نسل جوان ما شاید چندان با نام «سیمین آقارضی» نوازندهی ساز «قانون» آشنا نباشند؛ کمی بزرگترهای ما اما اگر نه به نام و چهره، که حتما صدای ساز و اجراهای دلنشین او را بهیاد دارند. از سر اتفاق به مطلبی در بارهی «زنانه بودن ساز قانون» برخوردم که در آن از جمله به این بانوی هنرمند اشاره شده بود. خلاصهای از آن مطلب را همراه با آثاری از تکنوازیهای زندهیاد سیمین آقارضی بخوانید و بشنوید.
برچسب: یادداشتهای راوی
تکگویی در فیلمهای «علی حاتمی»
علی حاتمی را که «ایرانیترین فیلمساز سینمای ایران» خواندهاند؛ میتوان استادِ بیبدیل خلقِ «تکگوییهای ماندگار سینمای ایران» نیز دانست. نمونههای درخشانی از این تکگوییها که او در فیلمهایش برای ما به یادگار گذاشت را بخوانید و ببینید.
بابا دقمرگ شد و مُرد
شهر، شهر فرنگه
(تیتراژ فیلم حسن کچل)
نوشته: علی حاتمی
صدا و اجرا: مرتضی احمدی
ترانههای سکانس تصنیففروش در فیلم سوتهدلان
در فیلمهای علی حاتمی موسیقی، تصنیف و ترانه جایگاه خاص خود را دارد. از «حسن کچل» و «باباشمل» که هر دو فیلم موزیکال بودند تا «دلشدگان» که داستان سفر گروه نوازندگان ایرانی برای ضبط تصنیف و موسیقی است.
قاصدک: یادواره صمد بهرنگی (انتشارات ابتکار)
«موسسۀ فرهنگی ابتکار» با مدیریت ابراهیم زالزاده در عمر کوتاه فعالیت خود، چند مجموعهی شنیداری در معرفی شعر جهان و داستان کودکان، و در سال ۱۳۵۸ دو یادوارهی ارزشمند در بزرگداشت «خسرو گلسرخی» و «صمد بهرنگی» منتشر کرد.
محمدعلی سپانلو: نام تمام مردگان «یحیی» است (صدای شاعر)
«نام تمام مردگان یحیی است» نام سرودهای مشهور از «محمدعلی سپانلو» است. شاعر برای انتخاب نام «یحیی» در این شعر روایت خودش را دارد. روایتی دیگر در بارهی «یحیا»ی دیگر را در کتاب «دو قرن سکوت» خواندم که شاید همین در ناخودآگاه شاعر باعث انتخاب آن نام در سرودهاش شده است. یحیایی که مردم خراسان در زنده نگهداشتن نام او در سالی که کشته شد نام هر پسری که متولد میشد را «یحیی» میگذاشتند.
ادامه خواندن محمدعلی سپانلو: نام تمام مردگان «یحیی» است (صدای شاعر)
«معینی کرمانشاهی»، شاعر ترانههای ماندگار
«معینی کرمانشاهی» شاعر بخشی از ترانههای ماندگار زمانهی ما است. چند ترانه از سرودههای او که با صدای خوانندگان مختلف همراه با نوای مشهورترین نغمهسازان موسیقی معاصر ایران اجرا شده و به یادگار مانده است را بشنوید. یادش گرامیباد.
رهی معیری کاروانسالار ترانهسرایان سبک کلاسیک
رهی معیری را بیشتر با ترانههایی که سروده میشناسند. وقتی میگویی: «رهی معیری»، انگار گفته باشی: «دیدی که رسوا شد دلم» مرضیه، «بهکنارم بنشین» دلکش، «خزان عشق» جواد بدیعزاده و «من از روز ازل دیوانه بودم» غلامحسین بنان.
جواد بدیعزاده: خزان عشق (مجموعه ترانهها)
خزان عشق را رهی معیری در سال ۱۳۱۳ سروده است. بیستوپنج سالگی شاعر، و بهقولی اولین ترانهسازی او که با آهنگی از ساختههای جواد بدیعزاده اجرا شد. با اینهمه سالی که از عمر این ترانهی خاطرهانگیز میگذرد اما، هنوز هم زمزمهی هر از گاه خیلی از ما، در خلوت و بهیاد آوردنهای خاطرات سالهای گذشته است.
ترانههایی با صدای «رامش» و دیگران
برای بسیاری از ما نام ترانهی «نماز»، یادآور اجرای آن توسط. دو خوانندهی نامآشناست. یکی «فریدون فروغی»؛ و دیگری با صدایی که بهقول شهیار قنبری ـ سرایندهی شعر ترانهی نماز ـ مثل هیچ صدایی نیست. صدای رامش.