در معرفی «سهراب سپهری» بعد از نام او معمولا اول «شاعر» و بعد «نقاش» آورده میشود. «سهراب سپهری شاعر و نقاش ایرانی در پانزدهم مهرماه سال ۱۳۰۷ در کاشان متولد شد.»
دلیلش شاید اینکه طرح و تابلوهای نقاشی او را در ایران کمتر کسی از نزدیک دیده است. مگر به شکل تصویری و چاپ شده در کتاب و کارت و سایتهای اینترنتی. کتابها و سرودههایش اما بیشتر در دسترس بوده و هست.
بعضی از جملات او در سرودههایش در این دو سه دهۀ اخیر، در جامعۀ ما ایرانیها شکلی از «اصطلاح جا افتاده» پیدا کرده و در زبان و فرهنگ روزانۀ مردم، جاری و پذیرفته شده است. کافی است فقط بگویید: «اهل کاشانم. . .» یا «تا شقایق هست. . .». شاید حتی پشت سپر تاکسی ـ وانتهای شهری، جملۀ «چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید» را هم دیده باشید.
بهرحال «سهراب سپهری» اگر بابت طرح و تابلوهایی که کشید، «نقاش صاحب سبک» و برای هشت دفتر شعری که از سرودههای او در دست است از جمله «شاعران نوپرداز معاصر» بود، ولی «ترانهسرا» نبود و شعری برای «ترانه شدن» نسرود.
بیست و چند سال پیش (زمستان ۱۳۶۶)، اما اولین تجربۀ ترانه شدن سرودههایی از «سهراب سپهری» انجام شد. آلبوم «در گلستانه»، به آهنگسازی «هوشنگ کامکار»، آواز «شهرام ناظری»، و دکلمۀ «احمدرضا احمدی» و با همکاری گروه کر مرکز سرود منتشر شد. مناسبت آن، شصتمین سال تولد «سهراب سپهری» بود.
«در گلستانه»، در سبک «موسیقی ملی ایران» کار شده بود، اثری برای ارکستر سمفونیک، گروه کر و آواز سلو که سازهای سنتی ایرانی نیز از جمله سنتور، سهتار، کمانچه و دف در اجرای آن همراهی داشتند.
میدانیم که «موسیقی سنتی ایران» به لحاظ ساختاری که دارد ـ بهخصوص در قسمت های آوازی ـ برای استفاده از «شعر نو» به عنوان کلامی که در ترکیب با آن «ترانه» شود، چندان سازگار و همخوان نیست. گرچه در دستیابی به آمیزهای از این دو عنصر برای اجرای ترانه، تجربههایی هم شده که نتیجۀ قابل قبول و خوبی داشته است.
شعر «سهراب سپهری» اما در مقایسه با شاعران نوپردازی که سرودههایی از آنها به ترانه درآمده، دارای ویژگیهای خاصی است که هنوز هم دست اهل موسیقی سنتی را بستهتر میکند. شاید همین است که ترانههایی که بر مبنای سرودههای این شاعر میشنویم ـ جز یکی دو تایی ـ بیشتر در ترکیب با موسیقی مدرنتر و در حال و فضایی انتزاعی اجرا و سازبندی شده است.
اینجا مجموعهای از سرودههایی که از «سهراب سپهری» توسط هنرمندان مختلف در سبک و شیوههای متفاوت خوانده و اجرا شده را میشنوید. اگر شما هم نمونههای جز آنچه در این جعبۀ موسیقی آمده سراغ دارید، بفرستید تا به این مجموعه اضافه شود.
سرودههای سهراب سپهری (مجموعه ترانهها)
● آب (آب را گل نکنیم)
● ندای آغاز (کفشهایم کو)
● نشانی (خانهٔ دوست کجاست)
● و پیامی در راه (روی خواهم آمد)
● پشت دریاها (قایقی خواهم ساخت)
● «صدای پای آب» (همراه با چند ترانهٔ دیگر)
● واحهای در لحظه (به سراغ من اگر میآیید)
● در قیر شب (رخنهای نیست در این تاریکی)
● در گلستانه (در گلستانه چه بوی علفی میآمد)
* * *