یک کیف دستی زنانه ساعت ۵ بعدازظهر دیروز در تاکسی که از خیابان اکباتان به مقصد خیابان پاستور حرکت میکرده جا مانده است. محتویات آن یکمُشت اوراق و نوشتهجاتیاست که به مفت هم نمیارزد، ولی در این دنیای پر آشوب و جنجال، ممکن است در روز مبادا دردی از صاحب آن دوا کند. از جوینده محض رضای خدا تقاضا میشود بهوسیله تلفن ۴۶ ـ ۴۴ صاحب کیف را مطلع کنند.
[آگهی در روزنامه اطلاعات، شنبه، دوم بهمنماه ۱۳۳۳]
مهر آفرین (نواب صفا، پرویز یاحقی، الهه)
در اینجا ترانهای میشنویم بهنام «مهر آفرین» [. . .] آهنگ گوشنواز پرویز یاحقی، صدای خاطرهانگیز الهه و شعر زیبای اسماعیل نواب صفا.
الهه، ترانهٔ مهر آفرین را در روز ۱۳ بهمن ماه ۲۵۱۹ شاهنشاهی [۱۳۳۹ خورشیدی] اجرا و ضبط کرده. [برگرفته از: صحبت گوینده در معرفی ترانه، پیش از پخش آن.]
مهرآفرین
شعر: اسماعیل نواب صفا
آهنگ: پرویز یاحقی
خواننده: الهه
تو ای عشق من، امیدِ شادیافزای من
دنیای من، رویای من، رفتی وفا نکرده
(بیوفا کسی غنچه را ز شاخه جدا نکرده)
شبی همچو اشک سوزانم کنارم بیا
ترسم تو را این نالهها سوزد خدا نکرده
(بیوفا کسی غنچه را ز شاخه جدا نکرده)
تو پروردهی اشک و آه منی، تو را عشق من آفریده
بنازم به عشقی که نقش تو را بدین لطف و خوبی کشیده
تویی جلوهگر در دل و جان من، تو را همچو بُت میپرستم
تو عشق هنر آفرین منی به امید تو زنده هستم
ای لعل تو، نوش من، غارتگر هوش من
نام تو ترانهی من، عشق تو بهانهی من
در مستی و هوشیاری، ما را نگران داری
از دست غمت نرهم، عشق تو به کس ندهم
به عشقت وفادارم بهخدا، وفا را خریدارم به خدا
تو دیر آشنا! رفتی چرا کامم روا نکرده
گل ناز من، طناز من، بازا جفا نکرده
* * *
جمال میرصادقی: این برف، این برف لعنتی!
«این برف، این برف لعنتی»
نوشتهی: جمال میرصادقی
با صدای: راوی حکایت باقی
اجرا: پنجشنبه ۹ بهمن ۱۳۸۲
جمال (حسین) میرصادقی در سال ۱۳۱۲ خورشیدی در تهران بهدنیا آمد و فارغالتحصیل دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، در رشتۀ ادبیات فارسی است.
جمال میرصادقی، مشاغل گوناگونی داشته است: معلم، کتابدار در دانشسرای تربیت معلم، کارشناس آزمونسازی در سازمان اداری و استخدامی کشور و مسئول اسناد قدیمی در سازمان اسناد ملی ایران.
در دورۀ دراز کار نویسندگی، او داستانهای کوتاه و بلند بسیار و چند رمان نوشته که برخی از آنها به زبانهای آلمانی، انگلیسی، ارمنی، روسی، رومانیایی، عبری، عربی، مجاری و هندو ترجمه شدهاند.
از آثار منتشر شده او میتوان مجموعه داستانهای: «مسافرهای شب»، «گلهای تماشا و گل زرد»، «درازنای شب»، «این شکستهها»، و «نه آدمی ـ نه صدایی» را نام برد.
داستان کوتاه «این برف، این برف لعنتی» برگرفته از مجموعۀ «چشمهای من، خسته» از این نویسنده است.
* * *
سیاوش کسرایی (مجموعه ترانهها)
«سیاوش کسرایی» را بیشتر با منظومهٔ بلند «آرش کمانگیر» به یاد میآوریم. بخشهایی از این سروده یکی از درسهای کتاب فارسی در سالهای گذشته بود. در پاییز سال ۱۳۵۶ در شبهای شعرخوانی انستیتو گوته [ده شب] حضور او در کنار دیگر نویسندگان و شاعران معاصر اعتباری بر برپایی این حرکت فرهنگی بود.
اونجا کیه، کیه؟
برای ما ایرانیان شنیدن ترانهای مشهور از موسیقی اروپا و آمریکا توسط خوانندههای وطنی شاید چندان لطفی نداشته باشد. برعکس اما وقتی ترانهای به زبان فارسی را از دهان خوانندهای خارجی! میشنویم به گوشمان شیرین است و با همهی کجوکوله ادا شدن کلماتش باز هم به دلمان مینشیند.
موج سنگین را به دست خسته میکوبد (نگاهنگ)
یکنفر در آب میخواند شما را
موج سنگین را به دست خسته میکوبد
آثار «نیما یوشیج» در سایت «راوی حکایت باقی»
* * *
افشین مقدم: زمستون (مجموعه ترانهها)
« زمستون »
شاعر: سعید دبیری
آهنگ: سیاوش قمیشی
تنظیمکنندهٔ آهنگ: واروژان
ترانهخوان: افشین مقدم
مهدی اخوانثالث ـ زمستان (مجموعه ترانهها)
«زمستان»
مهدی اخوان ثالث
(مجموعه ترانهها)
مکالمات دو زاری!
حقالمکالمه تفن در شهر و شمیرانات
به اطلاع کلیه اهالی محترم پایتخت میرساند که حقالمکالمه هر نوبت تلفنهای عمومی در شهر و شمیرانات فقط دو ریال میباشد. خواهشمند است از پرداخت مبلغ اضافه خودداری و متخلفین را به شرکت سهامی تلفن ایران معرفی فرمایند. [روزنامه اطلاعات، دوشنبه، ۵ اسفند ماه ۱۳۳۳]
نیما یوشیج: فسانه (مجموعه ترانهها)
ای فسانه! خسانند آنان
که فرو بسته ره را به گلزار
خس، به صد سال توفان ننالد
گل، ز یک تندباد است بیمار