هوشنگ ابتهاج: گریز (مجموعه ترانه‌ها)

هوشنگ ابتهاج گریز

گریز
از هم گریختیم.
وان نازنین پیاله‌ٔ دلخواه را، دریغ
بر خاک ریختیم!

جان من و تو تشنهٔ پیوند مهر بود،
دردا که جان تشنهٔ خود را گداختیم!
بس دردناک بود جدائی میان ما،
از هم جدا شدیم و بدین درد ساختیم.

دیدار ما که آن‌همه شوق و امید داشت،
اینک نگاه کُن که سراسر ملال گشت،
وان عشق نازنین که میان من و تو بود،
دردا که چون جوانی ما پایمال گشت!

با آن‌همه نیاز که من داشتم به تو،
پرهیز عاشقانهٔ من ناگریز بود.
من بارها به سوی تو آمدم، ولی
هر بار دیر بود!

اینک من و توایم دو تنهای بی‌نصیب،
هر یک جدا گرفته ره سرنوشت خویش.
سرگشته در کشاکش طوفان روزگار،
گم‌کرده همچو آدم و حوا بهشت خویش!

تهران ـ اردیبهشت ۱۳۳۶
مجموعه «یادگار خون سرو»

دستخط هوشنگ ابتهاج (سایه) در بالای مطلب، برگرفته از این تصویر است. [+]

* * *
یادنامه‌ی «هوشنگ ابتهاج» (سایه)

* * *

ترانه‌ نماز (مجموعه بازخوانی‌ها)

نماز شهیار قنبری اسفندیار منفردزاده

از قرار رواج بازار «بازخوانی ترانه‌های معروف و محبوب مردم» [+] فقط در دوباره‌خوانی ترانه‌های قدیمی و خواننده‌های نسل قبل نیست؛ در سال‌های اخیر ترانه‌هایی از ساخته‌های مشترک شهیار قنبری و  اسفندیار منفردزاده نیز در جای خود رونق این بازار از صدا شده‌اند. گرچه این متاع همیشه بر بساطی شایسته و درخور چیده و ارائه نمی‌شود.

ادامه خواندن ترانه‌ نماز (مجموعه بازخوانی‌ها)

ترانه‌ی گنجشکک اشی‌مشی (مجموعه بازخوانی‌ها)

از قرار رواج بازار «بازخوانی ترانه‌های معروف و محبوب مردم» [+] فقط در دوباره‌خوانی ترانه‌های قدیمی و خواننده‌های نسل قبل نیست؛ در سال‌های اخیر ترانه‌هایی از ساخته‌های مشترک شهیار قنبری و  اسفندیار منفردزاده نیز در جای خود رونق این بازار از صدا شده‌اند. گرچه این متاع همیشه بر بساطی شایسته و درخور چیده و ارائه نمی‌شود.

ادامه خواندن ترانه‌ی گنجشکک اشی‌مشی (مجموعه بازخوانی‌ها)

تو که دستت به نوشتن آشناست (نگاهنگ)

تو که دستت به نوشتن آشناست
دل ما رو بنویس!

ماهیگیر، ماهیگیر (نگاهنگ)

این‌همه اون دستات‌و بالا و پایین نکن
لبِ بچه ماهی رو با قلاب خونین نکن
ماهیگیر، ماهیگیر

error: Content is protected !!