امروز (۳۱ شهریور ماه) سالگشت زادروز «پرویز یاحقی» است. یادش گرامی. از مثلثهای هنری مشهور در عالم ترانهسرایی، یکی هم جمع سه نفرهی «پرویز یاحقی» [آهنگساز]، «بیژن ترقی» [ترانهسرا]، و «حمیرا» [آوازخوان]، بود. از نتایج کار گروهی این جمع، یکی هم آن چند برنامهی «گلهای رنگارنگ» بود که در نزد اهل نظر جلوهای یافت و پسند عام و خاص واقع شد.
برچسب: یادداشتهای راوی
فریدون مشیری: کوچه (تاریخچه و مجموعه ترانهها)
شعر «کوچه»، اولین بار در اردیبهشتماه ۱۳۳۹ خورشیدی در هفتهنامۀ «روشنفکر» بهچاپ رسید. با اینکه شاعر این شعر را برای خوانده شدن بهشکل ترانه نسروده بود؛ ولی چنان مورد پسند اهل موسیقی واقع شد که بعدها چند اجرای متفاوت با صدای خوانندگان مختلف از آن ساخته و اجرا شد.
برگزیدهای از یادگارهای ماندگار «واروژان»
امروز (۲۶ شهریور ماه) سالروز درگذشت «واروژان» است. آهنگسازی که جایگاهش در مقولهی ترانهی نوین ایران تثبیت شده و یکی از خاطرهسازان برجستهای که بیشک چند ترانه با آهنگهای ساختهی او با خاطراتی از سالهای جوانی ما گره خورده است.. یادش گرامی و به یاد باد.
ترانهی «هفته خاکستری» حکایتی همچنان باقی!
«هفته خاکستری» را «کمپانی لاوی» منتشر کرد. با طرحی از «امیر نادری». خطاطی روی جلد خاکستری رنگِ آن کار «مصطفی اوجی» است. هفت روز هفته در قالبی تایپوگرافیک و خطاطی شده، در چیدمانی در هم و کلاف شده بههم. بازتاب بیحوصلگی و کلافه بودنی که در شعر ترانه است و به نوعی یادآور چاقوهای برهنۀ آویزان از سقف، کار مرتضی ممیز.
دیدم که جانم میرود
به یادِ جوانهایی که نورِ چشمِ پدر و مادر، عزیزی از خانواده و آرام جانِ کسی بودند و در این سال پیش چشمشان پر کشیدند و رفتند.
حکایت آن برنوی دسته نقرهای!
اینکه در ترانههای ملل دیگر آیا «تیر» و «تفنگ» هم به کار رفته یا نه را نمیدانم. در ایران اما بسیاری نوجوانی را با ترانهی کودکانهی «اما تفنگم توش یه فشنگه»، و جوانی را با «تفنگم را بده تا ره بجویم» و شور «تفنگ و گل و گندم داره میاره» طی کردهاند. داستان «برنوی دسته کوتاه و نقرهای» اما حکایت دیگریست.
فرهاد مهراد: بازم صدای نی میاد!
در سال ۱۳۸۴ سالی پس از درگذشت فرهاد مهراد مجموعهای منتشر شد که در آن کارهایی او از زمان همکاریش با گروه بلککتز (ضبط شده در کلاب کوچینی) تا دکلمههایی به هنگام درمان در پاریس، گنجانده شده بود.
اندر حکایت حذف آن بطری مشکوک! از روی میز
در ادامهی حکایت سانسورهای تصویری در ایران، اینبار حذف یک عدد بطری مشکوک! از روی میز کشتیگیران ایرانی را در سفرشان به سوئد در سال ۱۳۳۳ خورشیدی ببینید و بخوانید.
«داشآکل» در سینما، تئاتر و ترانههای ایرانی
داش آکل نام یکی از داستانهای کوتاه مجموعهی سه قطره خون به قلم صادق هدایت است که با این جمله شروع میشود: «همهی اهل شیراز میدانستند که داشآکل و کاکا رستم سایهی یکدیگر را با تیر میزدند.»
قمرالملوک وزیری: دلی آتشین بر سینهی مزار او
از شاعران معاصر بودهاند کسانی که پیش از مرگ برای سنگ مزار خود شعری سرودهاند. پروین اعتصامی، (این که خاک سیهش بالین است، اختر چرخ ادب پروین است)، ایرج میرزا، (این که خفته است در این خاک منم، ایرجم ایرج شیرینسخنم)، رهی معیری (در اینجا شاعری غمناک خفته، رهی در سینهی این خاک خفته).