منم
بهای گل شکنم
گل از کجا برآوَرَد این قد و قامت
به پا شود ز قامتم شور قیامت

بهار من به جهان
نبیند روی خزان
همیشه من تازه‌بهارم
کسی در طَرفِ چمن
نخورده حسرتِ من
از آن که من توشه ندارم

گر ندارم ثمری، سروم و آزاده منم
سایبانی به سر دلبر و دلداده منم
فلک به آزاده، صفای دل داده
تهی بُوَد دستی که باشد آزاده

خوش آن کسی که ثمر دارد و ریزد
بسان ابر که گهر بارد و ریزد

من آن سروِ چمنم
بدین قامت که منم
بهای گل شکنم
گل از کجا برآوَرَد این قد و قامت
به پا شود ز قامتم شور قیامت

منم بر گلها سایه فِکن
بیا بِنشین در سایه‌ی من
بیا بِنشین در سایه‌ی من
به شادی، جامی باده بزن
چو با من بِنشینی
صفای من بینی

بیا تو هم که چون سرو منی
مگر که سایه بر من فِکنی
چو با من بِنشینی
صفای من بینی

* * *

مرضیه: کجا می‌روی!؟

مرضیه کجا می روی

کجا می‌روی؟
شعر: نواب صفا
آهنگ: حبیب‌الله بدیعی
خواننده: مرضیه

کجا می‌روی؟
کجا می‌روی؟
به کوی تو بی‌اختیار آمدم
به سوی تو دیوانه‌وار آمدم

امیدم نگر، قرارم ببین
به مویت نگر، شام تارم ببین
به رویت نگر، نوبهارم ببین

خوشا عشقِ سوزانِ درد آفرین
به غم یار و با نامرادی قرین
تو بی‌دل، دلم را کجا می‌بری؟
چو قدرش ندانی چرا می‌بری؟

نه اشتیاقی، نه انتظاری، نه آرزویی
نه غمگساری، نه گلعذاری، نه لاله‌رویی
بیا که بی‌تو ز هستیِ خود خبر ندارم
بیا که جز تو به کس امیدی دگر ندارم

چو می‌روی از نظرم کی می‌روی از یادم
غبار راه تو شوم گر که دهی بر بادم
به کس نگویم غم دل
محرم دل می‌خواهم من
ز ناله‌ی پُر شررم
بی‌اثرم ،آگاهم من

تو عمر جاویدانی
تو فتنه‌ی دورانی
تو ماه جان‌افروزی، ماه منی
تو شعله‌ی جان‌سوزی، آه منی

* * *

error: Content is protected !!