قوزک پا
شعر: مسعود امینی
آهنگ: فریدون فروغی
خواننده: فریدون فروغی
دیگه این قوزکِ پا یاری رفتن نداره
لبای خُشکیدهم حرفی واسه گفتن نداره
چشایِ همیشه گریون آخه شُستن نداره
تنِ سردم دیگه جایی برا خُفتن نداره
دیگه این قوزکِ پا یاری رفتن نداره
لبای خُشکیدهم حرفی واسه گفتن نداره
میخوام از دستِ تو از پنجره فریاد بکشم
طعمِ بیتو بودنو از لبِ سردت بچشم
نطفهی باز دیدنت رو توی سینهم بکِشم
مثل سایه پا به پا من تو رو همرام نکِشم
دیگه این قوزکِ پا یاری رفتن نداره
لبای خُشکیدهم حرفی واسه گفتن نداره
بذار من تنها باشم، میخوام که تنها بمیرم
برم و گوشهی تنهایی و غُربت بگیرم
من یه عمریست که اسیرم زیر زنجیر غمت
دست و پام غرقِ بهخون شد، دیگه بسه موندنت
دیگه این قوزکِ پا یاری رفتن نداره
لبای خُشکیدهم حرفی واسه گفتن نداره
♫ LP Cover ♫
* * *