سیمین غانم: گل گلدون من (مجموعه ترانه‌ها)

سیمین غانم گل گلدون من

شعر ترانه: فرهاد شیبانی
آهنگ‌: فریدون شهبازیان
تنظیم آهنگ: اسفندیار منفردزاده
ترانه‌خوان: سیمین غانم

ادامه خواندن سیمین غانم: گل گلدون من (مجموعه ترانه‌ها)

عمران صلاحی و ترانه‌های او

عمران صلاحی طنز پرداز

عمران صلاحی را در کنار پرویز شاپور و بیژن اسدی‌پور یکی از «سه تفنگدار طنز» در دوره‌ی معاصر نامیده‌اند. کاریکاتور،‌ شعر و قطعه‌های طنز، پژوهش در احوال و تاریخ طنزسرایان ایران،‌ گردانندگی صفحات طنز در چند نشریه‌ٔ خوب فرهنگی، بخش مربوط به «طنزپردازی» در کارنامهٔ‌ فعالیت‌های ادبی اوست. او اما چند دفتر از سروده‌های غیر طنز در قالب‌ نیمایی و نو هم در پیشینهٔ‌ کارهای منتشر شده‌ٔ‌ خود دارد. و همچنین سرودن چند ترانه نیز.

ادامه خواندن عمران صلاحی و ترانه‌های او

سیمین غانم: قلک چشات (اولین ترانه)

سیمین غانم قلک چشات

 

قلک چشات
شعر: سعید دبیری
آهنگ: فریبرز لاچینی
خواننده: سیمین غانم

تو همونی که تو رویام تو رو من خواب می دیدم
تو چشات آسمون و آفتاب و مهتاب می‌دیدم
زلفاتو شب می‌خره تا توی اون لونه کُنه
مث من صد تا دل‌و عاشق و دیوونه کُنه

تو اونی، همونی

از تو قُلکِ چشات، سکه‌های رنگارنگ
می‌ریزه روی هوا با صدای خنده‌هات
می‌شه از ستاره پُر آسمونِ رو سیا

تو اونی ، همونی

تو همونی اگه شب قصه بگی
چشم بی‌خوابم‌و پُر خواب می‌کُنی
تو همونی اگه با من بمونی
من‌و از آرزو سیراب می‌کُنی

تو اونی، همونی

* * *
روی جلد صفحه این ترانه را در اینجا ببینید

* * *

سیمین غانم: همنفس

سیمین غانم همنفس

 

بر موسیقی‌ی زیبای فریبرز لاچینی، این ترانه را نوشته‌ام. دوستش می‌دارم. «سیمین غانم» در استادیوم ورزشی امجدیه، سرود می‌خواند. صدایی شبیه دلکش داشت. آواز خوان پُر توانی‌ست. این دومین ترانه‌ی اوست و تنها تجربه‌ی مشترک ما با هم.
[دریا در من، گزینۀ ترانه‌های شهیار قنبری، نشر نکیسا (آمریکا)، چاپ اول ۱۹۹۵، صفحه ۳۲ و ۳۳]

همنفس
شعر: شهیار قنبری
آهنگ: فریبرز لاچینی
خواننده: سیمین غانم

این که مث رهایی‌یه
گاهی یه قفل قفسه
این کیه، این کیه؟
که با من همنفسه
واسه من مقدسه

گاهی بغض غربت و بیکسی‌یه
پاری وقت‌ها مث دلواپسی‌یه
این کیه، این کیه؟
که با من همنفسه
واسه من مقدسه

مثِ خوابِ دم صبح،
مثِ گریه هق‌هقه
مث بوی جنگله،
یه عاشقه
گل ناز لادنه
یه عقیقِ روشنه
انگار این خودِ منه، خودِ منه
این کیه، این کیه؟
که با من همنفسه
واسه من مقدسه

نبضِ گل اقاقی‌یه
گاهی دروغه، هوسه
این کیه، این کیه که با من همنفسه
واسه من مقدسه؟

مثِ ترس از یه فراره توی خواب
مث لبخندِ یه عکسه، توی قاب
این کیه، این کیه؟
که با من همنفسه
واسه من مقدسه

پاری وقتها بد می‌شه
به مترسک می‌مونه
من‌و از تموم شدن می‌ترسونه

مث فکر یه سفر
لحظه‌ی رسیدنه
تبِ تندِ رفتنه، پریدنه
این کیه، این کیه؟
که با من همنفسه
واسه من مقدسه

تهران، ۱۳۵۲

* * *
روی جلد صفحه این ترانه را در اینجا ببینید

* * *

error: Content is protected !!