مرضیه: شبهای مستی

مرضیه شبهای مستی

شبهای مستی
شعر: معینی کرمانشاهی
آهنگ: پرویز یاحقی
خواننده:‌ مرضیه

من عاشق می‌نوشم
می‌سوزم و خاموشم
شبها در میخانه افتاده و مدهوشم
بار عشق یاری بُوَد به‌دوشم

تا من به تو دل بستم، فارغ ز جهان هستم
من رند خراباتم،‌ منعم مکُن ار مستم

در خلوت تنهایی، با مایی و بی‌مایی
در پرده‌ی پندارم پنهانی و پیدایی
امشب فارغ بینی ز عقل و هوشم

دور از رخ دلدارم، آشفته دلی دارم
چون چشم فسونگرش
مخمورم و هوشیارم

هستم چو به میخانه
غم گو نکند خانه
من بی‌دل و، دل باشد
بر گیسوی جانانه

در عالم ما هم خبری باشد
در سینه‌ی ما هم شرری باشد
مشکن دل ما را به دل‌آزاری
در ناله‌ی ما هم اثری باشد

* * *

دلکش: بازگشته

دلکش بازگشته

بازگشته
شعر: معینی کرمانشاهی
آهنگ: علی تجویدی
خواننده: دلکش

امید جانم ز سفر باز آمد
شکر دهانم ز سفر باز آمد

عزیز آن که بی‌خبر
به ناگهان رود سفر
چو ندارد دیگر دلبندی
به لبش ننشیند لبخندی
چو غنچه‌ی سپیده‌دم
شکفته شد لبم ز هم
که شنیدم یارم باز آمد
ز سفر غمخوارم باز آمد

همچنان که عاقبت
پس از همه شب بدمد سحر
ناگهان نگار من
چنان مه نو آمد از سفر
من هم پس از آن دوری
بعد از غم مهجوری
یک شاخه‌ی گل بُردم به برش
دیدم که نگار من
سر خوش ز کنار من
بگذشت و به بر یار دگرش

وای از آن گُلی که دست من بود
خموش و یک جهان سخن بود
گُل که شُهره شد به بی‌وفایی
ز دیدن چنین جدایی
ز غصه پاره پیرهن بود

پانویس:
ترانه‌ «بازگشته» را می‌توان مُکمل یا پیوستی بر ترانه‌ی «سفر کرده» دانست. آن ترانه نیز اثر مشترک این سه هنرمند است. [در اینجا بشنوید!]

* * *
«معینی کرمانشاهی»، شاعر ترانه‌های ماندگار

* * *

دلکش: قسمت من

دلکش قسمت من

قسمت من
شعر: معینی کرمانشاهی
آهنگ: علی تجویدی
خواننده:‌ دلکش

سر به صحراها زدم من
بر هوس‌ها پا زدم من
رنج پیش و کم ندارم
مست عشقم غم ندارم
قسمـت من هم از این
دورِ فـلک آزادگی شد
حالت من هم مشوّش
با غمِ دلدادگی شد

رنج پیش و کم ندارم
مست عشقم غم ندارم

قامت آزاده‌ی من
پیش گردون خم نشد
روی خاک افتادم اما
از وقارم کم نشد

هر کسی آرام خواهد
عیش و نوش و کام خواهد
قسمت من هم از این
دورِ فـلک آزادگی شد
حالت من هم مشوّش
با غمِ دلدادگی شد

رنج پیش و کم ندارم
مست عشقم غم ندارم
. . .

* * *
«معینی کرمانشاهی»، شاعر ترانه‌های ماندگار

* * *

مرضیه: لاله صحرایی

مرضیه لاله صحرایی

لاله صحرایی
شعر: معینی کرمانشاهی
آهنگ: جواد لشگری
خواننده: مرضیه

ساقی مرا به یک ساغر
چو می به جوش آور
به بزم هستی، ز شور مستی
مرا چو نی امشب تو در خروش آور

ای لاله‌ی صحرایی، نشکفته چرایی
گُلخانه پُر از گُل شد، ای لاله کجایی
تو مشعلِ سوزانِ این محفلِ مایی

ما می‌زدگان، از دل و جان
تا به جهان هستیم پیمانه به دستیم
با اهل وفا، صدق و صفا، ما به خدا
هرگز پیمان نشکستیم

گر دامنت ای یار در دست من آید
قمری به ترانه گُل در سخن آید

ما می‌زدگان، از دل و جان
تا به جهان هستیم پیمانه به دستیم
با اهل وفا، صدق و صفا، ما به خدا
هرگز پیمان نشکستیم

از من تو چه خواهی
گاهی به نگاهی دیدار تو خواهم
من راه تو پویم، من وصل تو جویم
عشق تو گواهم

* * *
«معینی کرمانشاهی»، شاعر ترانه‌های ماندگار

* * *

مرضیه: خاطره یک‌شب

مرضیه خاطره یک شب

خاطره یک‌شب
(اطلاعات روی صفحه اشتباه است)
شعر: معینی کرمانشاهی
آهنگ: علی تجویدی
خواننده: مرضیه

یادش بخیر آن شبِ خوش
که نوشیدم از دستِ تو جامی
زآن شب دگر بی‌خبر گشتی از عاشقِ بی‌سرانجامی

بعد از آن شب دگر، مستم و بی‌خبر
من نیارم به لب غیرِ نامت کلامی
تو هم یاد ما کُن گهی با سلام و پیامی

کاش این دلِ ناشکیبایِ ما
در آن شبِ عشق و رویایِ ما
تا ابد مست و مدهوش از آن باده می‌شد
چه می‌شد جهان گر به کامِ دو دلداده می‌شد

از آن شب چها کشیده‌ام
خدا کُند تو هم بدانی
به جز رنج و غم ندیده‌ام
خدا کُند تو هم بدانی
یار کسی شو که قَـدرت بداند
خاکِ رَهَت را به مُژگان نشاند
. . .

* * *
«معینی کرمانشاهی»، شاعر ترانه‌های ماندگار

* * *

مرضیه: ای آشنای من

مرضیه ای آشنای من

ای آشنای من
شعر: معینی کرمانشاهی
آهنگ: همایون خرم
خواننده: مرضیه

ای آشِنایِ من، بشنو نوای من
شادی نصیب تو، حسرت برای من
بی‌تو غمِ مرا داند خدایِ من

عاشقی کارِ هر فرزانه نیست
جُز پسندِ دلِ دیوانه نیست
گوشه‌ای خوشتر از میخانه نیست
کاندر آنجا کسی بیگانه نیست

چه کرده‌ام که از تو من جدا شدم
چه گفته‌ام اسیرِ این بلا شدم
دارم آرزویِ یارِ دلجویی
تا به سویِ او آوَرَم رویی

هر که بر سر شور و نوائی دارد
در دلِ خود نورِ صفائی دارد
گر تو زمن بی‌خبری می‌دانی
عاشقِ دیوانه خدائی دارد
نَبُـوَد مـا را، ز جهـان یارا غمِ فردایی
رهِ مستان رو، سویِ جانان شو اگر از مائی
. . .

* * *
معینی کرمانشاهی، شاعر ترانه‌های ماندگار

* * *

دلکش: روزگار بگذشته

دلکش روزگار بگذشته

روزگار بگذشته
شعر: معینی کرمانشاهی
آهنگ: علی تجویدی
خواننده: دلکش

هر زمان آید یادم روزگار بگذشته
شعله‌ها زند بر دل یادگار بگذشته
مانده بر چهرم داغ انتظار بگذشته
رفته افسوس از دستم اختیار بگذشته

جانا دنیا گذرد
زشت و زیبا گذرد
کم خور غم کارِ گذشته
دارم شکوه‌ها افزون
در خزان عمرِ خود از بهار بگذشته

چرخ اگر گردد باز هم بر مدار بگذشته
خواهم درد و رنج بی شمار بگذشته

* * *
مثلث هنری: علی تجویدی، معینی کرمانشاهی و دلکش

* * *

error: Content is protected !!