مهدی اخوانثالث «چاووشی» را در فروردینماه سال ۱۳۳۵ سروده است. امسال [فروردین ۱۴۰۳] شصت و هشت سال از سرودن آن میگذرد. در طی این سالها بخشهایی از این سروده نیز به شکل ترانه با صدای خوانندگان مختلف اجرا شده است.
برچسب: صدای شاعر
سیاوش کسرایی: آرش کمانگیر (صدای شاعر)
امروز (۲۳ اسفند ماه) منظومهی «آرش کمانگیر» سرودهی سیاوش کسرایی ۶۵ ساله شد. در سالگشت سرایش این شعر ماندگار آن را با صدای شاعر بشنویم.
ایرج جنتیعطایی: تا گل سرخ شدن
چنین روزی (۳۰ بهمنماه) در ۵۰ سال پیش بود که «ایرج جنتیعطایی» ـ ترانهسرای معاصر ـ «تا گُلِ سرخ شدن» را سرود. و آن، فردای روز تیرباران «خسرو گلسرخی» و «کرامت دانشیان» بود.
عمران صلاحی: بچه جوادیه (صدای شاعر)
آذر ماه امسال «بچه جوادیه» ۵۱ ساله میشود. تاریخ سرایش این سروده آذر ۱۳۵۱ است. یاد عمران صلاحی خوش و بهیاد باد.
شعر خوانی محمد زهری در شبهای شعر انستیتو گوته
کانون نویسندگان ایران با همکاری انجمن روابط فرهنگی ایران و آلمان (انستیتو گوته)، از ۱۸ تا ۲۷ مهر ۱۳۵۶ مراسم شعرخوانی و سخنرانی برگزار کردند که به «ده شب» معروف شد. در سومین شب (۲۰ مهر ماه) نوبت شعرخوانی محمد زهری بود.
● سخنرانی بهرام بیضایی در انستیتو گوته (شب سوم)
● شعرخوانی «عمران صلاحی» در انستیتو گوته (شب دوم)
● سخنرانی غلامحسین ساعدی در انستیتو گوته (شب چهارم)
● شعرخوانی «سعید سلطانپور» در انستیتو گوته (شب پنجم)
● شعرخوانی «نصرت رحمانی» در انستیتو گوته (شب هشتم)
* * *
احمد شاملو: با چشمها (صدای شاعر)
با چشمها
سروده و صدای: احمد شاملو
موسیقی: فریدون شهبازیان
شعرخوانی عمران صلاحی در شبهای شعر انستیتو گوته
کانون نویسندگان ایران با همکاری انجمن روابط فرهنگی ایران و آلمان (انستیتو گوته)، از ۱۸ تا ۲۷ مهر ۱۳۵۶ مراسم شعرخوانی و سخنرانی برگزار کردند که به «ده شب» معروف شد. در دومین شب (۱۹ مهر ماه) نوبت شعرخوانی عمران صلاحی بود.
فریدون مشیری: کوچه (تاریخچه و مجموعه ترانهها)
شعر «کوچه»، اولین بار در اردیبهشتماه ۱۳۳۹ خورشیدی در هفتهنامۀ «روشنفکر» بهچاپ رسید. با اینکه شاعر این شعر را برای خوانده شدن بهشکل ترانه نسروده بود؛ ولی چنان مورد پسند اهل موسیقی واقع شد که بعدها چند اجرای متفاوت با صدای خوانندگان مختلف از آن ساخته و اجرا شد.
احمد شاملو: آخرِ بازی (صدای شاعر)
آخرِ بازی
سروده و صدای: احمد شاملو
موسیقی: مرتضی حنانه
آخرِ بازی
عاشقان
سرشکسته گذشتند،
شرمسارِ ترانههای بیهنگامِ خویش.
و کوچهها
بیزمزمه ماند و صدای پا.
سربازان
شکسته گذشتند،
خسته
بر اسبانِ تشریح،
و لَتّههای بیرنگِ غروری
نگونسار
بر نیزههایشان.
□
تو را چه سود
فخر به فلک بَر
فروختن
هنگامی که
هر غبارِ راهِ لعنتشده نفرینَت میکند؟
تو را چه سود از باغ و درخت
که با یاسها
به داس سخن گفتهای.
آنجا که قدم برنهاده باشی
گیاه
از رُستن تن میزند
چرا که تو
تقوای خاک و آب را
هرگز
باور نداشتی.
□
فغان! که سرگذشتِ ما
سرودِ بیاعتقادِ سربازانِ تو بود
که از فتحِ قلعهی روسبیان
بازمیآمدند.
باش تا نفرینِ دوزخ از تو چه سازد،
که مادرانِ سیاهپوش
ــ داغدارانِ زیباترین فرزندانِ آفتاب و باد ــ
هنوز از سجادهها
سر برنگرفتهاند!
۲۶ دیِ ۱۳۵۷
لندن
* * *
آثار «احمد شاملو» در سایت «راوی حکایت باقی»
* * *
اردلان سرفراز (صدای شاعر) شانههایت: هایده
شانههایت
شعر و دکلمه: اردلان سرفراز
آهنگ: فرید زلاند
تنظیم آهنگ: منوچهر چشمآذر
ترانهخوان: هایده