بنان: الهه ناز (مجموعه ترانه‌ها)

بنان الهه ناز

الهه ناز
شعر: کریم فکور
آهنگ: اکبر محسنی
خواننده: غلامحسین بنان

باز ای الهه‌ی ناز، با دلِ من بساز
کین غمِ جان‌گداز برود ز بَرم

گر دلِ ‌من نیاسود، از گناهِ تو بود
بیا تا ز سرِ گُنهت گذرم

باز می‌کُنم دستِ یاری به سویت دراز
بیا تا غم خود را با راز و نیاز، ز خاطر ببرم

گر نکُند تیرِ خشمت دلم را هدف
به خدا همچو مرغِ پُر شور و شعف به سویت بپَرم

آن‌ که او به غمت دل بندد چون من، کیست!؟
نازِ تو بیش از این بهرِ چیست!؟

تو الهه‌ی نازی، در بزمم بنشین!
من تو را وفا دارم بیا که جز این نباشد هُنرم
این‌ همه بی‌وفایی ندارد ثمر
به خدا اگر از من نگیری خبر، نیابی اثرم

* * *
خاطره‌‌نوشته‌ای از عکاس تصویر مرضیه بر مزار غلامحسین بنان

* * *

پروین: من کجا، او کجا!؟

پروین من کجا او کجا

من کجا، او کجا
شعر: کریم فکور
آهنگ: همایون خرم
خواننده: پروین

ای خدا! چرا نباشد رها
دلِ پریشانِ من از بلا
ای فلک! ای خدا! من کجا؟ او کجا؟

آن نارنین دیر آشنا
که شهره باشد در شهر ما
کنون که پوید راه سفر
شود چو بختم از من جدا
من در این سرزمین
او در آن سوی دنیا
ای فلک! ای خدا! من کجا؟ او کجا؟

قصه عشق ماجرای من
کس نمی‌داند جز خدای من
در آن نگاه شادی‌آفرین
رنگ غم دارد خنده‌های من
من در این سرزمین
او در آن سوی دنیا
ای فلک! ای خدا! من کجا؟ او کجا؟

ای باوفای من! بشنو صلای من
دل، چون موج سرگشته‌ای
شد اسیر طوفان غم
بی تو در این شبهای تار
شد پناهم دامان غم
من در این سرزمین
او در آن سوی دنیا
ای فلک! ای خدا! من کجا؟ او کجا؟

* * *

الهه: وقتی که تو می‌خندی

الهه وقتی که تو می خندی

وقتی که تو می‌خندی
شعر: کریم فکور
آهنگ: مجید وفادار
خواننده: الهه

خندد جهان بر من، قلبم شود روشن
با آن لبِ جان‌پرور، وقتی که تو می‌خندی
دست تو در دستم، چشمت کُند مستم
مستی شود افزونتر، وقتی که تو می‌خندی

شد تازه روانِ‌ من از معجزه‌ی لبخند
این خنده‌ی روح‌افزا آخر کُندم پابند
از قلب من گویی رود رنج و غم دنیا، وقتی که تو می‌خندی
گیتی شود در چشم من زیباتر از رویا، وقی که تو می‌خندی

وقتی که تو می‌خندی توفان عشقت کلبه‌ی دلها به‌هم ریزد
رنج زمانه همچو گردی از میان خیزد
ما را نگاهت درسی از جادو بیاموزد
جان گر بپرهیزد ز عشقت با چه آمیزد؟

* * *

الهه: قصه عشق

الهه قصه عشق

قصهٔ عشق
کلام: کریم فکور | خواننده: الهه
بر آهنگ ترانه: Andy Williams – Love Story

آه من از کجا بیان کُنم این قصه را
که عالمی خبر شود ز عشق ما
من از کُجا بیان کُنم این ماجرا
که دیده را سازد گریان
او نور امید افشانده بر دنیای من
باشد چو ماه روشنگر شبهای من
گر نقش او از پرده‌ی رویای من گردد فنا
دنیای من یابد پایان چون خورشید صبح پاییز
قلب و روحم را سازد لبریز از یک احساس
فریاد از این احساس
دارم آتش در دل پنهان
اشکِ من باشد قصه‌گوی این عشقِ سوزان

♫  LP Cover  ♫

* * *
نمونهٔ فارسی‌شدهٔ ترانه‌های مشهور

* * *

ناصر مسعودی: بی‌من مرو

ناصر مسعودی بی من مرو

بی‌من مرو
شعر فارسی: کریم فکور
شعر گیلکی: تیمور گرگین
آهنگ و خواننده: ناصر مسعودی

راهِ  صحرا مرو  در دل شبِ سیاه
مرا با خود ببر تا شوم دلیلِ راه
شب بُوَد؛ پیچ و خم کوه و کتل پُر خطر
بی‌خطر باشد اگر با تو شوم همسفر
چون من ای فتنه، نگهبانِ توام تا سحر

نازنین یار من! بشنو از دل سخن
مرو! بی‌من مرو! دل به دریا مزن
من که سودا زده‌ی چشم سیاه توام
مشعلم در دلِ شب بر سر راه توام

* * *

گوگوش: تصویر مادر (کولی پریشان)

گوگوش تصویر مادر کولی پریشان

تصویر مادر (کولی پریشان)
کلام: کریم فکور | خواننده: گوگوش
بر آهنگ: Ae Dil Mujhe Bata De – Geeta Dutt

من کولی پریشان، بی‌نام و بی‌نشانم
آواره‌ی بیابان، سرگشته‌ی جهان
یکدم نمی‌توانم در گوشه ای بمانم
در کوه و دشت و صحرا، چون آهویی روانم
شبها که خسته از راه، سر بر زمین گذارم
تصویر مادرم را در لوح خاطر آرم
در اوج آسمانها چشمک زند ستاره
از من گهر فشاندن، از او یکی اشاره

من کولی پریشان، بی‌نام و بی‌نشانم
بشنو حکایت من از ساز نغمه‌خوانم
آیم چنان که دانی، از بهر نغمه‌خوانی
باشد سرور و شادی، سر فصل زندگانی
در پای چشمه‌ساران، شور افکند نوایم
هر جا که پا نهم من، آنجا بُود سرایم
در سینه‌ام خروشد، موجی از آرزوها
عیبم مکُن که ماندم، در این زمانه تنها
من کولی پریشان، بی‌نام و بی‌نشانم
آواره‌ی بیابان، سرگشته‌ی جهانم

* * *
نمونه‌ی فارسی شده‌ی ترانه‌های مشهور

* * *
نام و یاد «مادر» در ترانه‌های ایرانی

* * *

الهه: شبها بیگانه‌ای

الهه شبها بیگانه ای

شبها بیگانه‌ای
کلام: کریم فکور | خواننده: الهه
بر آهنگ: Strangers In The Night – Frank Sinatra

هر شب که تو را نغمه‌خوان بینم
آیم به بَرت، ناگهان بینم
بیگانه بُوَد با من نگاهِ تو
بیهوده مگو افسانه با من
دانم که تویی بیگانه با من
آخر چه بُوَد عذر گناهِ تو
من مستم اگر، مستِ یک پیمانه‌ام
چشم تو کُند اینچنین دیوانه‌ام
جادوی سیاه، ای فتنه‌ی من
هر دم برق نگهت ز عشق نهان گوید سخن

* * *
نمونه‌ی فارسی شده‌ی ترانه‌های مشهور

* * *

الهه: بارون بارونه

الهه بارون بارونه

بارون بارونه
کلام: کریم فکور | خواننده: الهه

بارون، بارون، بارونه؛ چشم فلک گریونه
از چشمای من امشب اشکِ شادی روونه
افسرده از آواز باد و بارون
بودم مثل ابر بهاری گریون
حالا که در آغوش تو جا دارم
جا در بهشتِ آرزوها دارم
بارونِ اشک از چشم من می‌ریزه
از شوقِ تو اشکِ شادی می‌بارم

♫  LP Cover  ♫

* * *
نمونهٔ فارسی‌شدهٔ ترانه‌های مشهور

* * *

الهه: دل بی‌رنگ و ریا (دل دیوانه‌ی من)

الهه دل بی رنگ و ریا

 

دل بی رنگ و ریا (دل دیوانهٔ من)
شعر: کریم فکور
آهنگ: حسن لشگری
خواننده: الهه

دل بی‌رنگ و ریا آیینه‌ی نور خداست
ولی افسوس که به این آسونی پیدا نمی‌شه
این روزا یک دل چون آیینه پیدا نمی‌شه
اگرم پیدا بشه یار دل ما نمی‌شه
دل بی‌رنگ و ریا آیینه‌ی نور خداست
ولی افسوس که به این آسونی پیدا نمی‌شه
خدایا مونده تنها دلِ پاک و مهربونم
چرا این مهربونی شده بلای جونم
دل دیوونه‌ی من چرا یاری نداره
چرا عشق و محبت خریداری نداره
دل بی‌رنگ و ریا آیینه‌ی نور خداست
ولی افسوس که به این آسونی پیدا نمی‌شه

♫  LP Cover  ♫

* * *

error: Content is protected !!