میگویند کوچکترین واحد اجتماع «خانواده» است. یعنی که پدر و مادر، به همراه فرزند یا فرزندانی. بهجز «لالاییها»یی که مادران به وقت خواباندن فرزند نوزاد خود میخوانند [+]؛ در موسیقی ایرانی ترانههایی هم هست که از زبان پدر یا مادر در خطاب به فرزندشان خوانده شده است. در این ترانهها گاه جنسیت فرزند (دختر یا پسر) مشخص و اعلام میشود؛ و گاه در شکل عمومیتری با عنوان «کودک» یا «فرزند» مورد خطاب قرار میگیرد.
برچسب: یادداشتهای راوی
نام و یاد «پدر» در ترانههای ایرانی (مجموعه ترانهها)
در تاریخ ادبیات ایران ـ بهخصوص در شعر فارسی ـ «مادر» جایگاهی ویژه دارد. از مقام ارجمند او به شایستگی و سپاس یاد میکنند و قدر و منزلت او را به سرودهای درخور، پاس داشتهاند. «پدر» اما گرچه در مناسبات اجتماعیِ حاکم در جامعه نصیب بیشتری عایدش شده، ولی باز نتوانسته در اشعار ادبی دوران ما به اندازۀ «مادر» جایی برای خود باز کند.
ادامه خواندن نام و یاد «پدر» در ترانههای ایرانی (مجموعه ترانهها)
نام و یاد «همسر» در ترانههای ایرانی (مجموعه ترانهها)
در تاریخ ادبیات هر کشور، اشعار تغزلی جای ویژهٔ خود را دارند. سرودههایی که در آن از حالات عشق گفته شده، سخنی که از هر زبان بشنوی نامکرر است. همه توصیف جلوههای یار است و عرض ارادت بسیار به معشوق.
ادامه خواندن نام و یاد «همسر» در ترانههای ایرانی (مجموعه ترانهها)
نام و یاد «مادر» در ترانههای ایرانی (مجموعه ترانهها)
در تاریخ ادبیات ایران ـ بهخصوص در شعر فارسی ـ «مادر» جایگاهی ویژه دارد. از مقام ارجمند او به شایستگی و سپاس یاد میکنند و قدر و منزلت او را به سرودهای درخور، پاس داشتهاند.
ادامه خواندن نام و یاد «مادر» در ترانههای ایرانی (مجموعه ترانهها)
شهر «تهران» در ترانههای ایرانی (مجموعه ترانهها)
در کنار اشعار میهنی شاعران کلاسیک که در ستایش «وطن» و اهمیت «سرزمین مادری» سرودهاند؛ سرودههایی هم هست که شاعر در آن به تعریف از یک «شهر» بهخصوص پرداخته است. این سرودهها اغلب کار «ترانهسرا»ها است. نام و اشاره به کوی و برزن و محلهها و خاطراتی که از سر حسرت و فراقزدگی سروده شده است و ما آن را در آمیزهای از صدای خواننده و موسیقی، به شکل ترانه میشنویم.
ادامه خواندن شهر «تهران» در ترانههای ایرانی (مجموعه ترانهها)
نام شهرهای ایران در ترانههای فارسی
البته در اینکه «همه جای ایران سرای من است» شک نیست ولی شهر زادگاه هر کس انگار ارج و قرب دیگری دارد. حتی اگر به اجبار زندگی از آنجا کوچ کرده و شهر دیگری در همان ایران مقیم شده باشد. بهرحال حافظهی آدمیست و خاطراتش از خانه و کوچهخیابان و مردم شهری که در آن پا گرفته و بزرگ شده است.
حروف «الفبا» در ترانههای ایرانی
برای نوشتن به هر زبانی باید که «الفبای» آن را دانست. حالا را نمیدانم ولی زمانی دانشآموزان باید ترتیب درست الفبا را هم از حفظ بلد میبودند. جالب این که از حروف الفبا در ترانههای ایرانی هم استفاده شده است.
روزهای هفته در ترانههای ایرانی
در زبانهای دیگر هم حتما ترانههایی هست که در آن از روزهای هفته نام برده میشود. یکی از مشهورترین آنها شاید ترانهٔ «یکشنبهها هرگز» Never on Sunday با صدای «ملینا مرکوری» باشد که ترانهٔ فیلمی با همین نام بود. در ترانههای ایرانی به زبان فارسی هم نمونههایی از این نوع وجود دارد.
کار و کسب (مشاغل) در ترانههای ایرانی
«ترانههای کار» نزد همهٔ اقوام و در فرهنگ هر ملتی وجود دارد. از بردههای سیاهپوستی که در آمریکای سالهای دور با خواندن آوازهای جمعی در مزرعههای پنبه کار میکردند تا خوشهچینان و دروگران، یا آواز شالیکارهای خودمان در همهٔ این سالها.
تصویر «شاهمهدی» به قلم «امیر نادری»
پیشینهی آشنایی «مهدی سماکار» با «امیر نادری» [+] باید به دوران همکاری این دو در «کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان» [+] برسد. امیر نادری فیم «ساز دهنی» را برای کانون پرورش فکری میساخت؛ و مهدی سماکار سرپرست بخش انیمیشن در آنجا بود. امروز تصویر این طرح را در صفحه فیسبوک زندهیاد مهدی سماکار دیدم. در توضیح آن نوشته بود: