نیما یوشیج: در شب سرد زمستانی (احمدرضا احمدی)

نیما یوشیج درشب سرد زمستانی

مبتکر ضبط اشعاری از شاعران پیشین و معاصر و انتشار آنها در ایران «احمدرضا احمدی» بود. مجموعه‌ای که با عنوان «صدای شاعر» از سوی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر می‌شد. گزیده‌ای از شعرهای «نیما یوشیج»‌ با صدای «احمد شاملو» و موسیقی «احمد پژمان» از اولین کارهای این مجموعه بود. در آن زمان (سال ۱۳۵۱) سیزده سال از درگذشت نیما می‌گذشت.

ادامه خواندن نیما یوشیج: در شب سرد زمستانی (احمدرضا احمدی)

سیمین قدیری: آوازهای دیگر (کانون پرورش فکری)

سیمین قدیری آوازهای دیگر

آوازهای دیگر
شعرها
از: ژیلا مساعد ـ محمود کیانوش
بهروز رضوی ـ احمدرضا احمدی
آواز: سیمین قدیری
موسیقی: فریبرز لاچینی
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ۱۳۵۶ ادامه خواندن سیمین قدیری: آوازهای دیگر (کانون پرورش فکری)

سیمین قدیری: آواز فصل‌ها و رنگ‌ها (کانون پرورش فکری)

سیمین قدیری آواز فصل ها و رنگ ها

آواز فصلها و رنگها
شعرها
 از: ژیلا مساعد ـ محمود کیانوش
فرهاد شیبانی ـ احمدرضا احمدی
آواز: سیمین قدیری
موسیقی: فریبرز لاچینی
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ۱۳۵۵

ادامه خواندن سیمین قدیری: آواز فصل‌ها و رنگ‌ها (کانون پرورش فکری)

فریدون فرخزاد: تنها صداست که می‌ماند

فریدون فرخزاد تنها صداست که می ماند

تنها صداست که می‌ماند
(یاد فروغ فرخزاد)
خواننده: فریدون فرخزاد
موسیقی: فریبرز لاچینی

روی جلد صفحه این ترانه را در اینجا ببینید

* * *
بازگشت به «یادنامهٔ فروغ فرخزاد»

* * *

سیمین غانم: قلک چشات (اولین ترانه)

سیمین غانم قلک چشات

 

قلک چشات
شعر: سعید دبیری
آهنگ: فریبرز لاچینی
خواننده: سیمین غانم

تو همونی که تو رویام تو رو من خواب می دیدم
تو چشات آسمون و آفتاب و مهتاب می‌دیدم
زلفاتو شب می‌خره تا توی اون لونه کُنه
مث من صد تا دل‌و عاشق و دیوونه کُنه

تو اونی، همونی

از تو قُلکِ چشات، سکه‌های رنگارنگ
می‌ریزه روی هوا با صدای خنده‌هات
می‌شه از ستاره پُر آسمونِ رو سیا

تو اونی ، همونی

تو همونی اگه شب قصه بگی
چشم بی‌خوابم‌و پُر خواب می‌کُنی
تو همونی اگه با من بمونی
من‌و از آرزو سیراب می‌کُنی

تو اونی، همونی

* * *
روی جلد صفحه این ترانه را در اینجا ببینید

* * *

سیمین غانم: همنفس

سیمین غانم همنفس

 

بر موسیقی‌ی زیبای فریبرز لاچینی، این ترانه را نوشته‌ام. دوستش می‌دارم. «سیمین غانم» در استادیوم ورزشی امجدیه، سرود می‌خواند. صدایی شبیه دلکش داشت. آواز خوان پُر توانی‌ست. این دومین ترانه‌ی اوست و تنها تجربه‌ی مشترک ما با هم.
[دریا در من، گزینۀ ترانه‌های شهیار قنبری، نشر نکیسا (آمریکا)، چاپ اول ۱۹۹۵، صفحه ۳۲ و ۳۳]

همنفس
شعر: شهیار قنبری
آهنگ: فریبرز لاچینی
خواننده: سیمین غانم

این که مث رهایی‌یه
گاهی یه قفل قفسه
این کیه، این کیه؟
که با من همنفسه
واسه من مقدسه

گاهی بغض غربت و بیکسی‌یه
پاری وقت‌ها مث دلواپسی‌یه
این کیه، این کیه؟
که با من همنفسه
واسه من مقدسه

مثِ خوابِ دم صبح،
مثِ گریه هق‌هقه
مث بوی جنگله،
یه عاشقه
گل ناز لادنه
یه عقیقِ روشنه
انگار این خودِ منه، خودِ منه
این کیه، این کیه؟
که با من همنفسه
واسه من مقدسه

نبضِ گل اقاقی‌یه
گاهی دروغه، هوسه
این کیه، این کیه که با من همنفسه
واسه من مقدسه؟

مثِ ترس از یه فراره توی خواب
مث لبخندِ یه عکسه، توی قاب
این کیه، این کیه؟
که با من همنفسه
واسه من مقدسه

پاری وقتها بد می‌شه
به مترسک می‌مونه
من‌و از تموم شدن می‌ترسونه

مث فکر یه سفر
لحظه‌ی رسیدنه
تبِ تندِ رفتنه، پریدنه
این کیه، این کیه؟
که با من همنفسه
واسه من مقدسه

تهران، ۱۳۵۲

* * *
روی جلد صفحه این ترانه را در اینجا ببینید

* * *

error: Content is protected !!